گریز از ناگزیری
چه چیزی سد راه تحول در نظام آموزشی کشور شده است؟
فرزین زندی: احتمالاً در ایام قرنطینه و تعطیلات نوروز که همگی با شیوع کرونا، خانهنشینیِ دستهجمعی را تجربه میکردیم، پیام یا تبلیغی در مورد فیلم و سریالهای کذایی در سرویسهای رسانهایِ پرطرفدار این روزها با عنوان VOD به چشمتان خورده است که با فلان اپراتور میتوانید به رایگان، الی ماشاالله، به وقتگذرانی بپردازید بدون اینکه «ریالی» بپردازید. در جایی که «پول» بازیگر اصلی است و «مدیرانِ لحظهای» از فرصت تکیه زدن بر مسندی که عمر آن چون ابر در حال عبور است به خوبی بهره میبرند، در کسری از ثانیه، امکاناتی فراهم میشود که خیل گوشیبهدستانِ هوشمند حتی به رایگان میتوانند محصولات «فرهنگی» و «فاخر» را به نظاره بنشینند.
نخستین سوالی که در اینجا به ذهن خطور میکند آن است که چطور دو اپراتور اصلی کشور، امکان استفاده رایگان از سرویسهای رسانهای را برای مشترکان خود فراهم میکنند، اما خیل دانشآموزان و دانشجویان کشور در این اوضاع وانفسا که اینترنت از نان شب برای آنان واجبتر است، مجبورند هزینه ضعف زیرساختهای ارتباطی کشور و نظام آموزشی را با خرید بستههای نجومی که شامل مالیات نیز میشوند جبران کنند؟ ظاهراً بوق و کرنای تکریم علم و دانش، صرفاً محدود به شوهای تلویزیونی «مسوولان»ی است که مسحور قاب جعبه جادویی هستند و به قول میرزا تقیخان امیرکبیر، صرفاً در دل، «نیت یکساله به قصد برنج» دارند و نه «نیت صدساله برای تربیت آدم» که آدمسازی، صبر و حوصله و حلم میطلبد و نفع شخصی بر آن حاکم نیست. بحران کرونا به زیبایی نشان داد که رویکرد مدیران مسن که در هزاره سوم اساساً درکی از ضرورت تقویت زیرساختهای حوزه فناوری ندارند و با نکتهگوییهای گاه و بیگاه وزیر جوان، فعل جوانگرایی را صرفاً «صرف» کردهاند نتیجهای جز رقابت بر سر کسب منافع و اختیارات بیشتر نداشته و «تغییر» با هدف بهسازی، صرفاً در همین حوزههای سودآور در اولویت است. ناگفته پیداست که دانشآموزان روستایی که حدود هفت میلیون نفر از جمعیت کشور را به خود اختصاص میدهند اولین گروهی هستند که زیر فشار ناکارآمدی و بحرانهای مالی ناشی از کرونا و توسعهنیافتگی کشور آسیب میبینند. هرچند که وضعیت دانشآموزان حاشیهنشین در شهرها و خیل دانشجویان بیکار نیز از این قاعده مستثنی نیست.
وسعت کمبودهای موجود، درست بسان شمشیری دولبه عمل میکند که در عین اینکه ملزومات فوری و کنونی کشور را به سیاستمداران گوشزد میکند، در عین حال، در میان بسیاری از مدیرانِ فراری از «تحول» ایجاد ترس میکند تا در برابر انبوه این دانشآموزان و دانشجویان، دست به اقدامی برای بهسازی زیرساختها نزنند و همین مساله در چند دهه اخیر، وضعیت کشور را دچار «رکود زیرساختی» توأم با عقبماندگی کرده است که در چالشهایی چون کرونا، به فوران نارضایتی و ناکارآمدی منجر میشود. بر همین اساس، در این پرونده به بررسی چالشهایی پرداختهایم که سیاستگذاران به ویژه در حوزه آموزش با آنها مواجهاند و راههای چیرگی بر آن را کنکاش میکنند.