گرفتار طوفان
فشارهای اقتصادی چه آسیبی به خانوارهای کشور وارد میکند؟
نرخ تورم کشور در فروردینماه به 6 /30 درصد رسیده است. بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، قیمت پیاز در فروردین 1398 نسبت به فروردین 1397 افزایشی معادل 5 /459 درصد داشته است.
فاطمه شیرزادی: نرخ تورم کشور در فروردینماه به 6 /30 درصد رسیده است. بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، قیمت پیاز در فروردین 1398 نسبت به فروردین 1397 افزایشی معادل 5 /459 درصد داشته است. علاوه بر پیاز که بیشترین افزایش قیمت اقلام خوراکی مناطق شهری را داشته، قیمت رب گوجهفرنگی 7 /234 درصد، سیبزمینی 8 /207 درصد، گوجهفرنگی 7 /149 درصد و خیار 9 /140 درصد افزایش داشتهاند. گوشت گوسفند نیز بیش از 140 درصد، گوشت گاو بیش از 138 درصد، مرغ 6 /75 درصد، شیر 6 /67 درصد، برنج ایرانی بیش از 28 درصد و برنج خارجی 6 /19 درصد افزایش قیمت داشتهاند. هزینه تامین مایحتاج خوراکی برای خانوارهای ایرانی به شدت افزایش یافته است. البته میزان افزایش قیمتها برای دهکهای مختلف درآمدی متفاوت است. محدوده تغییرات تورم 12ماهه در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» بین 3 /41 درصد برای دهک اول تا 9 /45 درصد برای دهک دهم است. علاوه بر این میزان فشاری که تورم بر هر کدام از این دهکها وارد میکند نیز متفاوت است.
آخرین گزارش مرکز آمار ایران از رشد اقتصادی کشور در ۹ماهه اول سال 1397 نیز حاکی از رشد منفی 8 /3درصدی محصول ناخالص داخلی با نفت و منفی 9 /1درصدی محصول ناخالص داخلی بدون نفت در ۹ماهه اول سال ۱۳۹۷ است. این در حالی است که با توجه به تشدید فشارهای خارجی و به تعویق افتادن اصلاحات اقتصادی از سوی سیاستگذاران داخلی به نظر نمیرسد در ماههای آخر سال 1397 و آغاز سال جاری نیز رشد اقتصادی تغییر مثبتی کرده باشد. در این شرایط خانوارهای کشور خصوصاً در دهکهای پایین درآمدی که برای مواجهه با تورم به درآمد چندان مناسبی مجهز نیستند، با بیم بیکاری هم مواجهاند. نرخ بیکاری سال 1397 معادل 12 درصد و نرخ بیکاری جوانان 1 /25 درصد اعلام شده است. با توجه به فشارهای اقتصادی و کاهش رشد، این نگرانی وجود دارد که نرخ بیکاری افزایش یابد و خانوارهای بیشتری درگیر تبعات اقتصادی ناشی از بیکاری شوند.
مساله دیگری که خانوارهای ایرانی در ماههای اخیر با آن مواجه شدهاند، به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای کالاهای مختلف است که بر اثر التهابهای ناشی از گرانی کالاها و بعضاً شایعاتی که درباره کمبود کالاها دست به دست میشود ایجاد میشوند و با هجوم خریداران به بازارها هر بار به کمیاب شدن یک محصول منجر میشود.
در این شرایط که دهکهای بالاتر درآمدی درگیر التهاب روانی و نگرانی از کمبود کالا شدهاند و دهکهای پایین درآمدی دچار وحشت از گرانی اقلام خوراکی، چه بر سر خانوارهای کشور میآید؟ مسائلی مانند سوءتغذیه، افت کیفیت بهداشتی و آموزشی و تبعات روانی ناشی از بحران در بلندمدت چه تبعاتی برای توسعه کشور به دنبال دارد؟ آیا در شرایط دشوار اقتصادی که خانوارهای کمدرآمد برای تامین مواد غذایی خود با دشواری مواجه میشوند، کالاهای خصوصی مانند محصولات پروتئینی به کالاهای عمومی تبدیل میشوند که دولت موظف است آنها را برای مردم تامین کند؟