خطای بزرگ
چه کسانی از پروپاگاندا علیه صنایع غذایی سود میبرند؟
موضوع از یک برنامه تلویزیونی و چند دقیقه صحبت ناشیانه یک کارشناس شروع شد. فردی که مدعی است شیرهای پاستوریزه، آلوده به سم آفلاتوکسین هستند. همین یک جمله کافی بود تا موجی از نگرانیها در خانوارهای ایرانی ایجاد شود و در عین حال، تولیدکنندگان و تلاشگرانی را زیر باری از انبوه تبلیغات منفی در شبکههای اجتماعی قرار دهد؛ آن هم تنها به واسطه یک خطای استراتژیک در یک رسانه ملی.
محبوبه فکوری: موضوع از یک برنامه تلویزیونی و چند دقیقه صحبت ناشیانه یک کارشناس شروع شد. فردی که مدعی است شیرهای پاستوریزه، آلوده به سم آفلاتوکسین هستند. همین یک جمله کافی بود تا موجی از نگرانیها در خانوارهای ایرانی ایجاد شود و در عین حال، تولیدکنندگان و تلاشگرانی را زیر باری از انبوه تبلیغات منفی در شبکههای اجتماعی قرار دهد؛ آن هم تنها به واسطه یک خطای استراتژیک در یک رسانه ملی. ادعای وجود سم آفلاتوکسین یا همان سم قارچی طبیعی را که قادر است از طریق مواد غذایی آلوده، سرطانزا شود، بازرس انجمن بهداشت و ایمنی مواد غذایی ایران اعلام کرد، فردی که به گفته خود، از پژوهشهای تعداد زیادی از استادان دانشگاه، این ادعا را مطرح کرده و معتقد است که طبق این پژوهشها، 33 درصد نمونههای شیر پاستوریزه، آلوده به این سم هستند؛ به نحوی که او مدعی است شیرهای آزمایششده در تبریز 62 درصد، ساری 60 درصد، مشهد 5 درصد، شیراز 17 درصد و اردبیل 33 درصد به سم آفلاتوکسین آلوده است و اتفاقاً این سم حتی با جوشاندن شیر هم از بین نمیرود. این ادعا البته آغازی بر شکلگیری یک پروپاگاندا علیه صنایع غذایی ایران نیست؛ نهتنها چند سالی است که این روند آغاز شده و هر بار با طرح یک سوژه جدید، زخم بر پیکره صنایع غذایی وارد میآورد، بلکه اکنون در شرایط خاص تحریمی که بیشتر اتکای تامین مواد غذایی مورد نیاز مردم به صنایع داخلی است، رنگ پررنگتری به خود گرفته است. همین چند وقت پیش بود که موضوع جاسازی قرص در کیکها با برندهای داخلی، موجی از نگرانی را میان خانوارهای ایرانی ایجاد کرد و توانست تولیدکنندگان داخلی را با چالشهای جدی مواجه سازد و بخشی از فروش آنها را به شدت تحتالشعاع قرار دهد. حال هم که طرح موضوع وجود آفلاتوکسین در لبنیات و شیر، نهتنها موجی از نگرانی را ایجاد کرده، بلکه فروش تولیدکنندگان داخلی را که به دلیل کاهش مصرف سرانه لبنیات در ایران پیش از آن هم به سختی انجام میگرفت، تحت تاثیر شدید قرار داده است. مقامات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این میان میگویند که با توجه به پایین بودن سرانه مصرف شیر در کشور که به کمتر از یک لیوان در روز میرسد، نمیتوان خطر قطعی ناشی از کمبود مصرف لبنیات را که همان پوکی استخوان است، با القای این اطلاعات غلط، با یک خطر احتمالی تحت عنوان بالا بودن آفلاتوکسین معاوضه کرد. در این میان نوع شایعات و اتفاقاتی که در صنایع غذایی ایران به لحاظ توالی شکلگیری و ایجاد موج گسترده نگرانی در میان مردم رخ داده، این موضوع را در ذهن متبادر میسازد که دستهایی در کار است که صنایع غذایی ایران را فلج کرده و اعتماد عمومی مردم را نسبت به سلامت تولیدات آنها سلب کند؛ حرکتی که کاهش اقبال مردم به خرید و مصرف تولیدات داخلی را به دنبال دارد. البته در این میان دیدگاههای بدبینانهتری هم وجود دارد و آن اینکه، رقابتهای منفی در میان تولیدکنندگان، آنها را به این سمت سوق میدهد که علیه هم شایعهسازی کرده و تلاش کنند تا با تضعیف برندها و تولیدات رقیب خود، رقبا را از میدان به در کرده و خود جایگزین آنها شوند و بدتر از همه اینکه، برخی هم با عینک بدبینی به این موضوع نگاه میکنند که خود دولتها برای کاهش مصرف یک کالا و تلاش برای کاهش قیمت آن، دست به تقویت چنین پروپاگانداهایی میزنند.