گامهای لرزان
چگونه نااطمینانی موجب تشدید رکود میشود؟
«نااطمینانی احتمالاً مساله اول، یا به قولی از باب اهمیت «مساله اول و آخر» اقتصاد ایران است اما بهبودش به سادگی گفتنش نیست و فهم دقیق میخواهد و سیاستگذاری درست.» این پاراگراف پایانی یکی از مطالب پرونده ویژه شماره 287 تجارت فرداست (منتشرشده در هفتم مهرماه 1397) که به مساله عدم قطعیت و نااطمینانی و ریشههای آن در اقتصاد ایران اختصاص داشت.
رضا طهماسبی: «نااطمینانی احتمالاً مساله اول، یا به قولی از باب اهمیت «مساله اول و آخر» اقتصاد ایران است اما بهبودش به سادگی گفتنش نیست و فهم دقیق میخواهد و سیاستگذاری درست.» این پاراگراف پایانی یکی از مطالب پرونده ویژه شماره 287 تجارت فرداست (منتشرشده در هفتم مهرماه 1397) که به مساله عدم قطعیت و نااطمینانی و ریشههای آن در اقتصاد ایران اختصاص داشت. فزونی احتمال درگیر شدن اقتصاد ایران در رکود تورمی در سال آینده و گسترش احساس نااطمینانی در اقتصاد ایران باعث شد تا این مساله مهم مجدد و اینبار از وجه اثرگذاری متقابل نااطمینانی و متغیرهای اقتصاد کلان و همچنین فضای کسبوکار، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آنطور که از شواهد و قرائن پیداست، نااطمینانی به موازات تورم و رکود روندی فزاینده دارد و آنچه پیداست اثرگذاری متقابل این شاخصهای اقتصادی برهم است. به گونهای که شوکها و تکانههایی که بر اثر سیاستهای اقتصادی داخلی و خارجی در اقتصاد ایجاد میشود به نااطمینانی دامن میزند و نااطمینانی با اثرگذاری روی تصمیمگیری فرد و بنگاه، موجب تعمیق رکود و خروج کندتر از آن میشود. ادبیات معطوف به اندازهگیری شاخص نااطمینانی و سنجش اثرات آن در اقتصاد عمر چندانی ندارد و اگرچه خود این مفهوم جدید نیست اما اندازهگیری این مولفه ادراکی دارای پیچیدگیهایی است که نیاز به نوآوری دارد. برای اندازهگیری نااطمینانی تاکنون روشهای متفاوتی پیشنهاد شده است که در اقتصادهای مختلف میتواند کاربرد داشته باشد. به عنوان نمونه در اقتصاد آمریکا که قدرت رسانهها بالاست، بر اساس شمارش کلمه «نااطمینانی» در مطالب نشریات پرخواننده و عمومی و همچنین مقالات و تحلیلهایی که به این موضوع میپردازد، به سنجش نااطمینانی و افزایش و کاهش آن پرداخته میشود. در عین حال بررسی روند معاملات آتی و آپشن و قیمتها در این بازارها نیز میتواند روش دیگری برای سنجش نااطمینانی باشد. از روشهای سنجش نااطمینانی در اقتصاد به نظرسنجی از فعالان اقتصادی در پیشبینیشان از شاخصهای اقتصادی نیز میتوان اشاره کرد. در این روش نزدیک بودن پاسخها با تقریب خوب، میتواند از پیشبینیپذیر بودن روند اقتصاد و اندک بودن نااطمینانی خبر دهد و در مقابل پراکندگی پیشبینیها، نااطمینانی بالا را نشان میدهد. در مقالات علمی دیگری نیز که در سالهای اخیر چاپ شده است، روشهایی چون استفاده از سریهای زمانی به کار گرفته شده است. نااطمینانی فارغ از اینکه چگونه سنجیده میشود، در کشورهایی که بیثباتی اقتصادی و تکرر شوک وجود دارد، فراوانی بیشتری دارد. دورههای مداومی که اقتصاد ایران دچار رکود شده، با جهش نرخ ارز مواجه بوده، گرفتار تورم بالا شده، با شوک نفتی در محاق قرار گرفته و دچار تحریم شده است، نمونههایی از دورانی است که نااطمینانی نیز گسترش یافته و عاملان اقتصادی از ترسیم چشماندازی برای آینده ناتوان بودهاند. نااطمینانی علاوه بر آثار قابل بازگشتی چون تعمیق رکود و به تعویق انداختن تصمیمگیری فرد و بنگاه، آثار بلندمدت و غیرقابل بازگشتی هم دارد، از جمله از دست دادن سرمایههای انسانی با مهاجرت نیروی کار یا حتی تغییر شغل نیروی کار ماهر به صنعتی که در آن مهارت و بهرهوری پایین دارد. ضمن اینکه نااطمینانی با تردیدهایی که در سرمایهگذاری ایجاد میکند ممکن است برخی فرصتهای سرمایهگذاری را برای همیشه از بین ببرد.