کرونا و نظام آموزشی
عقبماندگی از تحولات نظام آموزشی چه تبعاتی در پی دارد؟
عطیه وحیدمنش/ پژوهشگر پسادکترای اقتصاد آموزش
نوشتن از آموزش در این روزهایی که همه زندگی با تکتک جزئیاتش تحت تاثیر این ویروس نانومتری است، ناخودآگاه رنگ و بوی همین بیماری را میگیرد. این نوشته را در حالی مینویسم که دقیقاً دو ماه است مدارس و دانشگاههای کشور تعطیل هستند و دورنمای مشخصی نیز برای بازگشایی نظام آموزش متصور نیستم. این طولانیترین وقفه آموزشی دستکم طی سه دهه گذشته در کشور بوده است که قطعاً اثرات مهم و عمیقی بر روی نظام آموزشی کشور خواهد گذاشت.
نظام آموزش و پرورش ایران، با وجود تغییرات فراوان در فرم و ظاهر، هنوز با سیستم آموزشی مدرن دنیا فاصله زیادی دارد. در واقع طی سه دهه پس از پایان جنگ تحمیلی، تغییرات نظام آموزش و پرورش ایران بیشتر ظاهری و نه مبنایی بوده است. طی 15 سال اخیر نیز سیستم آموزشی ایران دو تغییر شکل دیگر داشته است: تغییر دوباره نظام آموزشی و اینبار حذف مقطع پیشدانشگاهی، اضافه شدن یک سال به مقطع ابتدایی و حذف دوره راهنمایی و تبدیل آموزش عمومی به دو مقطع ابتدایی و متوسطه، و دیگری، کیفی شدن نمرات در مقطع ابتدایی. البته دروس متنوعتری با تغییر شکل نظام آموزشی به دوره آموزش عمومی اضافه شده است و کتابهای درسی نیز تغییر و تحولاتی را تجربه کردهاند. با وجود این، روح حاکم بر نظام آموزشی و تربیتی ایران، تغییری مبنایی پیدا نکرده است. در کنار بحث محتوای آموزشی، فشار بودجهای در آموزش و پرورش که بنا به گفته مسوولان این وزارتخانه تا بیش از 98 درصد بودجه، صرف حقوق و مزایای کارکنان میشود، باعث شده است که استفاده از ابزارهای نوین آموزشی، بهکارگیری فناوری ارتباطات و اطلاعات و استفاده از تکنولوژیهای مدرن بسیار محدود باشد.
در ایران تا پیش از کرونا، استفاده از آموزش برخط و مجازی به جز برخی از دورههای دانشگاهی، سابقه چندانی نداشت. اما با تعطیلی مدارس برای بیش از دو ماه و نبود دورنمایی برای بازگشایی مجدد، دستکم تا یک ماه آینده از سویی و احتمال شیوع دوباره کرونا در فصل پاییز از سوی دیگر، آموزش و پرورش را واداشت تا بحث آموزش برخط را جدیتر بگیرد. شبکه آموزش دانشآموز (شاد) از اولین تلاشها در این حوزه در فضای آموزش عمومی کشور است که آن را باید به فال نیک گرفت. در واقع شاید بتوان گفت بروز بحران کرونا در فضای آموزشی، نظام آموزش و پرورش را واداشت تا عمیقتر به مقوله آموزش برخط فکر کند.
آموزش مجازی در کشوری مانند ایران که شاخص برابری فرصتهای آموزشی طی دو دهه گذشته به گواه نمرات آزمونهای تیمز و پرلز1 روندی نزولی را طی کرده و شکاف عدالت آموزشی بدتر شده است میتواند نقش مهمی را در این حیطه ایفا کند. البته مانند هر نوآوری و سیاست دیگر، این حوزه نیز نیازمند زیرساختها و امکاناتی است که بدون آن، مشکل بتوان در مورد بهتر شدن عدالت آموزشی با این ابزار سخن گفت.
طی حدود دو هفتهای که از معرفی و بارگذاری سامانه شاد میگذرد، بیش از 10 میلیون دانشآموز در این سامانه ثبتنام کردهاند. ضریب نفوذ بالای 90درصدی اینترنت در کشور این امکان را فراهم میکند تا نرخ دسترسی به آموزش برخط بتواند با سرعت خوبی افزایش یابد، با وجود این چندین مشکل میتواند روند رو به رشد آموزش مجازی را دچار مشکل کند.
1- اینترنت پرسرعت در همه جای کشور در دسترس نیست و در برخی روستاها و مناطق دورافتادهتر دسترسی به اینترنت پرسرعت ناممکن یا بسیار سخت است.
2- دانشآموزان کمتر برخوردار، بهخصوص دانشآموزان دهکهای پایینتر درآمدی با احتمال بیشتری ابزارهای مورد نیاز برای وصل شدن به سامانه شاد را ندارند. در بسیاری از خانوادهها، هیچکدام از اعضای خانواده به تبلت، گوشی هوشمند یا کامپیوتر دسترسی ندارند و این مسئله در صورت وجود دو دانشآموز یا بیشتر تشدید میشود.
3- هزینه اینترنت برای دانشآموزان دهکهای پایینتر بسیار سنگین و این خود بار مضاعفی برای خانوارهای کمدرآمد است که ممکن است به خاطر فشار اقتصادی خانواده قید استفاده از آموزش مجازی را بزند.
این مشکلات و تنگناها میتواند عاملی برای شکاف بیشتر عدالت آموزشی باشد. سرمایهگذاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حوزه اینترنت پرسرعت و بهخصوص ایجاد پوشش صددرصدی دسترسی به اینترنت پرسرعت در تمام شهرها و روستاها میتواند مشکل اول را رفع کند. به عبارتی مشکل اول در حیطه اختیارات آموزش و پرورش نیست.
آنطور که مسوولان آموزش و پرورش گفتهاند، این وزارتخانه برنامهای برای شناسایی دانشآموزان محروم از وسایل الکترونیکی در دست دارد. جامعه مدنی، جامعه خیرین و نهادهای مردمنهاد در کنار برخی از نهادهای حاکمیتی میتوانند در این امر سرمایهگذاری کنند. توجه به این نکته که دانشآموزان بااستعداد و سختکوشی که به خاطر محل زندگی یا وضعیت خانواده به آموزش باکیفیت دسترسی ندارند با گسترش آموزش برخط این امکان را پیدا میکنند تا به محتوای آموزشی بهترین معلمان کشور دسترسی پیدا کنند و وضعیت آموزشی خود را بهبود ببخشند، آنقدر انگیزاننده است که افراد خیر و نهادها را به سرمایهگذاری در این امر تشویق کند. آموزش و پرورش در اینجا باید نقش یک تسهیلگر را ایفا کند و با شناسایی دانشآموزان محروم و معرفی به سازمانهای مردمنهاد معتبر و نیز تبیین فواید گسترش آموزش مجازی برای فعالان اقتصادی و نهادهای حاکمیتی و نقش مهم این آموزشها در توسعه کیفیت آموزشی و بهبود عدالت آموزشی، میتواند منابع مالی برای تهیه ابزارها و وسایل لازم را تامین کند. علاوه بر آن، لازم است آموزش و پرورش در راستای نقش حکمرانی خود با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وارد گفتوگو شود تا با تهیه یک برنامه راهبردی مشترک، اینترنت مورد استفاده سامانههایی نظیر شاد را ارزان یا صفر کند. توسعه سامانه شاد و ایجاد امکانات متنوع برای آن، تحولآفرینی در حوزه آموزشی کشور را میسر میسازد و ارائه خدمات با اینترنت رایگان، چیزی جز سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی کشور نیست.
برای نوشتن این یادداشت با دو تن از مددکاران سازمانهای مردمنهاد فعال در تهران که در حوزه آموزش نیز فعالیت میکنند صحبت کردم. مددکار سمن «مهر و ماه» که در منطقه فرحزاد تهران فعالیت میکند بزرگترین مشکل را هزینه اینترنت برای خانوادههای تحت پوشش این موسسه عنوان کرد. علاوه بر آن، گوشی هوشمند والدین گاهی اوقات در زمان آموزش کودک در دسترس نیست و کودک از آموزش بازمیماند. با وجود این، کودکان تحت پوشش این موسسه با پیگیریهای مسوولان موسسه و مددکاران تا حد مطلوبی به سیستم آموزش مجازی مدرسه وصل شدهاند و آموزش میبینند. از سوی دیگر، مددکار «انجمن حمایت از کودکان کار و خیابان» که در منطقه مولوی تهران فعالیت دارند وضعیت کودکان تحت پوشش انجمن را در این حیطه نامناسب ارزیابی کرد. طبق آمار این موسسه، تنها 50 درصد کودکان تحت پوشش به آموزش آنلاین دسترسی داشتهاند و نیمی دیگر به خاطر مشکلاتی از قبیل عدم توان پرداخت هزینه اینترنت، عدم دسترسی به گوشی هوشمند و عدم فعالیت مدارس (نزدیک به 20 درصد) موقتاً از تحصیل بازماندهاند. کودکان تحت پوشش این موسسه عموماً کودکان اتباع خارجی (بهخصوص افغانستانی) هستند که امکان عضویت در سامانه شاد اخیراً و با پیگیری فعالان این حوزه امکانپذیر شده است2.
هرچند شیوع بیماری کووید 19 در کشور طی دو ماه گذشته باعث مشکلات بسیاری برای مردم شده است و شمار زیادی از تبعات آن آسیب دیدهاند، اما اجباری که این بیماری برای ایجاد یک «شبکه فراگیر آموزشی برخط» در کشور پدید آورد، میتواند با رفع مشکلات مورد اشاره و گسترش آن، نویدبخش تحولی بزرگ در بخش آموزش نظام تعلیم و تربیت کشور باشد.
پینوشتها:
1- آزمونهای استاندارد بینالمللی که دانشآموزان کلاسهای چهارم و هشتم در آن دروس ریاضی، علوم و ادبیات (خواندن) را امتحان میدهند و مبنایی برای مقایسه وضعیت نظامهای آموزشی کشورهای مختلف نسبت به هم میدهد.
2- سامانه شاد در ابتدا تنها با کد ملی افراد را ثبتنام میکرد که با پیگیریهای سمنهای فعال و همکاری وزارت آموزش و پرورش امکان ثبتنام با شماره دانشآموزی که مخصوص اتباع است فراهم شده است.