غم نان شهر مرز نمیشناسد
جان، نان، مین
غم نان شهر مرزی و غیرمرزی نمیشناسد.
غم نان شهر مرزی و غیرمرزی نمیشناسد. نرخ بیکاری هم گویا تنها به کار مسوولانی میآید که محاسبه کنند اگر سالانه چه میزان هزینه شود و چه اتفاقاتی رخ دهد، یک شغل یک شغل جمع میشود تا بشود یک میلیون شغلی که معاون توسعه و اشتغال وزارت کار آن را ضروری دانسته تا بلکه مشکل مردم نواحی مرزی حل شود. اما تا ایجاد مشاغلی که در هر دولت تنها وعدهاش به گوش مردم رسیده است، بیکاران راهی مییابند. مهاجرت یا مشاغل غیررسمی و کاذب. نامش اینجا برای ما شغل کاذب است اما برای مرزنشینان آبباریکهای برای تامین معیشت است. قاسم یکی از کردان مرزنشین است. میگوید اینجا مرزنشینان برای گذران معاش «کولبری میکنند». کولبران افرادی هستند که اجناس قاچاق را در نواحی که ماشینرو یا مالرو نیستند جابهجا میکنند. اکثر این اجناس تلویزیون، کولر، بخاری، سیگار، لاستیک خودرو، پوشاک و منسوجاتی است که اجازه ورود رسمی از مرزهای قانونی را ندارند. پس کولبران آنها را در مسیرهای کوهستانی و سخت عبور میدهند. قاسم توضیح میدهد که کولبران هر لحظه با خطر از دست دادن جانشان مواجهند. تنها کافی است اتفاقی کوچک رخ دهد تا یا جانشان را از دست دهند یا در بهترین
حالت کالای حملشده را. توضیح میدهد که استانهای غربی پر از کارگرانی است که در ازای دریافت مزدی کم مدتهاست کولبری میکنند. محدودیت سنی هم ندارد. از 15 تا 60سالگی و زمانی که توانی برایت بماند میتوانی اجناس را حمل کنی تا بلکه درآمدی کسب شود.
علی حیدری یکی دیگر از افرادی است که در نزدیکی سنگسر سکونت دارد. میگوید بیکاران اینجا برای امرار معاش مین خنثی میکنند. پیمانکاران زمینهای مرزی پر از مین را برای پاکسازی میگیرند و کارگران روزمزد در ازای دریافت مبلغی اندک (روزانه 10 تا 20 هزار تومان) باید این زمینها را از مین پاک کنند. اما به این کار سخت موقتی که گاه تلفات جانی و جسمی هم به همراه دارد، نه بیمه تعلق میگیرد و نه حتی دائمی است که بیکاران به بودن همین شغل دشوار پرخطر دلخوش کنند. علی میگوید در برابر این همه گاهی حتی از این کارگران مزدی امضا و تعهد هم میگیرند که در صورت بروز هر حادثهای، هیچ تعهدی با کارفرما نیست و حق اعتراضی ندارند. در نواحی جنوبی اما این کار درآمد بهتری دارد. ماهانه 700 هزار تا یک میلیون تومان برای افرادی که در زمین مین کار میکنند و 500 هزار تومان هم برای افرادی که در حاشیهاند.
اما از خنثی کردن مین، کارهای بهتر و راحتتری هم در مناطق مرزی یافت میشود. در بازارچه چزابه آنجا که قرار است کامیونهای سیمانهای صادراتی را به مرز همسایه تحویل دهند، فرصت شغلی دیگری فراهم است. این را یکی از معلمان آن منطقه شرح میدهد. هر کامیون سیمان صادراتی، حداقل 500 کیسه سیمان را حمل میکند. خالی کردن این کیسه و حمل آنها در یک مسیر یک کیلومتری درآمد 80 هزارتومانی برای مرزنشینان دارد. افرادی که حاضرند در ازای خالی کردن 500 کیسه سیمان و حمل کردن آن بر دوش خود در یک مسیر، درآمدی کسب کنند. اما نکته اینجاست که کل درآمد متعلق به کارگران نیست. از این مبلغ، 40 درصد از آن شهرداری است که به کارگران اجازه کار میدهد. گاهی هم در هوای گرم به کارگران آب میدهند. به عبارتی هزینه خدماتشان را حتماً میگیرند. محمود جعفری یکی دیگر از مرزنشینان استان خوزستان است. میگوید در این نواحی هم افرادی هستند که در ازای خنثی کردن مین پولی به دست میآورند. اما مشاغل راحتتر و بهتری هم وجود دارد؛ فروش کابلهای مسی به قیمت کیلویی 18 هزار تومان. توضیح میدهد در برخی از مناطق آبادان پیش از این کابلکشیهای برق همه زیرزمینی بوده است.
اما حالا که شکل برقکشی مناطق تغییر کرده است کابلهای مسی قدیمی برق زیر زمین مانده است. کار برخی این است که این کابلها را از زمین خارج میکنند و میفروشند. درآمدش چندان خوب نیست اما از بیکاری بهتر است. هر کیلو مس دست دوم الان کیلویی 18 هزار تومان میارزد. حالا بسته به اینکه چند نفر با کمک هم مسها را از زمین خارج کنند و چقدر مس عایدشان شود درآمدها متغیر است.
دیدگاه تان را بنویسید