گفتوگو با مدیرکل سابق خط و ابنیه فنی راهآهن
یک «مینیاتور» در دل کوه
جبار علیذاکری، مدیرکل سابق خط و ابنیه فنی راهآهن جمهوری اسلامی است که هماکنون در دانشگاه علم و صنعت مشغول به تدریس است. او در این گفتوگو به ابعاد فنی پل ورسک پرداخته و برخی از ویژگیهای این پل را برمیشمارد.
جبار علیذاکری، مدیرکل سابق خط و ابنیه فنی راهآهن جمهوری اسلامی است که هماکنون در دانشگاه علم و صنعت مشغول به تدریس است. او در این گفتوگو به ابعاد فنی پل ورسک پرداخته و برخی از ویژگیهای این پل را برمیشمارد. دیدگاه او در این مورد فراتر از پل ورسک به عنوان یک خط ارتباطی است؛ چرا که آقای ذاکری در این گفتوگو تلاش میکند به پروژه راهآهن گرمسار - گرگان بپردازد و ابعاد فنی راهاندازی این خطآهن را در 80 سال پیش تشریح کند. جایی که او از این پروژه به عنوان یک طرح «مینیاتوری» یاد میکند.
برای طراحی یک «پل» که قرار است از روی آن یک قطار عبور کند، چارچوب خاصی وجود دارد که از سوی مهندسان سازه به کار میرود. این چارچوب و ضوابط چه ویژگیهایی دارد و چرا مهم است؟
در طراحی یک پل به عنوان یک ابنیه فنی ضروری در راهآهن، چند نکته خاص وجود دارد. اولین نکته از زاویه دید مهندسان سازه است. مهندسان سازه در طراحی یک پل، صرفاً کاربری پل را در نظر میگیرند و سیستم سازهای مناسب را با در نظر گرفتن نوع قطارها و بار محوری آن انتخاب میکنند. دومین نکته از زاویه دید مهندسان ژئوتکنیک یا همان مکانیک خاک و پی است. این بخش از کار به دنبال آن است که مشخص کند پل در چه بستری ساخته میشود و آیا نوع خاک بستر ظرفیت باربری سیستم سازهای مفروض را دارد. در واقع در ساخت یک پل، مطالعات مهندسان ژئوتکنیک مکمل کار مهندسان سازه است.
بحث معماری پل از این دو جداست؟
اگر پل در داخل شهر باشد؛ معماری پل نیز اهمیت پیدا میکند. چون طراحی آن باید بهگونهای باشد که زیبایی کافی داشته باشد و متناسب با سازههای مجاور باشد. این کار هزینه اضافهای برای تکمیل پل ایجاد میکند و حتی ممکن است کار سختی نیز باشد. در این بخش، زیباسازی پل مورد نظر است که کار آن جدا از دو بخش سازه و ژئوتکنیک است. اما باید توجه داشت که پلهای مورد استفاده در راهآهن، در خارج از شهرها قرار دارد و عموماً پلهای راهآهن، به صورت روگذر طراحی میشود. یعنی جاده به صورت زیرگذر اجرا میشود. البته ایجاد گذرگاه همسطح در راهآهن مجاز نبوده و استفاده از «راهبند» برای عبور خودروها از روی ریل راهآهن نیز به دلیل خطراتی که وجود دارد منسوخ شده است. طول ترمز قطار تا 1200 متر متغیر است و این موضوع میتواند خطراتی را برای خودروهای عبوری به وجود بیاورد.
پس چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد که یک پل راهآهن در خارج از شهر، زیبا هم باشد و معماری آن جالب توجه شود؟
این یک استثناست که مهندسان و طراحان در نظر میگیرند و آن هم در مواقعی است که پل در جایی قرار گرفته باشد که از نقطه دیگری قابل دیده شدن باشد. یا اینکه اطراف آن، آبادی یا روستایی باشد که به عنوان مقصد گردشگری تعیین شود. یا حتی در ارتفاع بالا که امکان دیده شدن پل بیشتر است تلاش میشود که پل زیباتر ساخته شود.
برای ورود به موضوع پل ورسک، بهتر است از خط آهن محور شمال آغاز کنیم که از شهر گرمسار شروع میشود و به گرگان میرسد. این خط آهن چه ویژگیهایی دارد؟
راهآهن محور تهران- شمال، از گرمسار شروع میشود به گردنه «گدوک» در فیروزکوه میرسد و به سمت گرگان پیش میرود. موقعیت تهران بهگونهای است که قطار از یک دامنه کوه، ارتفاع میگیرد و باید از رشتهکوه البرز گذر کند و به بالاترین تراز خود که در گردنه «گدوک» قرار دارد، برسد. پس از گذر از این گردنه، اختلاف ارتفاع بسیار زیاد میشود. خط آهن برای تامین این اختلاف تراز، نیاز به افزایش طول دارد. در آن زمان، برای حداقلسازی شیب خط آهن، مهندسان از یک طرح ویژه استفاده کردند که من نام آن را خط «مینیاتوری» میگذارم. بدین صورت که در مسیر خط آهن برای کاهش اختلاف تراز، با افزایش طول و استفاده از تونل، در دامنه یک تپه از بالا به پایین، خط سه بار عبور کرده و به سطح تراز زمین میرسد. این سه خط بهگونهای طراحی شده که با شیب مجاز خط آهن عبور کرده و پس از عبور از داخل کوه با قوسهای
تند (تونل)، با شیب مجاز به سمت تهران برگشته و خط دوم شکل میگیرد. نهایتاً پس از عبور از تونلهای بعدی، به سمت پایین دره و مسیر اصلی محور شمال حرکت میکند. این سه خط به «سه خط طلایی راهآهن» معروف است که کار مهندسی بسیار جالب توجهی است.
بله، درست است. این سه خط طلایی زیبایی خاصی دارد که معماری آن دست کمی از پل ورسک ندارد و در کوهستان به صورت چشمنوازی خودنمایی میکند. آیا نیازی به این پل وجود داشته یا هدف فقط زیبایی بوده است؟
گرچه بین دو تپه فاصله زیادی نبوده اما به هر حال تپههایی وجود دارد که اتصال آنها به یکدیگر، بدون استفاده از پل، امکانپذیر نبوده است. این پلها با مصالح بنایی ساخته شده و البته در ساخت آنها از مصالح مرسوم امروز یعنی بتنآرمه یا فولاد استفاده نشده است. اما در میان این پلها، پل ورسک از همه معروفتر، جذابتر و زیباتر است و البته زاویه دید بهتری نیز دارد.
در زیر پل ورسک یک سازه موقت دیده میشود. آیا این سازه کارایی دارد؟
نه، این سازه برای ساخت پل به کار گرفته شده اما بعد از اتمام کار تخریب نشده تا امکان تعمیر و دسترسی به پل جهت انجام کارهای نگهداری پل فراهم شود. دقت کنید که در 70 سال گذشته به جز این پل، پلهای دیگری هم در مسیرهای جدید ساخته شده ولی هیچ یک زیبایی پل ورسک را ندارد.
مساله مهم هم همین است. از عمر این پل 80 سال میگذرد و گفته میشود در زمان ساخت، شرکت سازنده ضمانت 70ساله برای آن داده بود. به نظر شما تاریخ انقضای ورسک فرا رسیده است؟
ببینید در بحث زمان استفاده و عمر مفید پل، چند نکته وجود دارد. برای نگهداری هر سازهای که ویژگیهای مهندسی پیچیده دارد، باید هزینه شود و «رفتار» پل تحت کنترل قرار گیرد و خدایناکرده اگر هنگام ساخت پل یا در مصالح آن نقصانی وجود داشت؛ این نقصان به خرابی و بروز فاجعه منجر نشود. اگر «خستگی در اجزا و عناصر» تشکیلدهنده پل به وجود بیاید، یعنی مقاومت برخی از عناصر آن با کاهش تدریجی مواجه شود، نگرانی از افزایش «تنشهای خستگی» پل نیز بالا میرود. در خصوص پلهای بتنی یا فولادی این کنترلها راحتتر انجام میشود؛ اما در مورد پلهای با مصالح ساختمانی کار سختتر است. البته این بدان معنی نیست که پل ورسک نباید دیگر استفاده شود.
یعنی شما معتقدید که پل ورسک همچنان پس از 80 سال مشکلی برای استفاده ندارد؟
برای پاسخ به این سوال باید خیلی از عوامل در نظر گرفته شود. میزان عملکرد پل و بهرهبرداری و کنترل آن مهم است و باید همه این عوامل را یک به یک کنار هم گذاشت تا به پاسخ این سوال رسید. باید دید که نگهداری از پل و کنترل آن چگونه بوده و تعداد عبور قطارها از آن چقدر بوده است. امروز از این پل، فکر نمیکنم بیشتر از هشت تا 10 قطار عبور کند. در حالی که این پل برای عبور حداقل 50 قطار در روز طراحی شده است.
با توجه به اینکه کار نگهداری از پل هزینهبر است و عمر پل نیز بالاست؛ پیشنهاد شما چیست؟ آیا بهتر نیست این پل به عنوان یک جاذبه گردشگری باقی بماند و مسیر دیگری طراحی شود؟
بگذارید اینگونه بگویم که مسیر 80ساله راهآهن شمال، امکان افزایش سرعت ندارد. میتوان در بلندمدت روی این طرح کار کرد که مسیر دیگری با امکان تسریع جابهجاییها طراحی شود و در آن زمان، مسیر کنونی به طور خودکار متروک میشود و میتوان جاذبههای زیادی نیز ایجاد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید