گنج گذرا
چرا ارزش زمان بیش از پول است؟
نمیتوانید آن را بخرید. نمیتوانید آن را از جایی بیابید. نمیتوانید ذخیرهاش کنید. و نمیتوانید آن را معامله کنید. اینکه چگونه از آن استفاده میکنید یکی از مهمترین کلیدهای موفقیتتان در زندگی است. جوانترها کمتر قدرش را میدانند زیرا تصور میکنند به منبع بیپایانی از آن دسترسی دارند. اما مشکل اینجاست که خیلی زود تمام میشود. این واقعیتی است که تنها با رسیدن به ایام کهنسالی درکش میکنند.
بعضیها قدرش را نمیدانند و آن را تلف میکنند. برخی هم خوب میدانند مانند طلا گرانبهاست و از هر ذرهاش بهره میبرند. ثروتمندها آن را صرف پول درآوردن بیشتر میکنند، فقرا صرف درآوردن حداقل درآمد. اما آنقدر منصف و عادل است که تبعیضی قائل نیست. برای همه به یک میزان در دسترس است. 24 ساعت در شبانهروز و به قدر میانگین طول عمر در هر کشور. این تنها دارایی است که فقیر و غنی نمیشناسد؛ برای همه یکسان در گذر است.
زمان. منبعی که سیال است و نامحسوس. معلوم نیست از کجا میآید و به کجا میرود. کمتر گذشت آن را حس میکنیم مگر زمانی که برای انجام کاری در موعد مقرر، یا قراری در زمان مشخص تحت فشار باشیم. این روزها هم انگار با سرعت بیشتری میگذرد؛ گرچه تغییری در مدار گردش زمین گرد خورشید و مدت زمان روز و شب و ماه و سال رخ نداده. خودمانیاش میشود اینکه زمان بیبرکت شده است. داستان اما فراتر از برکت زمان است. زندگی مدرن آنقدر برای همه مشغله تراشیده است که زمان خالی برای کسی باقی نمانده، همه هر لحظه یا در حال دویدن هستند یا در حال پرسه زدن در خلسه زندگی مجازی.
همه کاربردهای زمان هم یکسان نیستند و همین واقعیت ساده، تفاوت چشمگیری در کیفیت زندگی افراد ایجاد کرده است. برخی زمان خود را صرف کارهای سودآورتر میکنند و پول بیشتری درمیآورند. برخی وقت خود را روی دیگران سرمایهگذاری میکنند بنابراین روابط بهتری میسازند. کسانی که وقتشان صرف ساختن مشاغل منعطفتری میشود از آزادی و فراغت بیشتری بهره میبرند. سایرین هم زمانشان را برای پروژههای تاثیرگذار صرف میکنند و در جامعه مشارکت بیشتری دارند. بسته به اینکه دنبال ثروت بیشتری باشید، دوستان بیشتری بخواهید، آزادی بیشتر مطلوبتان باشد یا تاثیرگذاری را ترجیح بدهید، همگی روی اینکه وقتتان را چگونه سپری میکنید و چه ارزشی برای آن قائل میشوید تاثیر میگذارد.
همه ما تقریباً یک سنجه درونی داریم که مشخص میکند ارزش زمانمان چقدر است. مثلاً اگر برای کاری مبلغ 10 هزار تومان در ساعت به شما به پیشنهاد کنند بلافاصله آن را رد خواهید کرد. اما اگر برای همان یک ساعت یک میلیون تومان پیشنهاد کنند درجا میپذیرید (به احتمال زیاد). این یعنی یک ساعت در ذهن شما ارزش مشخصی دارد. در منتهیالیه طیف «ارزش زمان» بسیار آسان است که تشخیص دهید آیا یک کار ارزش گرفتن وقت شما را دارد یا خیر. اما وقتی در میانه طیف قرار دارید بسیار دشوار است که دریابید کاری که میکنید ارزش زمانی را که از دست میدهید دارد یا نه. و این مشکل اصلی اغلب ماست. بخش عمده زندگی ما در این منطقه خاکستری «طیف ارزش زمانی» طی میشود!
ما هر روز ناچاریم بین پول و زمان انتخاب کنیم. بیشتر افراد این کار را بر اساس غریزه یا حدس و گمان انجام میدهند و به ندرت ارزش واقعی وقتشان را محاسبه میکنند. و اگرچه زمان هر کسی ارزش مشخصی دارد اما، معدود کسانی هستند که بتوانند به شما بگویند این رقم چقدر است. برای همین است که برخی هنگامی که وقتشان در ترافیک، مطب دکتر، صف انتظار خدمات یا دیگر اماکن شلوغ شهری تلف میشود دادشان درمیآید (زیرا وقتشان گرانقیمت است) و برخی خونسرد مینشینند چون احتمالاً این زمان، جای دیگری برایشان ارزشآفرینی بیشتری ندارد.
دوگانه پول و زمان اما همچنان محل بحث است. برخی مدافع این ایدهاند که زمان پول است و برخی معتقدند پول نهتنها پول میآورد، که قادر است زمان بیشتری هم بیافریند. ثروتمندان اغلب افرادی هستند که میتوانند انتخاب کنند اوقات خود را چگونه بگذرانند. آنها همیشه زیردستانی دارند که میتوانند کار را به آنها واگذار کنند و در مقابل خودشان تنها مسوولیت سرپرستی را برعهده بگیرند و وقت آزاد بیشتری داشته باشند. از سوی دیگر اما، فردی که سرپرست یک کسبوکار است، با ارتقای سطح مالیاش زمان بیشتری برای خود نمیخرد، بلکه هرچه بیشتر در کار خود غرق میشود گرفتارتر میشود بنابراین مانند فردی است که کار میکند اما هرگز درآمدی بهدست نمیآورد. از این رو در برخی تعاریف جدید از سبک زندگی مدرن، پول و زمان ارزشی همنهاد دارند.
ما کار میکنیم تا بتوانیم از خود و خانوادهمان حمایت کنیم. ما کار میکنیم تا سلامت جسمی، روحی و مالی داشته باشیم، اما زمانی که خدمت به خود، تبدیل به خدمت بهکار میشود، با تناقضی جدی روبهرو میشویم. بازگردیم به سوال اولیه این نوشتار. کدامیک ارزشمندتر است؟ پول یا زمان؟
ارزشمندتر از پول
بیشتر ما به اندازه کافی زمان نداریم اما حجم زیادی از آن را صرف به دست آوردن پول میکنیم. به همین دلیل است که میگویند زمان، پول است و هرقدر زمان بیشتری داشته باشید میتوانید پول بیشتری به دست بیاورید. اما آیا ثروت اصلی زمان است و ما آن را برای به دست آوردن چیزی که ارزش کمتری دارد هدر میدهیم؟ برمبنای دلایل زیر، برخی استدلال میکنند که ارزش زمان بیش از پول است:
نمیتوانید زمان را اضافه کنید. همیشه راهی وجود دارد که بتوانید پول بیشتری دربیاورید. گرچه ممکن است برخی از این کارها چندان خوشایند نباشد اما میتوانیم چیزی را بفروشیم، اضافهکاری کنیم، کارهای فوقالعاده و آزاد انجام دهیم، یا حتی در مسابقات یا قرعهکشیها برنده شویم! اما هرگز این شانس را نداریم که زمان بیشتری ایجاد کنیم. شما نمیتوانید به یک شبانهروز چیزی بیفزایید. با سرمایهگذاری در «بازار زمان» نمیتوانید 20 سال دیگر به عمرتان اضافه کنید. زمان برای ما محدود است؛ نهایتاً ممکن است 80 سال یا کمی بیشتر فرصت زندگی داشته باشیم. بد نیست هنگامی که زمان خود را به جای خانواده و دوستان، صرف درآوردن پول بیشتر میکنیم، این واقعیت را به خاطر داشته باشیم!
از یک روز تعطیل میتوان بهره بیشتری برد تا پولی که از یک روز کاری به دست میآید. افراد درآمدهای مختلفی دارند اما درآمد روزانه برای یک فرد ثروتمند و یک فقیر بسته به موقعیت آنها، معنای مشابهی دارد. چه بتوانند با آن یک جفت کفش بخرند چه یک ماشین بنز، نکته اینجاست که این درآمد محدود است. هر فرد در روز درآمد مشخصی دارد که میتواند با آن چیزهای محدودی بخرد.
اما در یک روز تعطیل، کل دنیا به کام شماست. ممکن است به هاوایی سفر نکنید یا از اورست بالا نروید اما میتوانید تمام ماجراجوییهایی را تجربه کنید که امکان لذت بردن از آنها در یک روز کاری وجود ندارد. میتوانید گل بکارید، نقاشی بکشید، کتاب بنویسید یا مراقبه کنید و به آرامش برسید. در پایان روز، «چیزی» که ارزش مادی دارد هرگز نمیتواند با تجربهای که در ذهن شما اتفاق افتاده و شما را آرامتر یا شادتر کرده است، رقابت کند.
برای خرج کردن پول به زمان نیاز است. ممکن است همه پولهای دنیا را داشته باشید اما برای خرج کردن آن فرصتی نباشد! میلیاردرها در سراسر دنیا آنقدر ثروت دارند که میتوانند تا چندصد سالگی هم خرج کنند اما آنها هم مثل ما عمر محدودی دارند. به ویژه سالهای پایانی عمر، معمولاً سالهای خوبی برای لذت بردن از ثروت نیستند. پول میتواند خیلی چیزها را بخرد اما نمیتواند زمان بخرد و به همین دلیل است که برای ما منبع ارزشمندتری به شمار میرود. حتی افراد ثروتمند هم حاضرند از منابع عظیمی چشم بپوشند و به جای آن چند سال بیشتر را با خانواده و دوستانشان بگذرانند.
زمان بیش از پول خاطره میسازد. به بهترین خاطراتی که در زندگی داشتهاید بیندیشید. چه مقدار از آنها به خاطر پول بوده و چه مقدار به خاطر وقتی که با خانواده و عزیزانتان صرف کردهاید. به ندرت ممکن است بنشینیم و با خود بگوییم: روزی که آن کفش را خریدم روز فوقالعادهای بود! ارزشمندترین خاطرات ما زمانی شکل میگیرد که وقتمان را با کسانی که دوستشان داریم، در مکانهای مورد علاقهمان میگذرانیم. قطعاً سفر کردن به پول نیاز دارد. تعطیلات لوکس هم نیازمند پول است اما لذتی که همنشینی با دوستان در یک کافیشاپ ساده یا قدم زدن با فرزندان در یک پارک به ما هدیه میدهد دستکمی از سفرهای لاکچری ندارد.
زمانِ بیشتر آرزوی افراد کهنسال است، نه پول بیشتر. چقدر داستان کسانی را شنیدهاید که وقتی به روزهای پایانی زندگی خود نزدیک میشوند میگویند: «خیلی زود گذشت» یا «ایکاش وقت بیشتری داشتم». تعداد کسانی که وقتی گذشته خود را مرور میکنند در آرزوی پول بیشتر هستند یا دلشان میخواهد یک میلیونر بودند بسیار کمتر است. در پایان زندگی ممکن است افسوسهایی داشته باشیم اما تعداد کمی از آنها وابسته به پول است. پول بیتردید امکانات و حتی تجملاتی را برایمان فراهم میکند اما زمان، چیزهای بیشتری در اختیارمان قرار میدهد. از کسی که چند ماه بیشتر فرصت زندگی ندارد بپرسید به 10 سال زندگی بیشتر نیاز دارد یا 100 میلیون تومان پول؟ پاسخی که دریافت میکنید قطعاً گویا خواهد بود.
زمان بیقیمت است. پول، پول است. ارزش آن بهروز تغییر میکند و از کشوری به کشور دیگر و بر مبنای سرمایه متفاوت خواهد بود. اما زمان ... نمیتوانید رویش قیمت بگذارید. مثلاً، برای یک ساعت وقتی که با یکی ازدوستانتان میگذرانید چه قیمتی قائل میشوید؟ گذراندن وقت در سفری که همیشه آرزویش را داشتید چقدر قیمت دارد؟ تجربهای که ذهن شما را بازتر کند یا به شما آرامش ببخشد چقدر میارزد؟ نکته مهمتر آنکه، زمان رایگان هم هست!
زمان - و نه پول- آموزگار و التیامبخش است. به دست آوردن تجربه و وسعت دید به زمان نیاز دارد. زمان میبرد تا نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم و دریابیم به کجا میخواهیم برسیم و به چه چیزی تبدیل شویم. وقتی زمان را در برابر پول قرار بدهید، رقابتی وجود ندارد. پول به شما کمک میکند در طول زمان زندگی کنید، اما این زمان است که اجازه میدهد از مزایای زندگی بهره ببرید.
پول خوشبختی میآورد یا زمان؟
قصدم این نیست که مثل انشاهای دبیرستانی شعار بدهم و ارزش ثروت را زیر سوال ببرم. هیچکدام از ما نمیتوانیم انکار کنیم که پول در تمام جنبههای زندگیمان ریشه دوانده و تاثیرات چشمگیر و قدرتمندی هم بر رفتارمان دارد. زمان زیادی را صرف اندیشیدن به آن میکنیم. درباره آن حرف میزنیم. نگرانش هستیم. به خاطرش استرس میگیریم. برایش به هر دری میزنیم و همیشه مردد هستیم که در حال حاضر یا آینده، برای رفع نیازهایمان به قدر کافی پول داریم یا خیر. همیشه هم به نظر میرسد که به قدر کافی پول نداریم برای همین زمان زیادی را صرف میکنیم تا پول بیشتری دربیاوریم.
اما تحقیقی که در سال 2016 انجام گرفته نشان میدهد افرادی که برای وقت خود بیش از پول، ارزش قائل هستند خوشحالتر و کارآمدترند. در این مطالعه از چهار هزار نفر پرسیده شد چه چیزی را ترجیح میدهید: وقت بیشتر یا پول بیشتر؟ و پاسخها دور از انتظار نبود. 64 درصد از پاسخگویان گفتند که پول بیشتر! اما آنهایی که زمان بیشتر را ترجیح داده بودند عموماً شادتر بودند. نویسندگان این مطالعه میگویند آنچه مهم است ارزشی است که مردم برای هر منبع قائل میشوند. فراتر از میزان منابعی که افراد دارند، خوشبختی با منبعی در ارتباط است که «میخواهند» داشته باشند. این مطالعه به نکات جالب دیگری هم اشاره میکند. افرادی که زمان بیشتر را ترجیح داده بودند اغلب مسنتر بودند که نشان میدهد با افزایش سن، ما از زمان رضایت بیشتری کسب میکنیم تا از پول. جوانترها پول را انتخاب میکنند و اصلاً تعجببرانگیز نیست. وقتی شما زمان زیادی پیش روی خود داشته باشید طبیعی است که ارزش کمتری برای آن قائل میشوید. طرفداران زمان بیشتر، فرزند هم داشتند. این هم نشان میدهد فرزندان میتوانند ارزشگذاری ما نسبت به زمان و پول را تغییر دهند. زماندوستها، البته پولدارتر هم بودند! شادی آنها البته دلیل دیگری هم داشت. کسانی که به زمان بهای بیشتری میدهند به احتمال بیشتر مشاغلی را انتخاب میکنند که دوست دارند. بنابراین کمتر تحت تاثیر استرسهای شغلی قرار میگیرند، بهرهوری بالاتری دارند و خلاقتر و کارآمدتر هستند. احتمال ترک شغل هم در آنها پایینتر است.
محققان پیشنهاد میکنند اگر میخواهید انسان شادتری باشید -و در حال حاضر به قدر کافی پول درمیآورید که بتوانید ملزومات زندگی را تامین کنید- باید به وقت خودتان بهای بیشتری بدهید. البته توجه به این نکته ضروری است که برای برخی افراد اولویت دادن پول به زمان ضروری است، زیرا در غیر این صورت قادر نخواهند بود نیازهای اولیه خود را تامین کنند. آنها حتی اگر ترجیح دهند که زمان اولویتشان باشد حق انتخاب چندانی ندارند.
نتیجهگیری محققان این مطالعه ساده و البته تاملبرانگیز است. یافتههای آنها نشان میدهد ذهنیت افراد نسبت به زمان و پول تاثیر زیادی بر شادمانی و بهرهوری آنان دارد. واقعاً فرقی نمیکند یک نفر کدام را بیشتر داشته باشد. نکته مهم ذهنیت او نسبت به این دو است. گرچه پول -یا نداشتن آن- اغلب به عنوان مهمترین عامل استرسزا در زندگی عنوان میشود. کسانی که قادرند به وقتشان بهای بیشتری بدهند میتوانند با استرس کمتر شادی بیشتری را (حتی با پول کمتر) تجربه کنند.
اتلاف وقت یا شکار فرصت؟
صرف نظر از اینکه شما چه ارزشی برای وقت خود قائل میشوید یا زمانتان را چگونه صرف میکنید، تحلیلگران بر چند نکته مهم تاکید دارند؛ اینکه چه کارهایی به اشتباه وقتتان را تلف میکند یا با تصور اتلاف وقت، فرصت را از دستتان میرباید. برخی از آنها را با هم مرور میکنیم:
موفقیتهای گمراهکننده. بسیاری افراد زمان خود را صرف کسب موفقیت در کارهای اشتباه میکنند. اینکه بدانید زمان ارزشمند است بهتنهایی کافی نیست، باید بدانید این دارایی ارزشمند باید صرف رسیدن به ایدههای صحیح شود. اغلب مردم به دنبال پول، قدرت یا موفقیت هستند چون بقیه هم همین کار را میکنند. اما چه اتفاقی میافتد اگر اینها همان چیزی نباشد که واقعاً میخواهند؟
افزایش فرصتطلبانه ثروت. به خاطر دارید چندی پیش درباره بیل گیتس جمله طنزی در فضای مجازی منتشر شده بود؟ میگفتند اگر او یک اسکناس 100دلاری ببیند ارزش ندارد خم شود و آن را بردارد. این شوخی اما دستمایه تحلیل جالبی شد. در سال 2015 ثروت خالص گیتس را 7 /72 میلیارد دلار تخمین زدند. گفته میشد در هر ثانیه 114 دلار به ثروت او افزوده میشود. پس ارزش ندارد در همان ثانیه یک اسکناس 100دلاری را از زمین بردارد. اما افرادی مانند بیل گیتس جور دیگری میاندیشند. خم شدن و برداشتن 100دلاری در درآمد 114 دلاری آنها خللی ایجاد نمیکند بنابراین آن را هم برمیدارند. بدین ترتیب در یک ثانیه 214 دلار به دست میآورند! اگر برداشتن 100 دلاری به قیمت از دست دادن 114 دلار تمام میشد بیشک گیتس از آن صرف نظر میکرد.
وقت آزاد غیرقابل معامله. یکی از خطرات محاسبه ارزش زمان آن است که شما را ناگزیر میکند ساعات بیشتری کار کنید تا ارزش «مالی» زمانتان را بالا ببرید. برخی پژوهشگران معتقدند محاسبه ارزش اقتصادی زمان این خطر را دارد که به کیفیت زندگی افراد لطمه بزند. کسانی که کاملاً روی ارزش مادی زمان تمرکز میکنند ناآرام و دائم تحت فشارند. آنها زمان بیشتری کار میکنند و برای فعالیتهایی مانند امور خیریه یا لذت بردن از موسیقی و سفر یا وقت گذراندن با خانواده وقت چندانی نمیگذارند. این در حالی است که «وقت آزاد» بیقیمت است و قابل معامله نیست. این وقت باید صرف رسیدن به آرامش و رفع خستگی و فشار ناشی از ساعات کاری شود تا افراد برای بهرهوری و اثرگذاری بیشتر در کار، آمادگی پیدا کنند.
به خاطر داشته باشیم ثروت واقعی، توان بهره بردن کامل از زندگی است. پول میتواند بیاید و برود. زمان اما میرود و بازنمیگردد. وقتی گذشت یعنی برای همیشه از دست رفته است. فرقی نمیکند این روزها چقدر تلاش میکنیم و حاصل تلاشمان چیست. همه احساس میکنیم در تله زمانی که به سرعت میگذرد گیر افتادهایم و اغلب چیزهایی که فکر میکردیم خوشحالمان میکند -پاداشهایی که به خاطرش سخت کار میکنیم- جواب نمیدهد. اما چرا؟ چون هیچچیز نمیتواند جایگزین لحظاتی شود که میتوانستیم از زندگی لذت بیشتری ببریم یا حتی وقت بیشتری برای خودمان، خانواده یا دوستانمان بگذاریم. این ارزش واقعی زمان است.