گزارشی کوتاه از روند کلاسهای داستاننویسی در ایران
آموزش به مثابه خلاقیت ادبی
اگر حالا در هر شهری، در فرهنگسراها و دفتر مجلات و جلسات خصوصیتر مثل خانه نویسندگان میتوان ردپای کلاسهای داستاننویسی و کارگاههای ادبی را پیدا کرد، زمانی بود که نشستن سر این کلاسها به راحتی حالا نبود.
اگر حالا در هر شهری، در فرهنگسراها و دفتر مجلات و جلسات خصوصیتر مثل خانه نویسندگان میتوان ردپای کلاسهای داستاننویسی و کارگاههای ادبی را پیدا کرد، زمانی بود که نشستن سر این کلاسها به راحتی حالا نبود. آن زمان که جلسات داستانخوانی به چند محفل محدود میشد و مهمترین آنها جنگ اصفهان بود. محفلی با نامهایی چون محمد حقوقی، هوشنگ گلشیری و جلیل دوستخواه که از پایهگذاران این جلسات بودند و بعدها مجله ادبی جنگ اصفهان نیز از دل آن منتشر شد. جنگ اصفهان از اوایل دهه 40 شروع شد و در چند دوره نامهای آشنایی چون احمد میرعلایی، احمد اخوت، یونس تراکمه، ابوالحسن نجفی، رضا فرخفال و بهرام صادقی را در کنار هم جمع کرد. این جلسات حتی پس از مهاجرت هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و ابوالحسن نجفی از اصفهان نیز ادامه داشت. مهاجرتی که باعث شد یکی از جلسات مهم و تاثیرگذار داستاننویسی در ایران در تهران پا بگیرد. پس از این تاریخ است که بیشتر کلاسها و جلسات داستاننویسی حول یک نام مطرح تشکیل میشوند.
هوشنگ گلشیری، نویسنده و پس از آن معلم در دبیرستان و دانشگاه در دهه 60 با جلسات پنجشنبهها شکلی از جلسات ادبی را شروع کرد که هنوز مثلی برای جلسات داستان و شاید آرزوی خیلی از جوانان علاقهمند به داستاننویسی این سالهاست. در این جلسات نویسندگانی چون محمد محمدعلی، آذر نفیسی و قاضی ربیحاوی شرکت میکردند و به خواندن و بحث درباره داستانها میپرداختند. جلسات داستان او که در دهه 70 نیز در گالری کسری با عنوان کارگاه داستان و جلسههای چهارشنبه برپا شد، توانست نویسندگان مهمی را به ادبیات داستانی تقدیم کند که خیلی از آنها حتی این روزها با شاگرد گلشیری بودن شناخته میشوند. حسین سناپور، حسین مرتضاییان آبکنار، کورش اسدی، آذردخت بهرامی و حمیدرضا نجفی در دورانی طولانی شاگردان مستقیم گلشیری بودند و تعدادی از آنها بعدها خودشان کارگاهها و جلسات داستاننویسی برگزار کردند.
زمانی که گلشیری در گالری کسری کارگاه داستان برگزار میکرد، براهنی نیز کلاسهای نقد و شعر و داستان داشت. رضا براهنی نیز از کسانی است که علاوه بر تالیف در زمینه داستاننویسی، مدرس جلسات داستان و شعر بوده است. کتاب قصهنویسی او هنوز در زمینه آموزش داستان کتاب مهمی است. شیوا ارسطویی، فرخنده حاجیزاده و مهسا محبعلی از مطرحترین شاگردان براهنی در آن سالها هستند که این روزها هر کدامشان نام مهمی در ادبیات داستانیاند.
جمال میرصادقی نویسنده دیگری است که به عنوان مدرس داستاننویسی شناخته میشود. او سالهاست جلسات داستان را به طور ثابت در دو ساعت مختلف برای علاقهمندان برگزار میکند. او که سالها آموزگاری کرده و همچنین مدرس داستاننویسی در دانشگاه بوده، کلاسهایش را برای دو سطح برگزار میکند تا علاوه بر شاگردان قدیمیتر، پذیرای نسل جوان علاقهمند به داستاننویسی نیز باشد. اما شهرت او به عنوان مدرس علاوه بر کلاسهای داستان به دلیل کتابهایی است که آثار مهمی در شناخت داستان و آموزش داستاننویسی به علاقهمندان هستند و اغلب به عنوان مرجع مورد استفاده قرار میگیرند.
مجله ادبی و موسسه کارنامه را هم میتوان به عنوان پاتوقی برای جلسات داستاننویسی دانست که در طول دهه 80 دورههای مختلفی را برگزار کرده است و هر بار این فرصت را به علاقهمندان به داستاننویسی میدهد تا بتوانند پای درسهای یک نویسنده بنشینند و از او بیاموزند. محمد محمدعلی، شیوا ارسطویی، کوروش اسدی و حسین مرتضاییانآبکنار از نویسندگانی هستند که در این موسسه جلسات داستاننویسی برگزار کرده یا میکنند.
اما چند سالی است که شکل جدیدی از کلاسهای داستاننویسی نیز پدید آمده است. کارگاههای رمان که در نهایت و با پذیرش استاد کارگاه به چاپ اثر هنرجویان میانجامد. این کارگاهها که مهمترینهایشان با تدریس حسین سناپور و حسن شهسواری برگزار شده، توانستهاند نویسندگان جوان و آثار قابل قبولی را به جامعه ادبی و چرخه نشر معرفی کنند اما ماهیت آنها با جلسات داستاننویسی که در 50 سال گذشته رواج داشته، متفاوت است. پذیرش در این کارگاهها با پذیرش طرح متقاضی همراه است و اغلب کسانی را میپذیرند که آشنایی اولیه با داستان و داستاننویسی داشته باشند. در عین حال برخلاف آنچه پیش از این یک کلاس داستاننویسی داشت یعنی خواندن و نوشتن و آموزش و مطالعه در کنار هم، در این کارگاهها بیشتر بر بخش نوشتن تاکید میشود. شاید پسزمینه ذهنی برگزارکنندگان این است که شرکتکنندگان آشنایی با داستان دارند یا طبق آنچه در کلاسهای ادبیات خلاق در دنیا تدریس میشوند این کلاسها قرار است ترس از نوشتن را از بین ببرد و جرات نوشتن به فرد بدهد.
انتقاداتی که همیشه به برگزاری کلاسهای داستاننویسی وارد بوده، در مورد این کارگاههای ادبی که به چاپ اثر منتهی میشوند، بیشتر است. درباره کلاسهای داستاننویسی همیشه این سوال مطرح بود که چقدر میتوان نوشتن را آموزش داد و چقدر این امر شهودی است. در پاسخ هم میشد از نویسندگانی مثال آورد که بدون گذراندن هیچ کلاس آموزشی مطرح و تاثیرگذار بودهاند و هم کسانی که با شرکت در کلاسهای آموزشی نویسندگان بزرگ زمانهشان آثار موفقی را خلق و بعدها منتشر کردند. اما درباره کارگاههای رماننویسی همیشه این سوال مطرح است که آیا شاگردانی که با هدایت معلم توانستهاند یک رمان را به انتها برسانند و آن را منتشر کنند، بدون حضور او میتوانند اثر بعدی خود را شروع کرده و با همان موفقیت به سرانجام برسانند؟ البته در این سالها برخی از شاگردان کارگاههای رماننویسی به نامهای مهمی بدل شدند و آثار بعدیشان نیز گاه قدمی رو به جلو نسبت به آثار قبلیشان بود. سارا سالار که در کارگاه رمان حسن شهسواری اثر تقدیرشده «احتمالاً گم شدهام» را نوشت و کتاب بعدی او نیز به تازگی منتشر شده، از این نمونههاست. با این وجود حضور پررنگ استادان این کارگاهها
برای نوشتن یک رمان میتواند این تردید را برانگیزد که رمان دوم نویسنده بدون حضور استاد آیا حرکتی رو به جلو خواهد بود یا نه.
همچنان نگاه نسبت به نویسندگانی که از دل کارگاههای رماننویسی بیرون میآیند، چندان مثبت نیست. شاید به این دلیل که یک انتقاد همیشگی نسبت به کلاسهای داستاننویسی در این کارگاهها پررنگتر دیده میشود چراکه شاگردان در مدت کوتاهی اثر را خلق میکنند و شاید فرصت اینکه دورههای دیگر، نظرات استادان دیگر و مطالعات گستردهتری داشته باشند، نمییابند. انتقاد یک شکل شدن آثار شاگردان یک استاد نهتنها در داستان که در هنرهای دیگر نیز انتقادی جدی است.
آنچه تجارت فردا در این شماره دنبال کرده گفتن از کلاسهای آموزش داستاننویسی و کارگاههای ادبی و تاثیر آنها بر ادبیات این روزها و همچنین مقایسهای با کلاسهای داستاننویسی خلاق در دنیاست.
به نظر میرسد طی یکی دو دهه اخیر اقبال به نویسندگانی که از دل کارگاههای ادبی بیرون آمدهاند موج علاقهمندی به کارگاههای ادبی را دوچندان کرده باشد. ثبتنام در کارگاههای ادبی که حتی از سوی موسسات دولتی هنری برگزار میشود هم در همین راستا افزایش پیدا کرده است. دیگر گوشه و کناری نیست که بنر برگزاری یک دوره داستاننویسی را نتوان در آن دید، اما نکته اینجاست که بازار نشر فعلاً فضا را برای این دورهها مهیا کرده است یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید