شناسه خبر : 16244 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی به نابرابری در آموزش عالی

مدرک به مثابه کالا

زندگی و علم‌آموزی به مثابه یک کالا شده و به مدارج علمی نیز، شیء‌انگارانه نگریسته می‌شود. یعنی در نزد عموم می‌شنویم که مدام عنوان می‌شود دکترا دارید یا ندارید؛ این یعنی دکترا به حالت بت‌وارگی در آمده است و همچون کالایی خریداری می‌شود.

مقصود فراستخواه/جامعه‌شناس

زندگی و علم‌آموزی به مثابه یک کالا شده و به مدارج علمی نیز، شیء‌انگارانه نگریسته می‌شود. یعنی در نزد عموم می‌شنویم که مدام عنوان می‌شود دکترا دارید یا ندارید؛ این یعنی دکترا به حالت بت‌وارگی در آمده است و همچون کالایی خریداری می‌شود. زیمل از این فرآیند به عنوان «بی‌رحمی پول» یاد می‌کند که گوشه‌ای از تراژدی سلطه عینیت بر فرهنگ است. در حوزه آموزش عالی با نابرابری روبه‌رو هستیم. منظور از نابرابری در مقابل کلمه برابری به معنای حقوق بشری یعنی برابری شهروندها در تمام بخش‌های زندگی، صرف‌نظر از دین، عقاید، باورها و... است و منظور از نابرابری در مقابل کلمه برابری، مساوات نیست. این دو با هم متفاوت هستند. طبق درک سنتی از واژه مساوات، مساوات یک ارزش بود و جایگاه خاص خود را داشت؛ و به آن به عنوان یک میراث بشری نگریسته می‌شود. اما در ایران معنای جدید برابری از دوره قاجار با دیدگاه روشنفکران متبلور شد؛ با آرای کسانی چون ملکم‌خان، آخوندزاده، طالبوف و دیگران؛ این افراد بودند که مفهوم جدید برابری را در عصر معاصر رقم زدند. در بحث نابرابری در آموزش عالی کشور به معنای آن باید به برابری در نظر جان رالز اشاره کرد. برابری به معنای جان رالز، طرحی از انتخاب اجتماعی است. در این انتخاب اجتماعی یک هم‌نوایی اجتماعی در پی یک نظم رضایت‌بخش از اشتراک مساعی و تقسیم عواید اجتماعی با موازنه رضایت‌بخش برای خواسته‌های رقیب است. بحث نابرابری در آموزش عالی کشور در چند دسته قابل تقسیم است. در این بخش در ابتدا باید به نابرابری‌های طبقاتی اشاره کرد که شکل فاحش آن، پولی شدن دانشگاه‌های کشور است. مورد بعد، نابرابری سرزمینی است. ایران به عنوان یک واحد جغرافیایی با معنای تاریخی خاص خود، در آن نابرابری‌هایی دیده می‌شود. نابرابری سیاسی، از دیگر موارد نابرابری‌هاست. همان‌طور که این روزها در اخبار می‌بینیم بسیاری از افراد بدون هیچ ضابطه‌ای در مقطع دکترا جلو آمده‌اند که تمام آن، ریشه‌های سیاسی و مدیریتی دارد. فروش آموزش و مدرک با کیفیت بسیار نازل و بی‌ضابطه ارزشیابی چه در ورودی و چه در فرآیندهای خروجی مانند پردیس‌ها و افزایش بی‌ضابطه ظرفیت‌ها، امری نوپدید و نوآیند است که کمتر به انباشت علم منجر می‌شود. نتیجه سیطره پول بر امر یادگیری است. دانشگاه ایرانی نیاز دارد خود را از تسلط روش‌های نابرابر‌ساز رها کند.اقتصاد در جریان آموزش عالی همه‌کاره نیست و باید سیاست‌ها نیز به کمک بیایند که شومپیتر در بحث اقتصاد بازار نیز به این موضوع اشاره‌ای داشته است. بنابراین آموزش عالی نمی‌تواند و نباید کاملاً به تابعی از بازار تبدیل شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها