داستان عامهپسند
کتاب «اقتصاد روایی» چه نکاتی دربر دارد؟
محمد علینژاد: انسانها ذاتاً قصه دوست دارند. شنیدن داستان به آنها آرامش و اطمینان میدهد. از همان دوران کودکی که با داستان مادران به خواب میرفتند تا زمانی که با داستان قهرمانان فیلمها و سریالها همذاتپنداری کرده و صحه بر رفتارهای خود میگذاشتند. به هر حال هر چقدر در جهان واقعی تاثیرگذاری روایتها اثبات شده است اما در دنیای علم داستانها هنوز جایگاه محکمی ندارند. یک دانشمند یا پژوهشگر تا چیزی به اثبات نرسد آن را نمیپذیرد و علم اقتصاد نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما رابرت شیلر عقیده دیگری دارد. این استاد دانشگاه ییل و برنده نوبل اقتصاد سال 2013 که بحران مسکن را پیشبینی کرده بود و در زمینه اقتصاد رفتاری مطالعات فراوانی دارد در کتابی با عنوان «اقتصاد روایی: چگونه داستانها همهگیر شده و منجر به رویدادهای بزرگ اقتصادی میشوند» از نقش غیرقابل انکار روایتها در روندهای اقتصادی پرده برمیدارد.
در حالی که بسیاری از اقتصاددانان همچنان در حال خلق فرمولهای ریاضی برای رمزگشایی رفتارهای عقلایی هستند، اما اقدامات مردم اغلب بر اساس روایتهای مورد علاقهشان انجام میگیرد تا تکیه بر آمار و دادهها. شیلر در بخشی از کتاب خود میگوید: «وقتی ما در خوابیم، روایتها به شکل رویا در خواب ما ظاهر میشوند. ما در رویای خود معادلات ریاضی یا اشکال هندسی را بدون عناصر انسانی نمیبینیم.» ایده تاثیرگذاری رفتارهای انسانی در بازار چیزی است که اغلب معاملهگران به آن واقفاند. نظریهای که جرج سوروس آن را «انعکاسپذیری» مینامد. اما شیلر در کتاب «اقتصاد روایی» دیدگاهی وسیعتر و عمیقتر دارد و به این موضوع میپردازد که چگونه روایتهای ما از جهان، رفتارهای ما را شکل میدهند. او معتقد است اقتصاددانان برای اینکه بتوانند بهتر از گذشته رویدادهای آتی (به ویژه هرگونه رکود یا حبابهای دارایی) را پیشبینی کنند، باید مطالعات بیشتری روی این موضوع داشته باشند. در واقع شیلر معتقد است این روایتها هستند که سیاستها را شکل میدهند. به عنوان مثال شیلر به سال 1957 اشاره میکند و میگوید رشد 7 /3درصدی تورم در آن سال و روایت تحریریه لسآنجلستایمز از اقدامات غلط برخی اتحادیهها موجب سختگیری بیشتر بانکداران مرکزی آمریکا شد.
در چارچوب اقتصادی ایران نیز شاید حکایت این روزهای بورس بیش از همه ناشی از روایتها و داستانهای جذاب برای مردم باشد. اینکه مردم بدون هیچ دانش و اطلاعی و صرفاً با این شنیده که بازدهی بورس بالاتر از دیگر بازارهاست وارد بازار سهام شده و به دنبال سودآوری در کوتاهمدت هستند. در نهایت سیل ورود مردم به بازار سهام موجب میشود که زیرساختهای معاملاتی بورس تضعیف شده و حالا سیاستگذار به فکر راه چارهای برای بهبود آن باشد. به هر حال روایتها ساخته میشوند، هر کس داستانی دارد ولی مهمتر از منطقی بودن خود داستان یا معتبر بودن آن، پخش و وایرال شدن آن در شبکههای اجتماعی شاید نقش مهمتری در رفتار مردم داشته باشند. روایاتی که موجب ایجاد رفتار گلهای شده و بهتبع آن هیجان جای منطق و رفتار عقلایی را در کنشگران اقتصادی میگیرد.