در سالهای ۸۴ تا ۹۲ بیش از شش میلیون نفر به «جمعیت غیرفعال» کشور اضافه شده است
نانخورها دو برابر نانآورها
از هر سه ایرانی، فقط یکی کار میکند - یا به دنبال کار است - و دو نفر دیگر، عملاً «نانخور» او هستند. آخرین گزارشهای منتشرشده توسط مرکز آمار ایران نشان میدهد که از میان جمعیت ۷۷ میلیون و ۴۰۰ هزارنفری کشور در پایان سال ۱۳۹۲، تنها ۲۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر جزو جمعیت فعال اقتصادی(افراد شاغل یا به دنبال کار در بازه سنی ۱۰ تا ۶۵ سال) بودهاند.
از هر سه ایرانی، فقط یکی کار میکند -یا به دنبال کار است- و دو نفر دیگر، عملاً «نانخور» او هستند. آخرین گزارشهای منتشرشده توسط مرکز آمار ایران نشان میدهد که از میان جمعیت 77 میلیون و 400 هزارنفری کشور در پایان سال 1392، تنها 23 میلیون و 800 هزار نفر جزو جمعیت فعال اقتصادی (افراد شاغل یا به دنبال کار در بازه سنی 10 تا 65 سال) بودهاند. این، یعنی اینکه 53 میلیون و 600 هزار نفر دیگر به دلایل مختلف نانخور سایرین هستند. هرچند طبق تعریف مرکز آمار، جمعیت غیرفعال (افراد در بازه سنی 10 تا 65 سال) حدود 39 میلیون و 500 هزار نفر است. بر اساس این آمارها، نرخ مشارکت اقتصادی (نسبت جمعیت فعال به جمعیت در سن کار) در پایان سال گذشته معادل 6/37 درصد بود (این نرخ برای مردان 63 درصد و برای زنان 4/12 درصد بوده است).
بررسی نرخ مشارکت اقتصادی از آن رو حائز اهمیت است که در سالهای اخیر، دولت محمود احمدینژاد همواره با تمرکز روی پایین بودن نرخ بیکاری، از عملکرد خود در حوزه اشتغال دفاع میکرد. نرخی که در پایان سال 1392 روی مرز 10 درصد قرار گرفت (4/10 درصد). اما کارشناسان خبره اقتصادی معتقدند حتی در صورتی که به صحت و دقت این آمارها باور داشته باشیم، «نرخ بیکاری» به تنهایی نمیتواند توصیف دقیقی از وضعیت بازار کار ایران به دست دهد. چرا که این نرخ تنها تحولات مرتبط به افرادی را گزارش میکند که اولاً در سن کار قرار دارند و ثانیاً جویای کار هستند. بنابراین شاخص یادشده، از تحولات جمعیتی افرادی که در سن کار قرار دارند ولی به هر دلیل تصمیم به عدم ورود به بازار کار گرفتهاند (جمعیت غیرفعال) اطلاعاتی ارائه نمیدهد. این موضوع بهویژه زمانی تاملبرانگیز میشود که بدانیم از نیمه دوم دهه 80 جمعیت غیرفعال رشد قابلتوجهی داشته (در فاصله سالهای 1384 تا 1392، بیش از شش میلیون نفر به جمعیت غیرفعال کشور افزوده شده است) و نرخ مشارکت اقتصادی غالباً رو به نزول بوده است.
بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت اقتصادی در سال ابتدایی دولت نهم، با رقم 41 درصد، در بهترین وضعیت خود طی 16 سال گذشته قرار داشت؛ اما از آن سال تا سال 1390 -که به کمترین میزان خود در سالهای اخیر، یعنی 9/36 درصد رسید- روندی نزولی را طی کرد و در سالهای 1391 و 1392 نیز تنها اندکی بهبود یافت (نمودار). نکته قابل توجه دیگر اینکه در این بازه زمانی، نرخ مشارکت اقتصادی زنان افتی به مراتب بیشتر از مردان داشته است. نرخ مشارکت مردان از 7/64 درصد در سال 1384 به 63 درصد در پایان سال 1392 کاهش یافته، اما نرخ مشارکت زنان از 17 درصد سال 1384 به 4/12 درصد رسیده است.
کاهش نرخ مشارکت اقتصادی نشاندهنده افزایش تعداد انصرافدهندگان از ورود به بازار کار، افزایش تعداد کسانی که از پیدا کردن شغل ناامید شدهاند و نیز نشاندهنده انصراف موقتی گروههایی از جامعه است که به جای ورود به بازار کار ترجیح دادهاند به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر دانشگاهی بپردازند. دلیل اغلب این تصمیمها، نبود موقعیتهای شغلی مطلوب برای کارجویان است. نتایج یک تحقیق دولتی از وضعیت انتظار جوانان برای ورود به بازار کار نشان میدهد که «حدود 40 درصد از افراد جویای کار بیش از 19 ماه را در انتظار پیدا کردن شغل میمانند».
بر اساس آمارهای منتشرشده توسط مراجع رسمی، در فاصله سالهای 1384 تا 1392 تنها 600 هزار نفر بر جمعیت فعال کشور (اعم از شاغل و بیکار) افزوده شده است. علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اخیراً گفت که مرکز آمار ایران اشتغال ایجادشده در دوره 1384 تا 1392 را سالیانه تنها 75 هزار فرصت شغلی اعلام کرده و هرگز خبری از ایجاد میلیونها فرصت شغلی مورد ادعای دولت قبلی نبوده است.
سال گذشته، علی طیبنیا، در اولین ماههای کار خود در وزارت امور اقتصادی و دارایی، بیکاری را به عنوان «دغدغهای مهم» برای دولت حسن روحانی معرفی کرد که به گفته وی «بهزودی بسیار چشمگیر خواهد شد». طیبنیا گفته بود: «در حال حاضر پنج میلیون دانشجو داریم و با اضافه شدن آنها به جمعیت 5/3 میلیونی بیکاران فعلی، متقاضیان شغل به 5/8 میلیون نفر میرسند و در این بین بیشترین معضل در بین بانوان، جوانان و تحصیلکردگان است که باید برای آنها چارهاندیشی شود.»
زمستان پارسال خبرگزاری مهر در گزارشی نوشت: «از 10 میلیون و 313 هزار و 590 مرد و زن فارغالتحصیل یا در حال تحصیل کشور تا به امروز، پنج میلیون و دو هزار و 145 نفر جزو جمعیت فعال و در گروه شاغلان یا بیکاران قرار دارند. در نقطه مقابل پنج میلیون و 311 هزار و 445 نفر در گروه جمعیت غیرفعال اقتصادی کشور هستند.»
عادل آذر هم که در هر دو دولت دهم و یازدهم رئیس مرکز آمار ایران بوده است، آبان ماه پارسال نسبت به «بحرانی شدن وضعیت بیکاری» -بهویژه با توجه به نرخ بیکاری جوانان- هشدار داده بود. او بر اساس اعلام نرخ بیکاری 2/12درصدی سال 1391 گفته بود: «نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24ساله در سال 1391 نزدیک به 26 درصد بود. به همین دلیل، بر اساس نُرمی که همواره مدنظر است، اگر نرخ بیکاری جوانان دو برابر نرخ بیکاری کل باشد، به معنای این است که در منطقه بحرانزا از نظر نرخ بیکاری قرار گرفتهایم.»
آذر البته در همان زمان از خطرات پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی نیز صحبت کرده و گفته بود این شاخص «باید بالای 40 درصد باشد». رئیس مرکز آمار، دلایل کاهش این نرخ از 41 درصد به 6/37 درصد را توضیح نداده است، اما کارشناسان اقتصادی معتقدند وضعیت فعلی مشارکت اقتصادی بیش از هر چیز تحت تاثیر شرایط نامساعد اقتصاد کلان در سالهای گذشته است.
دیدگاه تان را بنویسید