تاریخ انتشار:
آیا رشد تولید ناخالص داخلی باید بلافاصله به کاهش بیکاری بینجامد؟
از رشد اقتصاد تا رشد اشتغال
سوالی در جامعه فعالان اقتصادی مطرح شده است مبنی بر اینکه «چگونه است که رشد اقتصادی افزایش داشته، اما بیکاری هم تشدید شده است؟» البته واقعیت این است که چنین چیزی در حال حاضر مشاهده نمیشود، ولی همین سوال را بهانه قرار میدهیم تا موضوعات مرتبط را بررسی کنیم.
سوالی در جامعه فعالان اقتصادی مطرح شده است مبنی بر اینکه «چگونه است که رشد اقتصادی افزایش داشته، اما بیکاری هم تشدید شده است؟» البته واقعیت این است که چنین چیزی در حال حاضر مشاهده نمیشود، ولی همین سوال را بهانه قرار میدهیم تا موضوعات مرتبط را بررسی کنیم.
فقر آماری در کشور: در حال حاضر آمارهای بیکاری توسط مرکز آمار ایران تهیه و منتشر میشود. با وجود این سابقه تولید این آمار آن چنان زیاد نیست که بتوان ویژگیهای سری زمانی آن را به خوبی استخراج کرد و بررسی دقیقتری از آن داشت. به طور مثال افزایش بیکاری که در حال حاضر صحبت از آن میشود، مقایسه پاییز با تابستان امسال است که بیکاری افزایش یافته است، در حالی که میدانیم اکثر متغیرهای اقتصادی دچار نوسانات فصلی هستند و مقایسه آنها در دو فصل متوالی بدون در نظر گرفتن نوسانات فصلی اشتباه است. از سوی دیگر با کوتاه بودن سری زمانی هر متغیری، شناسایی و حذف الگوهای فصلی دچار خطای بیشتری میشود. موضوع مهم دیگر این است که تنها معیار بررسی وضعیت بازار کار، نرخ بیکاری نیست. بانک مرکزی ایران شاخصهای کارگاههای بزرگ صنعتی را با تواتر فصلی محاسبه میکند که یکی از آنها شاخص اشتغال صنعتی است. متاسفانه چندی است شاخص اشتغال و شاخص دستمزد کارگاههای بزرگ صنعتی انتشار عمومی نیافتهاند. دسترسی به جزییات طرح نیروی کار نیز متاسفانه از طریق گزارشهای منتشرشده در وبسایت مرکز آمار با مشکل نقص گزارشها برای برخی فصلها روبهروست که بررسی
تحولات نیروی کار را پیچیدهتر میکند. در صورت وجود آمار و اطلاعات بیشتر در موضوع بازار کار، میتوان در مورد بهتر یا بدتر شدن وضعیت بازار کار نظر مطمئنتری داشت.
توجه به دقت کافی در تحلیلهای اقتصادی: ذات آمارهای حسابهای ملی به شکلی است که آمار رشد اقتصادی در بهترین حالت با تاخیری چندماهه منتشر میشود. از سوی دیگر آمارهای نیروی کار به سرعت آماده و منتشر میشوند. در حال حاضر آخرین آمار موجود از حسابهای ملی، مربوط به تابستان است که رشد اقتصادی نزدیک چهار درصد برای نیمه اول سال 13۹۳ در مقایسه با سال 13۹۲ را نشان میدهد. در حالی که آخرین آمار موجود از طرح آمارگیری نیروی کار مربوط به پاییز سال 13۹۳ است که افزایش نرخ بیکاری را در مقایسه با فصل گذشته (یعنی تابستان ۹۳) نشان میدهد. در اینجا باید به دو نکته توجه کرد: اول اینکه زمان همراهی کاهش بیکاری و افزایش تولید لزوماً ارتباطی به زمان انتشار این دادهها ندارد. دوم مقایسه تغییرات فصل نسبت به فصل مشابه سال گذشته یک متغیر با تغییرات فصلی متغیر دیگر مقایسهای از اساس نادرست است که قبلاً نیز در تشکیک واردشده بر آمار رشد صنعت در بهار ۹۳ در برخی رسانهها مشابه این اشتباه مشاهده میشد.
همراهی نظری تولید و بیکاری و تناقض در عمل: به لحاظ نظری کاهش بیکاری با افزایش تولید همراه خواهد بود. در بلندمدت این همراهی در دادههای اقتصاد ایران مشاهده میشود. در بررسی چرخههای تجاری اقتصاد ایران مشاهده میکنیم در دورههای زمانی منطبق بر رکود اقتصادی، بیکاری افزایش مییابد و در دورههای زمانی نسبتاً منطبق بر رونق اقتصادی، بیکاری کاهش یافته است. البته همراهی آمار بیکاری و رشد اقتصادی در ایران تقریباً از سال 13۸۹ به بعد به هم خورده است. هنگامی که اقتصاد ایران در حال نزدیک شدن به عمق رکود بود، بیکاری همزمان در حال کاهش بود. تلاش برای توضیح این پدیده ما را مجبور به بررسی جزییتر آمار نیروی کار میکند. درواقع تفاوت اقتصاد ایران با کشورهای دیگر این است که بازار کار در ایران به اندازه دیگر کشورها پویا نیست و بدتر شدن اوضاع اقتصادی لزوماً به معنی اخراجهای گسترده نیست. در واقع به هنگام رکود اقتصادی یافتن کار برای بیکاران سختتر میشود ولی بیکاری جدید چندانی ایجاد نمیشود. بسیاری از کسانی که در سالهای گذشته بیکار بودهاند، به واسطه ناامیدی از یافتن کار مناسب، از بازار کار بیرون رفتهاند. تصمیم به خروج از بازار
کار تبعات میانمدتی دارد که لزوماً در کوتاهمدت برگشتپذیر نیست. به طور مثال اگر فارغالتحصیل دبیرستان، به واسطه پیدا نکردن شغل مناسب، از بازار کار خارج شده و تصمیم به ادامه تحصیل گیرد، این تصمیم تا مدتها رفتار او را در بازار کار تغییر خواهد داد و با بهتر شدن اوضاع اقتصادی، او لزوماً تحصیل خود را رها نکرده و به صنعت روی نخواهد آورد. تصمیم زنان حاضر در بازار کار برای خروج از آن نیز ممکن است همراه با ازدواج یا بچهدار شدن آنها باشد که با بهتر شدن بازار کار تصمیمات عوض نخواهند شد. بدین واسطه به نظر میرسد تغییرات نرخ مشارکت نسبت به تغییرات وضع اقتصاد کلان، آهستهتر پاسخ نشان میدهند.
آهستهتر یا به عبارت دیگر با تاخیر بودن پاسخ نرخ مشارکت به وضعیت اقتصاد کلان، علاوه بر آنکه کاهش نرخ بیکاری همزمان با کاهش نرخ مشارکت اقتصادی را در تابستان امسال توجیه میکند، سیگنال بسیار مهمی از وضعیت حال و آینده بازار کار نیز میدهد. با بهتر شدن اوضاع اقتصادی، افراد بیشتری متمایل خواهند شد وارد بازار کار شوند و در نتیجه نرخ مشارکت افزایش خواهد یافت ولی تمامی کسانی که به این شکل وارد بازار کار میشوند، قادر به یافتن شغل مورد نظر خود نخواهند بود و در نتیجه به جمعیت بیکار کشور میپیوندند. اثر کلی این پدیده افزایش صورت و مخرج کسر محاسبه نرخ بیکاری است که باعث میشود در مواردی همچون پاییز ۹۳ نرخ بیکاری افزایش یابد. انتظار میرود این پدیده در فصلهای آتی نیز مشاهده شود.
در این شرایط شاید بهتر باشد به جای بررسی نرخ بیکاری یا در کنار آن، از نماگرهای اشتغال همچون برآورد کل شاغلان بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات و شاخص اشتغال کارگاههای بزرگ صنعتی استفاده کرد. بررسی تعداد شاغلان در پاییز ۹۳ نسبت به پاییز ۹۲، نشان از افزایش 6/2 درصدی اشتغال دارد. بیشترین افزایش اشتغال مربوط به بخش خدمات است که 4/4 درصد رشد شاغلان دارد. هر چند که برآورد مرکز آمار از تعداد شاغلان کشور به دلیل افت و خیزهای بسیار در فصلهای گذشته همچنان کمتر از 21 میلیون و 500 هزار نفر است.
تحولات بلندمدت و کوتاهمدت بیکاری: همچون بسیاری دیگر از متغیرهای اقتصادی، نرخ بیکاری میتواند متاثر از روندهای بلندمدت اقتصاد و نوسانات کوتاهمدت حاصل از دورههای رونق و رکود باشد. به طور مثال میدانیم با وارد شدن اقتصاد به دوره رکود، نرخ بیکاری اغلب افزایش مییابد و با خروج از رکود نرخ بیکاری کاهش مییابد. در حالی که تغییرات بلندمدت نرخ بیکاری وابسته به شرایط عرضه نیروی کار و در نتیجه هرم سنی جمعیت و شرایط محیط کسب و کار است. بیکاری بالا (به ویژه بیکاری جوانان) در حال حاضر بیش از آنکه متاثر از تحولات کوتاهمدت یعنی رکود دو سال گذشته باشد، مرتبط با روند بلندمدت و ناشی از وارد شدن متولدان دهه 60 به بازار کار، به همراه کمبود تشکیل سرمایه متناسب است و تا زمانی که تغییری اساسی در ساختار اقتصادی کشور به وجود نیامده نمیتوان انتظار داشت نرخ بیکاری کاهش قابل توجهی نشان دهد.
سخن آخر: در نهایت باید در نگاه به تحولات اقتصاد کلان دقت نظر بیشتری به خرج داد. نظمهای آماری اقتصادی اغلب در کوتاهمدت به سادگی قابل پیگیری نیستند و بررسیها باید در افقهای طولانیتری پیگیری شوند. تنها یک متغیر نباید مورد بررسی قرار گیرد و متغیرهای متعددی باید جهت بررسی وضعیت بازار کار مورد ارزیابی قرار گیرند. البته با لحاظ کردن تمامی این نکات همچنان به نظر میرسد تحولات بازار کار حاصل از خروج از رکود به اندازهای نیست که مشکل اشتغال به ویژه اشتغال جوانان را مرتفع کرده باشد یا انتظار داشته باشیم در کوتاهمدت با خروج از رکود مشکل بیکاری به تمامی حل شود. برای رفع مشکل اشتغال باید به دنبال تحولات بلندمدتتری در بازار کار باشیم که نتایج آن نیز مطمئناً در کوتاهمدت قابل حصول نیست.
دیدگاه تان را بنویسید