مردودی دهه 90
چرا خانوارهای ایرانی شاهد از دست رفتن درآمد خود هستند؟
مجید حیدری: آمارها نشان میدهد که رفاه خانوارهای ایرانی در دهه 90 کاهش یافته است. این موضوعی است که برای اثبات نیاز به آمار ندارد و اگر حتی نظرسنجی ارائه شود، بسیاری از افراد دهه 90 را بدترین دوره درآمدی خود میدانند. بررسی ارقام موجودی سرمایه بر اساس گزارش بانک مرکزی، بیانگر آن است که متوسط رشد موجودی سرمایه در دهههای 70 و 80 برابر با 6 /3 درصد، و متوسط رشد تولید ناخالص داخلی در این دو دهه معادل چهار درصد بوده است. در دهه ۱۳۹۰، که متوسط رشد تولید ناخالص داخلی به منفی 1 /0 درصد و رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت به 3 /1 درصد کاهش یافته است، رشد موجودی سرمایه به طور متوسط معادل با 6 /1 درصد بوده است. این مشاهدات نشان میدهد که کلیدیترین عامل تعیینکننده ظرفیت رشد اقتصاد ایران در دهه آینده، رشد موجودی سرمایه خواهد بود. در کنار کاهش سرمایهگذاری، نرخ استهلاک (نسبت استهلاک به موجودی سرمایه) نیز طی سالهای اخیر با شیب تندی رو به افزایش بوده است. نرخ استهلاک که در دهه 80 معادل چهار درصد بود، در دهه 90 به بیش از شش درصد رسیده است. به طور خاص، طی سالهای 1397 و 1398 نرخ استهلاک با جهش همراه بوده و به ترتیب به 5 /8 و 11 درصد رسیده است. اگر موجودی سرمایه را به یک دریاچه تشبیه کنیم، جریان ورودی به این دریاچه که بر آب آن میافزاید، سرمایهگذاری است. همچنین، استهلاک سرمایه، مانند تبخیر از حجم آب آن میکاهد. برآیند جریان ورود و خروج آب به یک دریاچه، میزان تغییر سالانه حجم آب دریاچه را مشخص میکند. تداوم روند کاهنده سرمایهگذاری و روند فزاینده نرخ استهلاک سرمایه طی دهه ۱۳۹۰، نهایتاً اقتصاد ایران را در سال ۱۳۹۸ به یک نقطه تاریخی رساند: برای اولینبار از زمان ثبت حسابهای ملی در سال ۱۳۳۸، استهلاک سرمایه از تشکیل سرمایه پیشی گرفت و موجودی سرمایه در این سال نسبت به سال قبل کاهش یافت. همزمان با اینکه سرعت استهلاک دارایی در اقتصاد ایران از سرمایهگذاری بیشتر شده، جامعه ایران از سال 90 یعنی طی 9 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه نیز مواجه است. معنیاش این است که اقتصاد ما به طور مرتب در حال کوچکتر شدن و مستهلک شدن است. یعنی داراییهای اقتصاد ایران با سرعت تمام در حال مستهلک شدن است و جایگزینی هم برایشان وجود ندارد و ما هم در حال فقیرتر شدن هستیم. در یک تصویر واضحتر، درآمد خانوارهای شهری 3 /10 و درآمد خانوارهای روستایی 7 /38 درصد کاهش یافته است. درآمد متوسط هر خانوار شهری با قیمتهای ثابت سال 1395 از 328 میلیون ریال در سال 1384 به 294 میلیون ریال در سال 1398 رسیده است. یعنی یک خانوار متوسط شهری در کشور طی 15 سال گذشته نه تنها افزایشی در درآمدهای خود نداشته است بلکه قدرت خرید او 3 /10 درصد نیز کاهش یافته است. این وضعیت برای خانوارهای روستایی کشور به مراتب بدتر بوده و متوسط درآمد یک خانوار روستایی در کشور از 253 میلیون ریال به 155 میلیون ریال رسیدهاست (به قیمتهای ثابت سال 1395) که یعنی قدرت خرید متوسط خانوارهای روستایی 7 /38 درصد طی 15 سال گذشته کاهش یافته است. حال سوال مشخص اینجاست که چرا خانوادههای ایرانی در حال از دست دادن درآمد خود هستند؟