گفتوگو با رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت
نمیتوانیم همسایگانمان را تغییر دهیم
«محمدمهدی گویا» سالهاست که عهدهدار ریاست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت است و در این مسند، دورههایی از همهگیری برخی بیماریها مانند آنفلوآنزای خوکی را از سر گذرانده است.
«محمدمهدی گویا» سالهاست که عهدهدار ریاست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت است و در این مسند، دورههایی از همهگیری برخی بیماریها مانند آنفلوآنزای خوکی را از سر گذرانده است. گفتوگوی تلفنی ما با او این بار در مورد «وبا» بود. وقتی شیوع وبا را به ناکارآمدی زیرساختهای حوزه سلامت نسبت میدهیم، براق میشود و میگوید: «اگر این سیستم ناکارآمد بود، بیماری به تمام نقاط کشور سرایت میکرد.» اما جان کلام او در این گفت و شنود این است که همچنان باید در انتظار آمد و شد این بیماری به کشور بود.
در سالهای اخیر شاهد ابتلای گروهی از شهروندان ایرانی و اتباع خارجی به وبا بودهایم. در مقاطعی آمار ابتلا به وبا به یک هزار نفر رسیده و گاه این آمار در سطح 100 یا 200 نفر باقیمانده است. این وضعیت در کشوری که در حوزه پزشکی پیشرفتهای چشمگیری را کسب و برخی بیماریها را نیز ریشهکن کرده است، پذیرفتنی نیست. وجود نام ایران در فهرست کشورهای پرخطر ابتلا به بیماریهایی نظیر وبا، نشانه مدیریت ناکارآمد سیستم بهداشت و درمان در کشور نیست؟
من نمیتوانم پاسخی به این پرسش بدهم به این دلیل که یک طرف ماجرا من به عنوان یکی از مسوولان وزارت بهداشت قرار گرفتهام. اما فکر میکنم کسانی که تصور میکنند، شیوع وبا نشانه ناکارآمدی نظام بهداشت ایران است باید در طرز فکر خود تجدید نظر کنند. بارها اعلام کردهایم این بیماری از حدود دو ماه پیش به دنبال ورود غیرقانونی مهاجران به کشور شیوع یافته است. در طول این مدت نیز تلاش کردهایم، موارد
بیماری به سرعت شناسایی شده و درمان شود تا بیماری به صورت طغیانی در داخل کشور سرایت نکند. تعداد 41 ایرانی نیز که در سال جاری مبتلا شدهاند، در تماس نزدیک با همان مهاجران مبتلا بودهاند که از راههای غیرقانونی وارد کشور شدهاند. در طول این مدت تلاش شد مواد غذایی و منابع آب آشامیدنی در مناطق شهری و روستایی به شدت کنترل شود. بنابراین من میگویم، بیماران از آن سوی مرز میآیند، شما میگویید بروز بیماری وبا نشانه ناکارآمدی وزارت بهداشت است؟ چه ارتباطی با کارآمدی وزارت بهداشت دارد. اگر این سیستم ناکارآمد بود که این بیماری به صورت گسترده در همه شهرها دیده میشد.
در این صورت چه کسی باید مانع ورود مهاجران ناقل بیماری به ایران شود؟ نیروی انتظامی میگوید، اجازه نداده است هیچ مهاجر غیرقانونی وارد ایران شود. آیا نیروی انتظامی وظیفه خود را به درستی به انجام نرسانده یا وزارت بهداشت کوتاهی کرده است؟
من عالیرتبهترین مسوول وزارت بهداشت هستم و چنین ادعایی ندارم که نیروی انتظامی وظایف خود را به درستی به انجام نرسانده است. برخی اتباع افغانی و پاکستانی که مبتلا بودهاند، به صورت پنهانی و از راههای غیرمعمول وارد کشور میشوند. پیدا کردن آنها بسیار دشوار است. نیروی انتظامی که اکنون شبانهروز تلاش میکند و کشف این تعداد مبتلا نیز با تلاش نیروی انتظامی صورت گرفته است. چطور میتوانیم قدردان آنها نباشیم؟ اگر نیروی انتظامی آنها را به موقع شناسایی نمیکرد، این بیماری در شهرها و روستاها شایع میشد. باکتری در کشور مبدأ وارد بدن این افراد شده است و تا زمانی که علائم بیماری ظاهر شود، پنج روز طول میکشد. بنابراین طی این مدت که وارد ایران شدهاند، علائم آن ظاهر شده است. آنها از کورهراهها میآیند و از آبهای آلوده
میآشامند. بنابراین طبیعی است که مبتلا به این بیماری میشوند.
چه راهکاری برای جلوگیری از شیوع این بیماری در ایران وجود دارد؟
راهکاری وجود ندارد. ما نمیتوانیم همسایگانمان را تغییر دهیم. اما میتوانیم بیماران را هنگامی که دچار علائم بیماری هستند، به سرعت شناسایی کنیم و طوری آنان را تحت درمان قرار دهیم که بیماری در داخل کشور شیوع پیدا نکند. به عقیده من سازوکارهایی که تاکنون مورد استفاده قراردادهایم، موفقیتآمیز بوده است. البته هرکسی میتواند قضاوت خود را داشته باشد. از نظر من به عنوان یک کارشناس، عملیات وزارت بهداشت در این زمینه موفق بوده است؛ چرا که تاکنون توانستهایم بیماری را به این شکل تحت کنترل درآوریم.
پیشنهاد یکی از کارشناسان این است که ایران برای ممانعت از ورود وبا از کشورهای همسایه، مراقبتهای بهداشتی خود را دست کم تا شعاع 500 کیلومتری گسترش دهد. این عملیات میتواند با کمک سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان جهانی بهداشت نیز صورت گیرد.
مطلقاً امکانپذیر نیست که بخواهیم این نوع اقدامات را به خاک کشور دیگری تسری دهیم. البته هیچگاه هم دست به چنین اقداماتی نخواهیم زد. اما همیشه با سازمان جهانی بهداشت در ارتباط هستیم و از طریق این سازمان با سایر کشورها نیز تبادل اطلاعات داریم. چنانچه موردی باشد به کشور مربوطه اطلاع میدهیم و این کشور در تصمیمگیری مختار است. این گونه نیست که ما برای آنها تصمیم بگیریم.
به هر حال آنچه که در کشورهای همسایه نظیر افغانستان یا پاکستان روی میدهد، روی وضعیت سلامت و بهداشت ایران نیز اثرگذار است. بنابراین به نظر میرسد، چنانچه درصدد کنترل این بیماری در ایران هستیم باید اقدامات کنترلی را به خارج از مرزها نیز گسترش دهیم.
از نظر مقررات بینالمللی، ما حق چنین کاری را نداریم.
اما همان گونه که ایران با کشورهایی مانند عراق، افغانستان و پاکستان در زمینه مسائل امنیتی و نظامی تعامل دارد، به نظر میرسد این الگو را در حوزه بهداشت و درمان نیز میتوان پیاده کرد.
تا آنجا که من اطلاع دارم در زمینه مسائل بهداشتی، وضعیت متفاوت است و مسوول حفظ بهداشت در هر کشوری مسوولان بهداشتی همان کشور هستند. ما اجازه نداریم در این زمینه فعالیتی داشته باشیم؛ مگر آنکه از ما درخواست شود. ما اطلاعات خود را به سازمان جهانی بهداشت ارائه میکنیم. چنانچه کشوری به کمک ما نیاز داشته باشد نیاز خود را به سازمان جهانی بهداشت اعلام میکند یا به صورت مستقیم ابتدا در سطح مناسبات سیاسی اعلام میشود و اگر لازم باشد هماهنگیهای لازم برای همکاری صورت میگیرد. بدون هماهنگی نه حق داریم در این زمینه مداخله کنیم و نه مداخله میکنیم.
منظور من هم اقداماتی با هماهنگی مسوولان دو طرف است؛ به این نحو که با هماهنگی با مقامات افغانستان، ایران در جهت کنترل بیماریهایی نظیر وبا در افغانستان یا پاکستان پیشقدم شود تا از ورود این بیماری به خاک کشور جلوگیری کند.
این درخواست باید از سوی کشور مقابل ارائه شود.
اما شاید لازم باشد ایران با اتخاذ تدابیر پیشگیرانه مانع ورود بیماری به کشور شود.
ما حق نداریم از کشور دیگری این مطالبه را داشته باشیم که برای مثال تدابیری را برای کنترل وبا در پیش بگیرد. در مسائل بهداشتی سازمان جهانی بهداشت میاندار است و هماهنگیها از طریق همان سازمان صورت میگیرد.
یعنی باید دست روی دست بگذاریم و همچنان شاهد ورود یا شیوع وبا در کشور باشیم؟
در همه جای دنیا همین گونه است. وبا در کشورهای جنوب شرقی آسیا شایع شد و از کشور «پرو» نیز سر در آورد؛ این یعنی شیوع در کشوری دیگر با هزاران کیلومتر فاصله از کشور مبدأ. این گونه نیست که ما بتوانیم راساً دست به چنین کاری بزنیم.
شاید اساساً ابتلای 200 نفر یا فوت 5 یا 6 نفر آنچنان برای وزارت بهداشت حساسیتبرانگیز نیست که ریشهکنی این بیماری را نیز در سبد اولویتهای خود قرار دهد؟
من این را تکذیب میکنم. در طول دو ماهی که از شیوع وبا سپری شده است، تمام ماموران ستاد مرکزی وزارت بهداشت که در این زمینه خبره هستند و نیز کارشناسان مرکز مدیریت بیماریها و چه کارشناسان مرکز سلامت محیط و کار به طور مرتب در مناطقی که احساس میشد، لازم است حضور داشته باشند، حضور یافتند. در این مدت با مسوولان سیاسی، انتظامی، مسوولان آب و فاضلاب استانها و شهرستانها هماهنگیهایی صورت گرفته است و به هیچ عنوان تایید نمیکنم این موضوع در اولویت ما نبوده است. برای وزارت بهداشت، سلامت یک نفر با سلامت همه یکسان است و مرگ یک نفر نیز برای ما همان قدر رقتانگیز است که مرگ تعداد بیشتر. کسانی نیز که فوت شدهاند، کسانی هستند که پنهان شده بودند و تا مراحلی از بیماری را تاب آورده بودند و هنگامی که کار از کار گذشته است، مراجعه کردند و این کار را دشوار میکند. هفتهای نبوده است که ماموران ستاد مرکزی وزارت بهداشت
به صورت تیمی در مناطق مرزی حضور نداشته باشند و کارها را از نزدیک نظارت نکنند.
اخباری که به نقل از روسای دانشگاههای علوم پزشکی مناطق مرزی منتشر شده است، حاکی از کمبود اعتبارات برای استقرار سیستم قرنطینه بود. آیا کمبود اعتبارات در این مناطق را تایید میکنید؟
چنین چیزی صحت ندارد.
یعنی سیستم قرنطینه در مرزهای رسمی برپا بوده است؟
چیزی به نام قرنطینه و اینکه کسی را بگیرند و نگهداری کنند در مورد وبا مفهومی ندارد. اگر باشد هم برخلاف مقررات بینالمللی است. منظور از قرنطینه یعنی حضور ماموران بهداشت در مناطق مرزی رسمی کشور؛ به طوری که اطلاعرسانی کرده و آموزش دهند و اگر کسی مشکوک به بیماری باشد اقدامات لازم را برای درمان و مراقبت از او انجام دهند از همان ابتدا نیز هیچ کمبودی در بخش لجستیکی وجود نداشت. تمام امکانات فراهم بوده و این خدمات نیز به صورت رایگان انجام شده است.
یکی از موارد ابتلا به این بیماری در ایران آبهای آلوده است. معاون غذا و داروی وزارت بهداشت نیز اخیراً نسبت به اینکه سبزیجات جنوب شهر تهران با آب فاضلاب آبیاری میشود، هشدار داده بود. اما به نظر میرسد، وزارت بهداشت این منشاء بیماری را رها کرده است.
ما چنین ادعایی را مطرح نکردهایم. اتفاقاً ما تمام منابع خود را در اختیار گرفتهایم که سلامت محصولات کشاورزی را تضمین کنیم. مگر آنکه در مواقعی اقدامات خلاف قانون و پنهانی انجام شده باشد. اکنون تمام ماموران بهداشت محیط در دانشگاههای علوم پزشکی کشور علاوه بر وزارت نیرو، سلامت آب را کنترل میکنند و در مزارع سبزیکاری اقدامات کنترلی به صورت تشدیدیافته انجام میگیرد مگر آنکه موردی از چشم ما پنهان بماند.
یعنی ممکن است 7600 هکتار از زمینهای کشاورزی که گفته میشود با آب فاضلاب آبیاری میشود، از چشم وزارت بهداشت پنهان بماند؟
آنچه در توان ما بوده است انجام دادهایم و در تمام طول مدت دو ماه هیچ یک از کسانی که مبتلا به این بیماری شدهاند، نه در اثر آب آلوده در کشور بوده و نه در اثر مصرف سبزیجات.
در سالهای گذشته چطور؟
سالهای گذشته مواردی که ناشی از آلودگی آب و سبزیجات بوده باشد، مشاهده شد و بلافاصله اقدامات لازم صورت گرفت. اما در سال جاری هیچ یک از موارد ابتلا به این دلیل نبوده است. اینها کسانی بودهاند که در آن سوی مرزها مبتلا شدهاند. کسانی هم که تماس نزدیکی با این افراد داشتهاند مبتلا شدهاند اما اینکه ما منبع آلودهای داشته باشیم، نداشتهایم. خدا شاهد است. باید قسم بخوریم؟
ممکن است در سال جاری، هیچ یک از موارد ابتلا به دلیل آشامیدن آب آلوده نبوده باشد، اما در سالهای گذشته این آبها یکی از عوامل بیماری بوده است. این نشان میدهد اقدامات کنترلی وزارت بهداشت کافی نیست و ممکن است در سالهای بعد دوباره مشکلساز شود.
شما میخواهید بحث سالهای گذشته را به میان بکشید؟ یک به یک باید بگوییم که هر سالی چه اتفاقی روی داده است. هر سالی که وبا شیوع داشته است، اطلاعرسانی کردهایم. شما از مزارع سبزیکاری میپرسید که با فاضلاب آبیاری میشود و من میگویم که در این زمینه اطلاعی ندارم.
اما شما رئیس مرکز مدیریت بیماریها هستید و از قضا این موضوع ارتباط مستقیمی با حوزه فعالیت شما دارد به این دلیل که اکنون فاضلاب یکی از منابع اصلی ابتلا به بیماریها از انواع سرطان تا بیماریهای عفونی است.
بخشی از اقداماتی که برای کنترل آب آشامیدنی، فاضلابها و سبزیجات باید انجام شود به وزارت بهداشت و بخش دیگر به سازمانهای دیگر ارتباط مییابد. ما به محض اینکه موردی را مشاهده کنیم که موجب آلودگی شده باشد به سازمان مربوطه اطلاع میدهیم. در سال جاری هم خوشبختانه موردی هم که از طریق مصرف آب و سبزیجات مبتلا شده باشد، نداشتهایم.
دیدگاه تان را بنویسید