علیه ارزشهای شهروندان
عوامل غیراقتصادی هدایت شهروندان به مهاجرت کداماند؟
این روزها تب مهاجرت بسیار داغ شده است، از صفهای انتظار طولانیمدت شرکت در کلاسهای آمادگی آزمون زبانهای خارجی تا توئیتهای ایرانیان معترض به طرح صیانت از فضای مجازی و حتی جستوجوی عبارت «مهاجرت» در موتور جستوجوی گوگل.
هر چند شرایط بد اقتصادی و عدم قطعیتهای فراوان در نظام اقتصادی ایران باعث افزایش تدریجی آمار مهاجرت در طول دهههای اخیر شده است، اما نمیتوان به آسانی از عواملی که بهصورت ناگهانی میل به مهاجرت را افزایش دادهاند، گذشت. از قطع دسترسی شهروندان به اینترنت در آبان97 تا تصویب طرح جنجالی برای محدودیتهای بیشتر در فضای مجازی، در مرداد 1400. همانطور که در نمودار مشاهده میکنید، بعد از اتصال ایران به اینترنت جهانی در هفته اول آبان 1398، پس از قطعی یکماهه، جستوجوی عبارت «مهاجرت» در گوگل بهصورت نجومی افزایش پیدا کرده است. نکته قابل توجه و مهم عدم افزایش چشمگیر جستوجوی عبارتهای مرتبط با مهاجرت در بازههای زمانی جهش نرخ ارز است. رشدهای چشمگیر در زمانی بوده است که حاکمیت ارزشهایی نظیر دموکراسی، خودآیینی، رضایت آگاهانه، شفافیت، پاسخگویی و اعتماد را نادیده گرفته و سعی در محدودیت شهروندان داشته است (قطع دسترسی به اینترنت بینالملل در سال 98 و قانون صیانت از فضای مجازی در سال 1400).
همچنین دادههای جمعآوریشده نشان میدهد که تعداد کل مهاجران ایرانیالاصل از حدود نیممیلیون نفر قبل از انقلاب به 1 /3 میلیون نفر در سال 2019 افزایش یافته است که به ترتیب 3 /1 و 8 /3 درصد از جمعیت کشور بوده است. بهطور تقریبی، از هر پنج مهاجر ایرانی، سه نفر پس از گرفتن اقامت دائم یا اجازه کار در خارج از کشور، یکی از طریق پذیرش دانشگاه و یکی با دریافت پناهندگی کشور را ترک کردهاند. همچنین تخمین زده میشود که در مجموع حدود 700 هزار فرد ایرانیالاصل در دانشگاههای خارجی تحصیل کردهاند. روند تعداد دانشجویان ایرانیالاصل که در دانشگاههای خارجی ثبتنام کردهاند، سه مرحله متمایز را نشان میدهد: تعداد در دهه منتهی به انقلاب 57 به سرعت افزایش یافته است. در آن دوره به دلیل توسعه سریع و صنعتی شدن ایران و ظرفیت محدود آموزش عالی در کشور، فارغالتحصیلان دانشگاههای خارجی تقاضای زیادی داشتند و از اینرو انگیزه بازگشت به خانه را داشتند. سپس در دو دهه پس از انقلاب تعداد دانشجویان ثبتنامشده بهطور قابل توجهی کاهش یافته و پس از آن دوباره روند صعودی داشته و به رکورد 130 هزار نفر رسیده است. طی چند دهه گذشته، نسبت دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد به کارشناسی و همچنین دانشجویانی که قبل از ثبتنام در خارج از کشور اقامت داشتند (کودکان با خانواده خود مهاجرت کردهاند) افزایش یافته است، در حالی که گرایش دانشجویان برای بازگشت به ایران از 90 درصد در سالهای 1970 به کمتر از 10 درصد در زمان حال کاهش یافته است. به علاوه، حدود 110 هزار دانشمند ایرانیتبار وابسته به دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی خارج از ایران شناسایی شدهاند که این رقم بهطور تقریبی معادل یکسوم کل منابع انسانی ایران در تحقیقات، و بدون شک سهم بسیار بیشتری بر اساس بهرهوری و اثرگذاری است. به عنوان یک شاخص برای مساله فرار مغزها بهطور کلی میتوان به این مساله توجه کرد که تعداد کل دانشمندان فعال در جمعیت مهاجر ایرانی از سال 2000 تاکنون 10 برابر افزایش یافته است (Stanford Iran 2040 Project). پدیده جاری مهاجرت در ایران را میتوان به تاثیرات پیچیده عوامل متعددی نسبت داد، شامل ضعفهای اجرایی و عملکردی، نوسانات سیاسی، عدم اطمینان از چشمانداز اقتصادی، و عوامل اجتماعی-جمعیتی. در ادامه به بررسی موضوعی میپردازیم که همانند کاتالیزور فرآیند علاقه به مهاجرت را در این روزها سرعت بخشیده است، یعنی عدم توجه به ارزشها در تنظیمگری فضای مجازی و سیاستگذاری.
ارزش چیست؟
تعریفهای زیادی از ارزش شده است ولی میتوان گفت ارزشها امور مختلفی هستند که ذینفعان آنها را خوب /مطلوب میدانند و به تحقق آنها اهمیت میدهند. در واقع ارزشها چیزهایی هستند که برای ما خوب هستند (varieties of goodness). ارزش به چیزی که یک شخص یا گروهی از مردم در زندگی مهم میدانند اشاره دارد (Friedman,2006). ارزشها اعتقادات پایدار هستند، مسائلی که مردم احساس میکنند باید برای تحقق آنها تلاش کنند تا نهتنها خودشان بتوانند زندگی خوبی داشته باشند بلکه جامعه خوب نیز محقق شود (Van de Poel, 2011).
طراحی سیاستهای تنظیمگری برای ارزشها
یکی از رویکردهای مهم و مورد توجه قرارگرفته در حوزه سیاستگذاری، رویکرد تنظیمگری برای ارزشهاست. طبق این رویکرد سیاست تنظیمگری پایدار، سیاستی است که در آنها ارزشهای ذینفعان در نظر گرفته شود و تعارضات بین ارزشها حداقل شود. در همین راستا برخی از ارزشهای مهم شهروندان که باید در تنظیمگری مورد توجه قرار گیرد عبارتاند از: ارزش دموکراسی، عدالت، خودآیینی، رعایت حریم خصوصی، رضایت آگاهانه، شفافیت، پاسخگویی، اعتماد. به عنوان مثال در زمانی که اطلاعات بسیار زیادی در مورد افراد جمعآوری میشود، بهخصوص در فضای دیجیتال، حق تنها بودن و رها شدن از نظارت، یعنی حفظ حریم خصوصی، بسیار مهم میشود. حق حریم خصوصی یک حق جهانی انسانی است، سیستمهای رایانهای که جمعآوری و پردازش دادهها را انجام میدهند باید برای مراقبت از حریم خصوصی طراحی شوند. وظیفه اصلی طراحان سیاست ایجاد ارزش برای شهروندان و سیستمهایی است که آنها را طراحی میکنند. در طراحی برای پایداری، طراحان نقش مهمی دارند، یعنی علاوه بر اهمیت دادن به ارزشهای شهروندان، آنها باید اطمینان حاصل کنند سیاستهای آنها به تخریب کمتر کشور و همچنین برابری اجتماعی بیشتر منجر میشود.
اگر به بازههای زمانی که در آن جستوجوی عبارتهای مرتبط با مهاجرت مورد توجه شهروندان قرار گرفته است بنگریم، متوجه خواهیم شد که آن بازهها در حوالی سیاستهای تنظیمگری قرار دارند که در آنها به ارزشهای شهروندان توجه نشده است، یعنی اواخر آبان 98 و اوایل آذر 98 که اینترنت بینالملل برای یک ماه مسدود شده بود و همچنین مرداد 1400 که طرح جنجالی صیانت از فضای مجازی در اولویت مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. در پنج سال سیاستگذاریهایی که در آن ارزشهای شهروندان نادیده گرفته شدهاند همواره محکوم به شکست بودند. از فیلترینگ تلگرام تا مسدودسازی یکماهه اینترنت بینالملل در آبان 1398. در این رویکرد همواره ارزشهایی نظیر دموکراسی، خودآیینی، رضایت آگاهانه، شفافیت، پاسخگویی و اعتماد، نادیده گرفته شدهاند. حاکمیت بعد از فیلترینگ تلگرام با حمایت همهجانبه مادی و معنوی از پیامرسانهای داخلی سعی در جایگزینی آنها کرد ولی حتی به این نکته نیز توجه نکرد که مصنوع تکنیکی مانند اپلیکیشن تلگرام نیز خودش ارزشهایی دارد، ارزشی نظیر رعایت حریم خصوصی. از اینرو به علت عدم اعتماد مردم به حفظ حریم خصوصی در پیامرسانهای ملی، این پروژه نیز با شکست بزرگ مواجه شد.
در حالی که در کشورهای پیشرفته رویکردهای طراحی برای ارزشها بسیار مهم شدهاند، از رعایت ارزشهای مرتبط با محیط زیست و پایداری در طراحی پل و جاده، تا قانون طراحی کاربردپذیر برای همه انگلستان، ولی در ایران همواره این موارد نادیده گرفته شدهاند و نتیجه آن چیزی جز شکست سیاستهای تنظیمگری سیاستگذار و افزایش نارضایتی نبوده است. در نهایت باید بار دیگر به این نکته اشاره کرد که بدون دخالت دادن ارزشهای ذینفعان هیچ سیاستی در طول زمان پایدار نخواهد ماند، بهخصوص سیاستهای تنظیمگری.