زخم مضاعف
هجمه بر پیکر نحیف صنایع غذایی چه تبعاتی دارد؟
حسن قاضیزادههاشمی، وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وقت در روز جهانی غذا در دوران وزارت خود، در جایی که ارباب جراید و صاحبان صنایع منتظر اخبار مثبت و همکاری و حمایت ایشان به عنوان عالیترین مقام بهداشتی کشور از خود بودند، ناگهان مطلع سخنرانی خود را با حمله به صنایع لبنی به واسطه داشتن پالم آغاز کرد و این کار شروع یک حمله و بالا بردن عملیات روانی علیه صنایع و سلامت مردم، به صورت رسمی بود.
حسن قاضیزادههاشمی، وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وقت در روز جهانی غذا در دوران وزارت خود، در جایی که ارباب جراید و صاحبان صنایع منتظر اخبار مثبت و همکاری و حمایت ایشان به عنوان عالیترین مقام بهداشتی کشور از خود بودند، ناگهان مطلع سخنرانی خود را با حمله به صنایع لبنی به واسطه داشتن پالم آغاز کرد و این کار شروع یک حمله و بالا بردن عملیات روانی علیه صنایع و سلامت مردم، به صورت رسمی بود.
همه میدانیم مصرف بیش از حد جیره ماده روغن پالم به واسطه داشتن چربی اشباع بالا باعث به وجود آمدن خطرات جدی برای سلامت فرد مثل بسیاری دیگر از نهادههای تولید صنایع غذایی میشود حتی مصرف دوغ که از آن به عنوان نوشابه سالم یاد میشود، در صورتی که مستمر و بیش از اندازه باشد، به واسطه اشباع بالای نمک بسیار برای سلامت مضر است. در واقع هیچکس منکر ضرر مصرف پالم نبوده و نیست اما نکته مهم این است فرض کنیم در آن دوره یک برند دچار خطا و استفاده از پالم به جای چربی حیوانی در محصولات خود بوده؛ اما این شکل اطلاعرسانی باعث شد مصرف ماست به شدت در جامعه تا شش ماه بعد از خبر اعلامی مذکور کاهش یابد و جدای از صدها میلیارد تومان زیان مالی، همه زنجیره ارزش صنعت از خوراک دام گاوداری تا صنایع تبدیلی و مغازهدار، متضرر شود.
اما بر اهل فن مشخص شد در روزهایی که سازمان غذا و داروی وقت درگیر شدیدترین نظارتها و اتهامات بهواسطه تخلفات حوزه دارو بود، موج این خبر خواسته یا ناخواسته نوری به سوی حوزه غذا تاباند و باعث خوشحالی مافیای دارو و متخلفان این صنعت شد که شاهد این ادعا نکات طلایی و گلایههای جدی وزیر بعدی از عملکرد این سازمان در دوره مذکور است.
همانطور که در تعریف حسابداری عنوان دارایی نامشهود داریم و برخی از آیتمها مثل سرقفلی و قیمت ذاتی برند را در آن طبقهبندی میکنند، در حوزه اجتماعی نیز اعتماد و باور مردم کالایی از این قسم است و ارزش این دارایی، در وضعیت شادی و نشاط و امید به زندگی افراد جامعه موثر است. متاسفانه فارغ از محاسبه هزینه-فرصت و ظرفیتهای خالیشده صنایع به واسطه این خبر و افزایش بهرهوری به واسطه بالا رفتن هزینههای سربار ثابت شرکتهای تولیدی یکی از اصلیترین داراییهای جامعه که همانا اعتماد عمومی بود بیشترین ضربه را خورد.
یکی از خروجیهای این رفتار هجوم مردم به واحدهای سنتی و ماستبندیهای صنفی بود. در واقع، کل صنایع ما در غذا با حدود 11 هزار واحد در کشور اداره میشود و سهمی در حدود حداکثر 30 درصد در سبد غذایی خانوار دارد و مابقی از لشکر 500 هزارواحدی صنوف تهیه میشود (کبابی، ساندویچی، رستوران تا ماستبندی محلی و فلافلی) و از طرف دیگر هم میدانیم نظارت بهداشتی غذایی در واحدهای صنعتی به واسطه حضور مسوول فنی، داشتن آزمایشگاه کنترل کیفی و سردخانه و انبارهای فنی به هیچ عنوان قابل مقایسه از لحاظ شاخص بهداشت با صنوفی که عمدتاً زیرپلهای و نظارتهای موردی بهداشت محیط است، نیست. فرض کنید در یک رستوران آلودهترین مواد غذایی سرو شد، به فرض شناسایی نصب یکپارچه و چند میلیون جریمه و اطلاع برخی ساکنان محلی، نتیجه کار در شدیدترین حالت است که با هوشمندی فرد ماه بعد از وقوع جرم با نصب یک پارچه با عنوان مدیریت جدید تمام دغدغه و بازدارندگی خطا را میشوید و میبرد!
حال اگر این اتفاق برای یک برند بیفتد که تا امروز عمده این موارد و کلیپها یا کار افراد بیکار یا رقیب کمانصاف بوده، با نشر در فضای مجازی و عنوان کردن برند صدها میلیارد به صاحب این برند که از صبح تا عصر باید جواب صدها واحد نظارتی را بدهد، خسارت وارد میکند.
دیدیم که همین مورد در چند ماه قبل، به واسطه مواردی که به اعلان مسوولان کار، سازمانیافته براندازان و دشمنان این مرز و بوم بود به داستان قرصهای آلوده در کیک کودکان دانشآموز منجر شد. از نظر امنیت و مراجع قضایی یکی از سختترین مجازاتها تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت است. این امنیت حتماً حمله مسلحانه بیرحمانه داعشیها نیست. همین موارد که به فرموده مقام معظم رهبری واژه جنگ نرم روانی است از سوی بدخواهان ما در حال هدایت است. هر شخصی که کوچکترین اطلاعی از فرآیند تولید کیک داشته باشد، میداند که وجود قرص در کیک در فرآیند تولید امری محال است؛ مگر بعد از تولید تعمداً این قرصها با باز کردن سیل حرارتی جهت تشویش اذهان جاسازی شده باشد که این داستان هم از این قسم بود که متاسفانه باعث افت 35درصدی فروش این محصول در بهترین ماههای فروش که همانا ایام تحصیلی است، شد.
در چند ماه اخیر که بهواسطه جنایات آمریکا در ترور سردار ملی کشور سرباز حاج قاسم سلیمانی (بنا به وصیتش با این عنوان یاد شد) و سقوط هواپیما، کام ایرانیان تلخ شد به ناگاه در یک برنامه تلویزیونی فردی که اهلفن حتی نام ایشان را نشنیده بودند به عنوان ستاره علمی صنعت شروع به ارائه آماری از حیث وجود سم مهلک آفلاتوکسین در شیر کرد که اینقدر این اعداد فاحش و ترسناک بود که حتی ما در گزارشهای مقالات دانشجویی در سطح بررسی چند مغازه بدون داشتن تجهیزات فنی، در مقطع کارشناسی نیز از ارائه این آمار غلط گذشت نمیکنیم چه برسد به تعمیم در سطح ملی و در رسانهای که باید ملی باشد. حال فرض کنید اصلاً این کارشناسنما بهواسطه داشتن پارتی به این برنامه زنده دعوت شد و اصلاً فرض کنیم هیچ تعمدی نداشته و قصد مطرح شدن هم نداشته اما وظیفه مجری و کارگردان و تهیهکننده در یک برنامه زنده چیست؟ آیا باید مجری نیز شروع به تایید و موجسواری کند و عوامل پشت صحنه نیز چای میل کنند؟ نقش مجری کجا بود؟ ایشان به چه حقی بر اساس یک گزارش بدون منبع و تاییدشده یک فرد گمنام مردم را دعوت به نخوردن شیر از پشت آنتنی میکند که با هزینه بیتالمال و مالیات همان واحدهای صنعتی میچرخد؟
پس از این برنامه و وایرال شدن آن در شبکههای مجازی لشکر سلم و تور صنعت تمام توان خود را جهت اعلان عدم صحت این مورد بهکار بست اما چه فایده، به قول معلم دینی ما گناه مثل گازوئیلی است که اگر بر لباس سفید بریزد هرقدر هم بشویی باز مثل اول نمیشود. اینجا هم بعد از این موج خبری صدها تماس حتی از افراد تحصیلکرده داشتیم که مثلاً همسر بارداری دارم یا مادر مریضی، چه کنیم شیر بخوریم یا نه؟
نیک میدانید در ایران بهواسطه نبودن کانالهای خصوصی، تلویزیون به عنوان مرجع ناخواسته بین مردم شناخته شده و شاهد پدیدههایی مثل آنتن فروشی برای پزشکانی که جهت حضور در یک برنامه میلیونها خرج میکنند تا به کسبوکار خود رونق بیشتری دهند، یا کالاهایی که با این رسانه قراردادهای مشارکتی از بابت سود و مشارکت در فروش میبندند هستیم اما یادمان نرود وظیفه ما بالا بردن روحیه و اعتماد در جامعه است نه هراسانگیزی از بیتالمال.
جدای از بحث داخل متاسفانه یا خوشبختانه به دلیل وجود شبکههای مجازی، بازارهای صادراتی ما نیز در این وانفسا دچار آسیب شد، صنعتی که با حدود 700 میلیون دلار یکی از پرچمداران صادرات غیرنفتی کشور است که با ترجمه و ارسال این پست با عنوان اینکه در رسانه ملی ایران اعلام شده متاسفانه موج منفی دیگری به صنعت ما که در شرایط تحریم با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند افزود!
در این بین نیز یک ایراد اساسی به صنایع و تشکلهای غذایی وارد است آن هم معرفی کارشناسان زبده به عزیزان رسانه در حوزههای تخصصی و بهصورت موازی تولید محتوای نکات علمی، آشنایی با فرآیندهای تولید و اطلاعات علمی لازم در سطح نرم جامعه است.