بازار عکس و عکاسی در سالهای آتی با چه تحولاتی روبهرو خواهد شد
طالعبینی صنعت عکاسی
به نظر میرسد صنعت عکاسی در میانه راه تحولی عظیم قرار دارد. در یک دهه گذشته این صنعت قابل دسترستر و از نظر انتخابها، فرصتها و امکانات غنیتر شده، اما سودآوری در آن نیز دشواریهای زیادی پیدا کرده است. به آسانی میتوان دید سلیقه مخاطبان و آنچه از عکس و عکاس انتظار دارند نیز تغییر کرده است. در سراسر دنیا با ظهور عکاسان خوشذوق و باهوش، آتلیههای سنتی بسیاری ناگزیر تن به شکست دادهاند. ضمن آنکه روشهای بازاریابی سنتی که تا همین یکی دو سال قبل کاملاً موثر بود اینک دیگر نمیتواند نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد.
به نظر میرسد صنعت عکاسی در میانه راه تحولی عظیم قرار دارد. در یک دهه گذشته این صنعت قابل دسترستر و از نظر انتخابها، فرصتها و امکانات غنیتر شده، اما سودآوری در آن نیز دشواریهای زیادی پیدا کرده است. به آسانی میتوان دید سلیقه مخاطبان و آنچه از عکس و عکاس انتظار دارند نیز تغییر کرده است. در سراسر دنیا با ظهور عکاسان خوشذوق و باهوش، آتلیههای سنتی بسیاری ناگزیر تن به شکست دادهاند. ضمن آنکه روشهای بازاریابی سنتی که تا همین یکی دو سال قبل کاملاً موثر بود اینک دیگر نمیتواند نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد.
در بسیاری از کشورها عکاسی پرتره/ عروسی یکی از پردرآمدترین مشاغل به شمار میرود. در برخی موارد حتی، درآمد عکاسی معادل دندانپزشکی است. ضمن آنکه اینگونه عکاسان معمولاً زمان خالی خود را با عکاسی تجاری، ورزشی یا هنری پر میکنند تا بتوانند علاوه بر کسب درآمد بیشتر، مشتریان خود را نیز افزایش دهند. امروزه مهمترین چالشی که عکاسان سراسر دنیا با آن مواجهاند پیدا کردن مشتری نیست بلکه تداوم حرفه عکاسی به عنوان یک کسب و کار است. کسب و کاری که کمتر به هنر و بیشتر به قواعد تجارت و درآمدزایی مربوط است.
کارشناسان پیشبینی میکنند عوامل متعددی در سالهای آتی بازار صنعت عکاسی و درآمدزایی در این حرفه را تحت تاثیر قرار خواهد داد و عکاسان برای تداوم فعالیت و تضمین موفقیت خود، میبایست قواعد بازی در این بازار را به خوبی بشناسند.
گوشیهای هوشمند، تجهیزات موبایل و تبلت
کاربرد گسترده گوشیهای هوشمند و تبلتها همین حالا نیز دنیای عکس و عکاسی را متحول کرده است. این روزها معمولیترین افراد نیز دستکم یک گوشی موبایل یا وسیله مجهز به دوربین همراه خود دارند. این بدان معناست که هر فرد خود میتواند «لحظات زندگیاش» را ثبت کند و تنها زمانی به سراغ عکاس خواهد رفت که «کیفیت» برایش مهم باشد. به همین سبب عکاسان حرفهای باید از کیفیت کار خود مطمئن باشند در غیر این صورت بازار را به رقبا واگذار خواهند کرد. به علاوه باید بتوانند به جز «ثبت لحظه» دلایل دیگری برای مشتریان خود بیاورند؛ دلایلی که نشان دهد هنر عکاسی آنان چه مزیتی بر دیگران دارد.
در کنار این همه، روبهروز بر تعداد مشتریانی که مایلند در شبکههای اجتماعی تصاویر خود را با دیگران به اشتراک بگذارند افزوده میشود و این تعداد، در سالهای آتی نیز افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. لذا به نظر میرسد برگ برنده در آینده، در دست عکاسانی باشد که بتوانند به جای هدایای چاپشده امکان به اشتراک گذاشتن تصاویر در فضای مجازی را برای مشتریان خود فراهم کنند. چالش دیگر پیش روی عکاسان، گسترش اپلیکیشنها و نرمافزارهای عکاسی است که پیوسته بر تعدادشان در بازار افزوده میشود. آشنایی و استفاده از این اپلیکیشنها نیز امروزه از دیگر ضروریات حرفه عکاسی به شمار میرود.
شیوههای کسب و کار
با کاهش قیمت دوربینهای عکاسی دیجیتال و ایجاد فرصتهای جدید، شاهد افزایش تعداد افرادی هستیم که بیهیچ تجربهای، تنها با گذراندن دورههای کوتاه آموزشی و به امید کسب درآمد بیشتر یا رهایی از مشاغل خستهکننده به دنیای عکس پناه میآورند. اغلب این افراد نه از نظر کیفی و نه تجربه تجاری، قادر به رقابت با همکاران حرفهای خود نیستند. بسیاری از آنان ظرف یک یا دو سال با شکست روبهرو میشوند و صحنه را ترک میگویند. در برخی از کشورها از جمله کانادا، تعداد عکاسان در چند سال اخیر کاهش پیدا کرده است. به نظر میرسد پیشرفت تکنولوژیهای صوتی و تصویری آنقدر کافی نبوده است که بتواند تاثیر منفی توسعه بانکهای عکس و فعالیت افرادی از سایر مشاغل در این حوزه را جبران کند. از سوی دیگر توسعه کالاهای صوتی تصویری نیاز به «تصویر» به طور کلی و نیاز به «تصویربرداران» به طور خاص را افزایش داده است. این تصاویر معمولاً برای استفاده در تولیدات الکترونیک از جمله نرمافزارها، سیدیها، سایتهای اینترنتی، بازیهای ویدئویی و... به کار میروند. این بازار جدید قاعدتاً میبایست به نفع موقعیتهای شغلی برای عکاسان
تمام شود اما در واقعیت با محدودیت بسیار روبهروست چرا که مشتریان اینگونه تصاویر به استفاده انحصاری از عکسها نیازی ندارند و به همین دلیل به طور مستقیم از تصاویر موجود در بانکهای عکس (سیدیها یا سایتهای آنلاین) استفاده میکنند. تصاویر موجود در بانکهای عکس بسیار ارزانتر از عکسهای بازار سنتی به فروش میرسند با این وجود میتوانند برای برخی از عکاسان مجرایی برای کسب درآمد بیشتر محسوب شوند.
به دلیل سهولت کپیبرداری از تصاویر اینترنتی، جمعآوری کپیرایت عکسها نیز به معضل بزرگی بدل شده است. علاوه بر این پیشرفتهای دیجیتال باعث شده است پای مشاغل دیگری نیز به حوزه عکاسی باز شود. بسیاری از روزنامهها، موسسات تبلیغاتی و... دیگر تمایلی به استخدام عکاس ندارند. روزنامهها اغلب وظیفه عکاسی را به روزنامهنگاران محول میکنند و در مالتی مدیا، وظیفه عکاس به یکی از اعضای تیم تولید محول میشود.
پیشبینی دیگر کارشناسان این حوزه آن است که گرچه هنر عکاسی یک حرفه «تماموقت» محسوب میشود اما در آینده نزدیک تعداد بیشتری از عکاسان این هنر را به صورت «نیمهوقت» پی خواهند گرفت و برای کسب درآمد بیشتر به شغل دوم روی خواهند آورد.
از دیگر تحولات قابلانتظار در صنعت عکاسی، توسعه و گسترش انجمنهای آنلاین عکاسان حرفهای است که انتظار میرود به زودی جایگزین مجامع سنتی شوند که عضویت در آنها مستلزم پرداخت وجه است. بیشک به مرور زمان دیدار حضوری با همکاران دشوارتر خواهد شد و پرداخت حق عضویت نیز کماکان نامطلوب است؛ به همین سبب برقراری ارتباط حرفهای با دیگر عکاسان و تبادل تجربه و تخصص به صورت آنلاین در بین حرفهایها مطلوبیت بیشتری پیدا خواهد کرد. برخی بر این باورند که تا پایان سال میلادی آتی اکثر انجمنهای حرفهای عکاسی به ناچار فعالیت خود را متوقف خواهند کرد.
بازاریابی
برخلاف چند سال اخیر که عکاسان بسیاری برای بهرهمندی از مزایای تبلیغ رایگان به شبکههای اجتماعی روی آورده بودند پیشبینی میشود روزگار جلب مشتری از طریق بازاریابی رایگان در فیسبوک و توئیتر و امثال آنها به پایان رسیده است. از این رو به عکاسان توصیه میشود تمام تخممرغهایشان را در سبد شبکههای اجتماعی نگذارند و به دنبال راههای دیگری برای بازاریابی باشند. توصیه دیگر، فعالیت حرفهای به صورت «تخصصی» است که میتواند متضمن سودآوری در طولانیمدت باشد. دوران طلایی عکاسان عمومی به سر آمده است. در سالهای آتی موفقترین کسب و کارهای عکاسی آنهایی خواهند بود که حرفه خود را تخصصی کنند، خدمات یا آثاری ارائه دهند که مشتریان قادر به یافتن آن در جای دیگری نباشند و بتوانند خود را از عکاسان عمومی متمایز کنند. کسب و کار انحصاری در مقایسه با ارائه تولیدات متنوع و مختلف میتواند به فروش بیشتر منجر شود.
به نظر میرسد راهاندازی موفقیتآمیز کسب و کار عکاسی و بازاریابی اصولی و موثر برای آن، به تلاش و صرف زمان بیشتری نیاز دارد به همین سبب عکاسانی که اموری نظیر ادیت عکس، طراحی آلبوم یا وبلاگگردانی خود را به سایرین واگذار میکنند فرصت بیشتری برای تمرکز بر فعالیتهای بازاریابی خواهند داشت و احتمال موفقیت آنان در کسب و کار نیز بیشتر میشود.
عکاسانی که هنر خود را حرفه یا کسب و کار تلقی نمیکنند قواعد رقابت در بازار مانند بازاریابی، قیمتگذاری، کیفیت و ... را نیز نمیدانند و طبیعی است در این دنیای در حال تغییر آینده روشنی هم در انتظارشان نخواهد بود. عکاسانی که بخواهند با همان شیوههای سنتی کسب و کار به فعالیت خود ادامه دهند به زودی مغلوب مشتریان موبایل بهدستی خواهند شد که در هر لحظه و هر جا میتوانند زمان را در گوشی همراه خود قاب بگیرند بدون آنکه ناچار به پرداخت هزینه باشند. به زودی مشتریانی که ارزش عکسهای حرفهای و تجربه و تولیدات ویژه عکاسان ماهر را ارج مینهند نیز به سبب قیمت پایین عکسهای دیجیتال غیرحرفهای، منفعت را به کیفیت ترجیح خواهند داد. بنابراین بازار و تقاضا میتواند به فشاری تبدیل شود که عکاسان حرفهای را به بازنگری در شیوههای سنتی کسب و کار و تجارت خود وادارد.
در سالهای آتی عکاسان موفق کسانی خواهند بود که خود را با این بازار در حال دگرگونی تطبیق دهند، حرفه خود را تخصصی کنند، متمایز از دیگران بایستند و برای انطباق با تحولات تکنولوژیک بازاریابی و جذب مشتریان بیشتر تلاش کنند.
دیدگاه تان را بنویسید