جمع پاکان
سروش کیانیقلعهسرد از حکمرانی خوب در مدیریت پاکترین کشورهای جهان میگوید
برای ما که بیش از پنج دهه است درگیر ابرچالش آب و محیط زیست هستیم، پاکی و پاکیزگی آرمان و آرزویی دستنیافتنی است اما خیلی از کشورها به این آرزو دست پیدا کردند. پژوهشگران دانشگاه ییل و دانشگاه کلمبیا با مجمع جهانی اقتصاد برای سنجش پاکیزگی و دوستدار محیط زیست بودن 180 کشور جهان همکاری داشتهاند. برای انجام این کار، آنها شاخص عملکرد زیستمحیطی یا ئیپیآی (EPI) را معرفی کردند. شاخص عملکرد زیستمحیطی 32 شاخص عملکرد را در 11 دستهبندی مرتبط با دو هدف کلی «سرزندگی زیستبوم» و «سلامت» اندازه گیری میکند. در این گفتوگو به بررسی و تحلیل شاخص ئیپیآی میپردازیم و معیارهای نهفته در این شاخص را تحلیل میکنیم و سپس رتبه ایران را تحلیل میکنیم. آنگونه که این شاخص نشان میدهد، جایگاه ایران در میان 180 کشور جهان رتبه 67 است که زیاد هم بد نیست. سروش کیانیقلعهسرد دکترای اقتصاد محیط زیست به این پرسشها پاسخ میدهد که چه کنیم که پاک بمانیم؟ پاک ماندن نیاز به چه نوع حکمرانی دارد؟ چه قوانینی باید تدوین کنیم که تبدیل به کشوری پاک شویم؟
♦♦♦
شاخص عملکرد محیط زیست یا ئیپیآی کشورها را بر اساس دو هدف سرزندگی زیستبوم و سلامت اندازهگیری میکند. اقتصاد چگونه در شکلگیری این اهداف نقش ایفا میکند؟
امروزه کمتر عاملی را میتوان یافت که چه به شکل مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم از اقتصاد و عوامل مرتبط با آن تاثیر نپذیرد. منابع طبیعی و محیط زیست چه به لحاظ میزان و شدت تاثیرپذیری و چه به لحاظ اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم در صدر این امر قرار میگیرند. میل به تولید و سود بیشتر، چه در کشورهای توسعهیافته و چه در کشورهای در حال توسعه که بسیاری بر محور ناپایداری در مسیر توسعه گام برمیدارند بر منابع طبیعی و محیط زیست فشار وارد میکند. نتیجه این فشارهای واردشده که بسیار فراتر از توان جذب محیطی است و در قالب تخریب، آلودگی و آلایندههای مختلف خود را نشان میدهد سبب میشود شرایط محیطی و زیستی به شکل قابل توجهی با چالش مواجه شود. در تداوم این شرایط است که دو هدف مصرحه در شاخص عملکرد محیط زیست (EPI) یعنی هدف سلامت زیستمحیطی (کاهش تنشهای زیستمحیطی بر سلامت انسان) و هدف حیات اکوسیستم (حفاظت از اکوسیستمها و مدیریت منابع طبیعی) تحت تاثیر جدی قرار میگیرد. همانگونه که انتظار میرود وضعیت نامطلوب در «هدف سلامت زیستمحیطی» و «حیات اکوسیستم» نتیجه عملکرد یک اقتصاد غیرکارا در بستر یک توسعه ناپایدار و نامتوازن است و دستیابی به این دو هدف در شرایط مطلوب در نتیجه عملکرد کارای اقتصاد در بستر یک توسعه پایدار و متوازن است. به طور خلاصه میتوان گفت نوع نگاه به اقتصاد و نحوه برنامهریزی در این خصوص است که میتواند در دستیابی یا عدم دستیابی به اهداف شاخص عملکرد محیط زیست موثر باشد و مسلماً در اقتصادی که مبتنی بر محیط زیست و منابع طبیعی و پایداری در توسعهیابی نیست، نمیتوان انتظار دستیابی به اهداف این شاخص را داشت.
پاکترین کشورهای جهان چگونه و با چه سازوکارهایی پاکیزه شدند؟
بر مبنای شاخص EPI، در بخش بهداشت محیط در چهار زمینه کیفیت هوا، آب آشامیدنی و سیستم فاضلاب، فلزات سنگین و مدیریت پسماند هفت شاخص وجود داشته و در بخش احیا یا توان اکوسیستم در هفت زمینه تنوع زیستی و زیستگاهها، خدمات اکوسیستم، شیلات، تغییرات اقلیم، انتشار آلودگی، کشاورزی و منابع آب 25 شاخص وجود دارد. کشورهای پاکیزه و همچنین کشورهای در حال ارتقا در این مورد در بخش بخش این شاخصها برنامهریزی کرده و به ارتقای هر شاخص پرداختهاند. برای مثال دانمارک به عنوان پاکیزهترین کشور جهان در سال 2020 در شاخصهایی چون تصفیه فاضلاب، مدیریت زباله و محافظت از گونهها نمرههای 100 و نزدیک به 100 کسب کرده است. یا سوئیس در شاخصهای آب آشامیدنی و بهداشت نمره 100 را کسب کرده است. این موفقیت به نوع سیاستگذاری در این کشورها و سرمایهگذاری در مورد حفظ محیط زیست و توجه به حیات سرزمینی این کشورها برمیگردد. با رعایت همین موضوع است که کشوری مانند نروژ که از جمله پاکترین کشورهای جهان است، 97 درصد از برق تولیدی خود را از منابع تجدیدپذیر تامین میکند یا دانمارک به عنوان یکی از قویترین و مترقیترین کشورها در زمینه مقابله با تغییرات اقلیم و انتشار گازهای گلخانهای، سازگاری با محیط زیست را در تمامی عرصههای اقتصادی خود در برنامه قرار داده است. از اینرو در مجموع میتوان گفت کشورهایی توانستهاند در این مورد به موفقیت دست یابند و در حال حاضر به عنوان کشورهای پاک شناخته شوند که نخست به آینده سرزمینی خود توجه داشته و دوم از راهکارهای نوین و خلاقانه در نظام حکمرانی خود در تمامی ابعاد استفاده کرده باشند.
ایران چند دهه است درگیر ابرچالش آب و محیط زیست است. برای بهبود شاخصهای مدیریت جامعه ایران و جلوگیری از گسستهای اقتصادی و اجتماعی، چه شاخصهایی بیش از دیگران باید در دستور کار سیاستگذاران باشد؟
در ایران نخستین قدم پذیرش وجود چالشی ملی در حوزههای مختلف منابع طبیعی و محیط زیست است. متاسفانه نوع عملکرد مدیریتی در کشور نشان میدهد مسائل مختلف این حوزهها که برخی نیز از چالش عبور کرده و به مرحله بحران رسیدهاند، مورد پذیرش سیاستگذاران نبوده و در اولویت سیاستی آنها قرار ندارند. حداقل نوع عملکرد نشان میدهد که حجم و عمق این چالشها و بحرانها درک نشده است. چراکه اگر این درک وجود داشت این نحوه عملکرد در کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست کشور نمیبایست وجود داشته و تداوم مییافت. دومین قدم داشتن برنامه مشخص در زمینه تمامی شاخصهای مرتبط با عملکرد محیط زیست است. از اینرو اگر حیات سرزمینی ایران برای سیاستگذاران مورد اعتناست باید به تکتک 32 شاخص موجود در شاخص EPI توجه شده و برای هر یک برنامه ارائه شود. اما متاسفانه آنچه در عمل مشاهده میشود عدم توجه و بیاعتنایی یا کماعتنایی به این شاخصهاست.
در کشورهایی شبیه ایران که توسعه نامتوازن بر گرده مصرف منابع حیاتی و طبیعی پایهگذاری شدهاند، توسعه پایدار چگونه میتواند راهگشا باشد؟
کشورهایی که شرایط مشابهی با ایران به لحاظ دسترسی به منابع طبیعی بهویژه از نوع منابع تجدیدناپذیر دارند در پی تغییر ساختار اقتصادی خود مبتنی بر دیگر پتانسیلهای خود بهویژه با در خدمت گرفتن تکنولوژیهای نوین هستند. از سوی دیگر بسیاری از کشورها با شرایط مشابه توانستهاند در عبور از این مرحله موفق باشند و با خارج کردن وابستگی اقتصاد به نفت، یک توسعه پایدار را مبتنی بر شرایط نوین اقتصادی ایجاد کنند. برای مثال نروژی که از آن به عنوان یکی از پاکترین کشورها در سال 2020 یاد شد با وجود دارا بودن منابع نفتی بسیار، با گذار از یک دولت رانتیر و اقتصاد متکی به نفت با اتکا به سرمایه انسانی خود به توسعه انرژیهای نو پرداخت و از دارایی نفتی خود تنها به عنوان پیشران این توسعه استفاده کرده است. در واقع این کشور با جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به بودجه جاری کشور و سوق دادن آن به سمت سرمایهگذاریهای سازگار با محیط زیست و همچنین سرمایهگذاریهای خارجی نهتنها از ایجاد یک دولت رانتیر جلوگیری کرد، بلکه آن را تبدیل به موتور محرکه پیشرفت و توسعه همهجانبه در تمامی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کرد. یا در کشورهای پیرامون ما خبر بستن بودجه2022 عربستان بدون نفت نشان میدهد درک و ضرورتی جامع در این مورد در میان کشورهای دارای منابع نفتی و دغدغهمند در خصوص توسعه ایجاد شده است. از اینرو میتوان گفت پذیرش ضرورت گذار از اقتصاد متکی به منابع طبیعی بیش از هر زمانی احساس شده و در شرایط ضرورت دستیابی به توسعه پایدار در سطوح بالای تصمیمگیری و سیاستگذاری است که میتوان به این موضوع امیدوار بود.
شاخصهای EPI چه میخواهد بگوید و معیارهای نهفته در این شاخص را چگونه تحلیل میکنید؟
به طور کلی این شاخص با ارزیابی ابعاد مختلف محیط زیستی بهدنبال ارزیابی اثربخشی سیاستهای زیستمحیطی در مقابل اهداف عملکردی مرتبط است. اینکه دولتها در هر بخش مرتبط با این شاخص چگونه عمل کردهاند موضوع مهم و حیاتی است که نهتنها وضعیت فعلی بلکه نمایی از آینده زیستی آن کشور را نشان میدهد. در زمینه کیفیت هوا سه شاخص آلودگی ذرات معلق هوای آزاد، آلودگی هوای درون خانه از سوختهای جامد و ازون به خوبی نشاندهنده نحوه عملکرد مدیریت آلودگی است. یا در زمینه آب آشامیدنی و سیستم فاضلاب شاخصهای آب آشامیدنی ناسالم و سیستم فاضلاب نامناسب نشان میدهد تا چه میزان عملکرد در این مورد مثمر ثمر بوده است. در خصوص فلزات سنگین؛ در معرض قرار گرفتن با سرب شاخص دیگری است که نشان میدهد سطح کنترل مدیریت در عوامل ایجادکننده این آلودگی به چه میزان است و در مورد مدیریت پسماند شاخص پسماند جامد نشان میدهد مدیریت پسماندها در چه سطح کیفی در حال انجام است. در زمینه تنوع زیستی و زیستگاهها شاخصهایی چون مناطق حفاظتشده زمینی و دریایی، مناطق حفاظتشده موثر، زیستگاههای جانوری، حفاظت از گونهها و زیستگاه تنوعزیستی بهخوبی نوع مدیریت زیستگاهها و تسلط به حفظ و نگهداری آن را نشان میدهد. در زمینه خدمات اکوسیستم شاخصهای از دست دادن پوشش درختی، از دست دادن علفزار و از دست دادن تالاب نشان میدهد موفقیت در مورد مدیریت بهینه و جلوگیری از، از دست رفتن اکوسیستم تا چه میزان بوده است. در حوزه شیلات نیز شاخصهایی چون وضعیت ذخایر ماهیان، شاخص تغذیه دریایی منطقهای و ماهیان صیدشده به روش ترال سطح عملکرد و مدیریت شیلات را نشان میدهد. در مورد تغییرات اقلیم شاخصهای مختلف نشاندهنده روند تشدید گازهای گلخانهای نظیر دیاکسیدکربن، متان، اکسید نیتروژن و... و نرخ تشدید این گازها و همچنین سرانه انتشار گازهای گلخانهای نشاندهنده شرایط مواجهه با این تغییرات در اقلیم خواهد بود. در مورد انتشار آلودگی شاخصهای روند تشدید دیاکسیدگوگرد و اکسیدهای نیتروژن شرایط مدیریت آلودگی را نشان میدهد و در دو زمینه دیگر یعنی کشاورزی و منابع آب شاخصهای مدیریت نیتروژن پایدار و سطح تصفیه آب از سطح توان مدیریتی در این دو زمینه حکایت دارد.
آنگونه که این شاخص نشان میدهد، جایگاه ایران در میان 180 کشور جهان رتبه 67 است. آیا این رتبه نشانهای خوب است یا نشانهای بد؟ رتبه شایسته ایران با این نحوه مدیریت سرزمین کجاست؟
اگر روند امتیاز و رتبه ایران طی دو دهه اخیر را در نظر بگیریم نوسانات قابلتوجهی در این مورد وجود دارد. ایران به نسبت سال 2006 که رتبه 53 را داشته در سال 2012 به رتبه 114 و در سال 2020 به رتبه 67 رسیده است. از سوی دیگر اگر روند چند سال اخیر را در نظر بگیریم ایران از رتبه 105 در سال 2016 به رتبه 80 در سال 2018 و سپس 67 در سال 2020 رسیده است. از این رو هرچند میتوان این روند رو به رشد کنونی را مثبت قلمداد کرد اما باز هم این رتبه و امتیاز کنونی نمیتواند شایسته ایران باشد. در همین سال رتبه ما از کشورهایی نظیر امارات متحده عربی، کویت، اردن و ارمنستان پایینتر است. اگر مبتنی بر هر شاخص بخواهیم به وضعیت ایران بپردازیم در برخی از این شاخصها وضعیت قابل قبول و در برخی دیگر غیرقابل قبول است و بهبود شرایط کشور در این خصوص جز با تقویت این نقاط قوت و پرداختن دوچندان در نقاط ضعف امکانپذیر نیست. برای مثال در شاخص تنوع زیستی و زیستگاهها ایران با امتیاز 4 /38 در رتبه 137 قرار دارد؛ امری که به وضوح نشان میدهد نحوه عملکرد ما در حوزه حفاظت از مناطق، زیستگاهها، گونهها و گیاهان دچار چالش جدی بوده و نیازمند بازنگری است.
ایران و سیاستگذاران چه کنند که پاک بمانیم؟
مساله تولید آلودگی به عنوان یکی از چالشهای جدی موجود در محیط زیست و منابع طبیعی ایران خاستگاه مدیریتی دارد و رفع آن نیازمند عزمی اساسی در تغییر روش و شیوههای مدیریتی در نظام حکمرانی کشور است. این ضعف در مدیریت طیف وسیعی از مسائل و کمبودها را از عدم برنامهریزی لازم و تدوین نظام حکمرانی محیط زیست و منابع طبیعی تا عدم تامین و تخصیص بودجه دربر میگیرد. سیاستگذار باید جدیترین مسائل در این مورد را شناسایی و نسبت به رفع آن اقدام کند. بهطور کلی تدوین سیاستهای اقتصادی مبتنی بر محیط زیست در راستای دستیابی به توسعه پایدار و اقتصاد سبز باید در دستور کار سیاستگذار قرار گیرد. از سوی دیگر عموم مردم ایران بهویژه فعالان کشاورزی و صنعتی نیز باید شرایط شکننده و پرچالش محیط زیست کشور را در نظر گرفته و در تمامی ابعاد نسبت به حفظ و نگهداشت آن و عدم آسیب به بخشهای مختلف آن همکاری داشته باشند.
نقش نظامهای حکمرانی در توسعه پایدار و ناپایدار چگونه قابل مقایسه است؟ پاک ماندن نیاز به چه نوع حکمرانی دارد؟
به تعبیری میتوان گفت شرایط محیطی هر کشور برآیند نوع و الگوی حکمرانی آن کشور است. نظامهای حکمرانی هستند که مشخص میکنند جایگاه و اهمیت محیط زیست کجاست و اقتصاد آن کشور چه نوع ارتباطی با محیط زیست و منابع طبیعی برقرار خواهد کرد. در یک الگوی ناپایدار توسعه محیط زیست و منابع طبیعی بهطور کامل در اختیار اقتصاد بوده و اینکه شرایط آینده این بخش در اینگونه عملکرد اقتصادی چه خواهد بود، فاقد موضوعیت است. در نتیجه این امر از بین رفتن منابع طبیعی و جنبههای مختلف محیط زیستی غیرقابل اجتناب خواهد بود. آلودگی شدید هوا، از بین رفتن مراتع، خشکی تالابها و دریاچهها، خشکی رودها، فرونشست زمین و مواردی از این دست همه حاصل توسعه ناپایدار است. اما در یک توسعه پایدار رابطه سازگاری میان اقتصاد و منابع طبیعی و محیط زیست وجود دارد و هیچ منفعت و سود اقتصادیای توجیهکننده تخریب و از بین بردن غیرقابل بازگشت محیط زیست و منابع طبیعی نیست. به این خاطر است که میتوان گفت دستیابی به محیط زیستی پاک نیازمند یک نظام حکمرانی مبتنی بر توسعه پایدار است.
چه قوانینی باید تدوین کنیم که به کشوری پاک تبدیل شویم؟
برای پیشرفت در شاخص عملکرد محیط زیستی پیش از هر چیزی نیازمند تغییر نگاه مدیریتی هستیم. تا این نگاه تغییری نداشته باشد نمیتوان نسبت به سیاستگذاری و قانونگذاری و حتی اجرای قوانین موجود امیدوار بود. این تغییر نگاه زمانی اتفاق خواهد افتاد که سیاستگذار و قانونگذار بداند کشور با چالش عمیق و جدی مواجه شده است و عبور از آن نیازمند تغییرات بنیادی در تمام عرصههای مدیریتی و اقتصادی است. با فرض ایجاد این نگاه برای دستیابی به شرایطی بهتر در زمینه پاکی محیط زیست دو برنامه ویژه باید در نظر گرفته شود. نخست اجرای قوانین موجود در مورد هر شاخص موجود در EPI و دوم تدوین و سپس اجرای قوانین برای شاخصهایی که در خصوص آن قانونی وجود ندارد. در چنین شرایطی است که میتوان نسبت به بهبود شرایط ایران در این موضوع امیدوار بود.