شناسه خبر : 45731 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پیوند توسعه و ارتباطات

هارولد اینیس چگونه نامی ماندگار در اقتصاد شد؟

 

سارا بنی‌صدر / نویسنده نشریه 

92استاد کانادایی اقتصاد سیاسی دانشگاه تورنتو، هارولد اینیس نویسنده آثار مهمی در زمینه رسانه، نظریات ارتباطات و تاریخ اقتصادی کانادا بود. او به توسعه «نظریه کالاهای اساسی» کمک کرد که معتقد است فرهنگ، تاریخ سیاسی و اقتصاد کانادا تحت تاثیر استثمار و صادرات کالاهای اساسی قرار گرفته است. نوشته‌های او در اقتصاد و تاریخ اقتصادی باعث ایجاد رویکرد کانادایی متمایزی به این موضوعات شد و تلاش‌های بعدی او برای تجزیه‌وتحلیل بحران در تمدن غرب به تاکید بر اهمیت شیوه‌های مختلف ارتباطات برای درک و ماهیت توسعه جوامع انجامید.

اینیس در نوامبر 1894 در یک مزرعه کوچک در نزدیکی شهرستان آکسفورد ایالت اونتاریوی کانادا متولد شد. به عنوان یک کودک زندگی در مزرعه را دوست داشت و هیچ‌گاه ریشه‌های روستایی خود را فراموش نکرد. مادرش به این امید نام او را هارولد گذاشته بود که او نیز در میان پیروان فرقه مسیحی باتیست قرار گیرد و کشیش شود. اینیس بعدها دیدگاهی تجاهل‌گرایانه پیدا کرد، اما هرگز علاقه خود را به دین از دست نداد.

او برای گذراندن دوره متوسطه هر روز 20 مایل را با قطار طی می‌کرد تا خود را به کالجی برساند که باتیستی‌ها اداره می‌کردند. او ابتدا قصد داشت معلم مدرسه دولتی شود و امتحانات ورودی برای تربیت مدرس را گذراند، ولی تصمیم گرفت یک سال مرخصی بگیرد تا برای تامین هزینه‌های خود در کالج معلمان اونتاریو پول پس‌انداز کند، بنابراین در  18سالگی برای تدریس به مدرسه ابتدایی که خود در آن درس خوانده بود بازگشت. اما این تجربه سبب شد متوجه شود زندگی معلمی در یک مدرسه کوچک روستایی مناسب او نیست.

اینیس تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به مک‌مستر برود. این دانشگاه انتخاب طبیعی او بود، چراکه دانشگاهی باتیستی بود و بسیاری از دانشجویان کالج وودستاک که او در آن درس خوانده بود به آنجا می‌رفتند. استادان علوم انسانی دانشگاه تفکر انتقادی و بحث را تشویق می‌کردند و او به‌طور ویژه تحت تاثیر تفکرات استاد فلسفه دانشگاه قرار گرفته بود.

قبل از آخرین سال دوره لیسانس خود در مک‌مستر، تابستانی را در مدرسه‌ای در منطقه کشاورزی مرزی لندونویل گذراند؛ این تجربه سبب شد وسعت کانادا را احساس کند. او همچنین در مورد نارضایتی‌های غرب از نرخ‌های بهره بالا و هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل مطلع شد. اینیس در سال آخر دانشگاه روی تاریخ و اقتصاد متمرکز شد. او همواره سخنی از ویلیام استوارت والاس، مدرس تاریخ را به خاطر داشت مبنی بر اینکه؛ تفسیر اقتصادی تاریخ تنها تفسیر ممکن نیست، بلکه عمیق‌ترین آن است.

پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، اینیس احساس کرد اصول مسیحی او را وادار می‌کند در نیروی اعزامی کانادا به جنگ جهانی اول ثبت‌نام کند. او در پاییز 1916 برای شرکت در جنگ به فرانسه اعزام شد. نقش او به عنوان دیده‌بان توپخانه به او تجربه‌ای از زندگی و مرگ در خط مقدم داد. دیده‌بان‌های توپخانه محل فرود هر گلوله را رصد می‌کردند، سپس اصلاحات لازم برای هدف‌گیری را ارسال می‌کردند تا گلوله‌های بعدی بتوانند با دقت بیشتری به اهداف خود اصابت کنند. او یک سال بعد زخم شدیدی در ران خود برداشت که سبب شد هشت ماه برای درمان در بیمارستانی در انگلستان بستری شود.

بهبود زخم‌های جسمانی او هفت سال طول کشید، اما آسیب روانی ناشی از جنگ برای همیشه با او بود، به‌طوری که حملات مکرر افسردگی و خستگی عصبی را تجربه می‌کرد.

به گفته زندگینامه‌نویس او، جان واتسون، جنگ بر دیدگاه فکری او نیز تاثیرگذار بود؛ ناسیونالیسم کانادایی او تقویت شده بود و نظرش در مورد آنچه فکر می‌کرد اثرات مخرب فناوری است از جمله رسانه‌های ارتباطی جلب شد. و برای نخستین‌بار در ایمان مذهبی خود نیز دچار شک و تردید شد.

اینیس پس از بازگشت به کانادا برای بهبودی، به دانشگاه بازگشت و دوره کارشناسی ارشد خود را در مک‌مستر گذراند. او برای تکمیل تحصیلات در اقتصاد سیاسی به دانشگاه شیکاگو رفت و دکترای خود را با پایان‌نامه‌ای در مورد «تاریخچه راه‌آهن کانادا» در آگوست1920 دریافت کرد.

تحصیل در دانشگاه شیکاگو تاثیر عمیقی بر کارهای بعدی او داشت. علاقه‌اش به اقتصاد عمیق‌تر شد. دانشکده اقتصاد شیکاگو نظریه‌های نئوکلاسیک انتزاعی و جهان‌شمول را مورد سوال قرار می‌داد و استدلال می‌کرد که قوانین کلی برای سیاست اقتصادی باید از مطالعات موردی استخراج شود.

اینیس تحت تاثیر دو پژوهشگر برجسته دانشگاه در حوزه ارتباطات، جرج هربرت‌ مید و رابرت پارک قرار گرفته بود. گرچه در کلاس‌های هیچ‌کدام از آنها شرکت نکرد، اما جذب ایده آنها شده بود که ارتباطات چیزی فراتر از انتقال اطلاعات است. او در این دوران تا حد زیادی تحت تاثیر ایده‌های تورتستن وبلن، اقتصاددان و جامعه‌شناس آمریکایی، نیز قرار داشت که  دانش عمیق خود از فلسفه و اقتصاد را به کار گرفت و نقدهای کوبنده‌ای درباره تفکر و فرهنگ معاصر نوشت. وبلن سال‌ها قبل از شیکاگو رفته بود، اما ایده‌هایش هنوز آنجا حس می‌شد. اینیس سال‌ها بعد در مقاله‌ای او را به خاطر جنگ علیه «اقتصاد ثابت استانداردشده» تحسین کرد.

اینیس برای نخستین‌بار طعم تدریس را در شیکاگو چشید و چندین دوره مقدماتی اقتصاد را تدریس کرد. او در سال 1921 با یکی از شاگردانش به نام مری کویل ازدواج کرد که خود اقتصاددان و نویسنده آثاری چون «تاریخ اقتصادی کانادا» بود. مری با شوهرش همکاری و به ویرایش کتاب‌های او کمک می‌کرد. او همچنین ایده‌هایی را ارائه کرد که ممکن است در کارهای بعدی اینیس به‌ویژه درباره نقش رسانه‌های ارتباطی در شکل‌گیری تمدن‌ها تاثیرگذار بوده باشد. مری پایان‌نامه دکترای او را نیز در مورد تاریخ راه‌آهن کانادا تایپ کرد و به سازماندهی کتاب‌شناسی، پاورقی‌ها و منابع کمک کرد، به‌طوری که تز دکترای اینیس در سال 1923 به صورت کتاب منتشر شد.

تکمیل اولین راه‌آهن بین‌قاره‌ای کانادا در سال 1885 یک لحظه تعیین‌کننده در تاریخ کشور بود. تز اینیس که در نهایت در قالب کتاب منتشر شد، می‌تواند به عنوان اولین تلاش برای ثبت اهمیت راه‌آهن از دیدگاه یک تاریخدان اقتصادی در نظر گرفته شود. او از آمارهای زیادی برای اثبات استدلال خود بهره گرفت و معتقد بود که پروژه ساخت‌وساز دشوار و پرهزینه راه‌آهن ناشی از ترس از الحاق غرب کانادا به آمریکا بوده است. او استدلال کرد که تاریخ راه‌آهن کانادا در درجه نخست تاریخ گسترش تمدن غرب در نیمه شمالی قاره آمریکای شمالی است. راه‌آهن صنعتی شدن را به همراه داشت، و زغال‌سنگ و تجهیزات ساختمانی را به سایت‌های تولیدی منتقل می‌کرد. همچنین نوعی رسانه ارتباطی بود که به گسترش تمدن اروپایی کمک کرد. برای اینیس تجهیزات راه‌آهن کانادا پاسیفیک یک نشانه عظیم، انرژی‌بر، سریع و قدرتمند بود که در میان مردم بومی فرو افتاد و کل شیوه زندگی آنها را دگرگون کرد.

او تلاش کرد نشان دهد که فناوری چیزی خارج از موجودیت کانادایی نیست، بلکه برعکس شرط ضروری و پیامد پایدار وجود کاناداست. تاریخچه او با بازگویی نارضایتی غرب علیه سیاست‌های اقتصادی چون نرخ بالای حمل‌ونقل و تعرفه‌های سنگین وارداتی که برای حمایت از تولیدکنندگان نوپای کانادایی طراحی شده بود به پایان می‌رسد. غربی‌ها شکایت داشتند که سیاست ملی، پول کشاورزان را به جیب کسب‌وکارهای شرقی می‌ریزد، اما اینیس نوشت که کانادای غربی برای توسعه ملیت کانادایی هزینه کرده است و به نظر می‌رسد باید به این هزینه ادامه دهد.

اینیس به عنوان بنیانگذار یک مکتب اقتصادی کانادایی شناخته می‌شود که به‌نام «نظریه اقلام اساسی» شناخته می‌شود. براساس این نظریه، فرهنگ، تاریخ سیاسی و اقتصاد کانادا با بهره‌برداری و صادرات مجموعه‌ای از کالاهای اساسی مانند خز، ماهی، چوب، گندم، فلزات معدنی و سوخت‌های فسیلی شکل گرفته است. اینیس این استدلال را مطرح کرد که صادرات منابع طبیعی، کانادا را به کشورهای پیشرفته‌تر وابسته کرد و با افزایش و کاهش دوره‌ای در تقاضای جهانی برای کالا موجب اختلال‌های دوره‌ای در زندگی اقتصادی شد؛ چراکه خود کالای اساسی به‌طور فزاینده‌ای کمیاب می‌شد و تغییرات تکنولوژی به جابه‌جایی از یک کالا به کالای دیگر منجر می‌شد.

در سال 1920، اینیس به گروه اقتصاد سیاسی دانشگاه تورنتو پیوست و دروس بازرگانی، تاریخ اقتصادی و تئوری اقتصادی را تدریس می‌کرد. او تصمیم گرفت پژوهش‌های علمی خود را روی تاریخ اقتصادی کانادا متمرکز کند و تجارت خز را به عنوان اولین زمینه مطالعاتی خود در نظر گرفت. خز، بازرگانان فرانسوی و انگلیسی را به کانادا آورده بود و انگیزه آنها برای سفر به غرب در امداد سیستم رودخانه‌ها و دریاچه‌های درهم‌تنیده قاره تا سواحل اقیانوس آرام بود. اینیس دریافت که برای درک تاریخ تجارت خز باید اسناد بایگانی را جست‌وجو کند؛ او همچنین سفر کرد تا اطلاعاتی را جمع‌آوری کند و در طول سفرهایش پژوهش‌های خود را درباره خز با جمع‌آوری اطلاعات در مورد سایر کالاهای اساسی چون چوب، خمیر کاغذ، مواد معدنی و غلات و ماهی تکمیل کرد.

علاقه اینیس به رابطه میان کشورهای قدرتمند و مستعمره‌ها در مطالعه کلاسیک او، «تجارت خز در کانادا: مقدمه‌ای بر تاریخ اقتصادی کانادا» توسعه یافته است. این کتاب تجارت خز را از اوایل قرن شانزدهم تا دهه 1920 شرح می‌دهد. اینیس شرح می‌دهد که چگونه تاثیر متقابل جغرافیا، فناوری و نیروهای اقتصادی، تجارت خز و سرنوشت سیاسی و اقتصادی کانادا را شکل داد. او استدلال می‌کند که تجارت خز تا حد زیادی مرزهای کانادا را تعیین کرد. دیدگاه اینیسی در مورد توسعه نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در واقع شکل اولیه نهادگرایی نوین بود که قبل از همتایان آمریکایی و اروپایی به بخشی پذیرفته‌شده از سنت علوم سیاسی کانادا تبدیل شد. تجارت خز در کانادا با این استدلال به پایان می‌رسد که تاریخ اقتصادی کانادا را می‌توان با بررسی اینکه چگونه یک کالای اساسی جای خود را به کالای دیگر می‌داد درک کرد؛ برای مثال خز با چوب و بعد با گندم و مواد معدنی جایگزین شد. از منظر او، اتکا به کالاهای اساسی، کانادا را از نظر اقتصادی به کشورهای صنعتی وابسته کرد. مطالعات اینیس درباره تاثیرات دریاچه‌ها و رودخانه‌های به‌هم‌پیوسته بر توسعه کانادا و امپراتوری اروپایی، علاقه او به روابط پیچیده اقتصادی و فرهنگی میان سیستم‌های حمل‌ونقل و ارتباطات را برانگیخت. او در طول دهه 1940 شروع به مطالعه روی خمیر و کاغذ کرد؛ صنعتی که برای اقتصاد کانادا مهم بود. این مطالعه نقطه اتصالی با مطالعات او در زمینه ارتباطات پیدا کرد. با نگاه کردن به یک صنعت مبتنی بر منابع طبیعی، اینیس توجه خود را به صنعت فرهنگی معطوف کرد که در آن اطلاعات و دانش، کالایی در گردش بود، ارزش داشت و به کسانی که آن را در اختیار داشتند قدرت می‌داد.

اینیس ظهور و سقوط امپراتوری‌های باستان را به عنوان راهی برای ردیابی تاثیرات رسانه‌های ارتباطی بررسی کرد. او رسانه‌هایی را بررسی کرد که  به رشد یک امپراتوری می‌انجامید؛ آنهایی که آن را در طول دوره‌های موفقیتش حفظ کردند و سپس تغییرات ارتباطاتی که فروپاشی امپراتوری را سرعت بخشید. او تلاش کرد نشان دهد که «سوگیری‌های رسانه‌ای» نسبت به زمان یا مکان بر روابط متقابل پیچیده مورد نیاز برای حفظ یک امپراتوری تاثیرگذار است. روابط متقابل شامل مشارکت میان دانش (و ایده‌های) لازم برای ایجاد و حفظ یک امپراتوری، و قدرت مورد نیاز برای گسترش و دفاع از آن بود. برای اینیس، تعامل میان دانش و قدرت همیشه یک عامل مهم در درک امپراتوری‌ها بود. او استدلال کرد که تعادل میان کلام گفتاری و نوشتار به شکوفایی یونان باستان در زمان افلاطون کمک کرد. اما این تعادل در نهایت به‌هم خورد، چراکه سنت شفاهی جای خود را به تسلط نوشتار داد. مشعل امپراتوری سپس از یونان به روم رسید. اینیس همچنین استدلال کرد که تمدن غربی نیز با بحران عمیقی روبه‌رو است. توسعه رسانه‌های ارتباطی قدرتمند مانند روزنامه‌ها، تعادل را به نفع فضا و قدرت در برابر زمان، تداوم و دانش تغییر داده بود. توازن مورد نیاز برای بقای فرهنگی به دلیل آنچه او رسانه‌های ارتباطی مکانیزه می‌دانست برهم خورده بود. او استدلال کرد که تمدن غرب تنها با بازیابی تعادل میان فضا و زمان قابل نجات است، که به معنای احیای سنت شفاهی در دانشگاه‌ها و در عین حال رهایی موسسه‌های آموزش عالی از فشارهای سیاسی و تجاری بود.

اینیس در سال 1936 به عنوان استادتمام دانشگاه تورنتو منصوب شد و یک سال بعد رئیس بخش اقتصاد سیاسی دانشگاه شد. در طول دهه 1930 و جنگ جهانی دوم، او به دفاع از یکپارچگی دانشگاه‌ها و بورسیه‌ها برخاست که از نظر او به وسیله فضای عمومی بحران در خطر بود. او در تاسیس جوامعی چون «انجمن علوم سیاسی کانادا» و «انجمن تاریخ اقتصادی آمریکا» نقش داشت، و با وجود مسوولیت‌های اداری سنگین همچنان به پژوهش‌های خود ادامه می‌داد. مطالعات تلفیقی اینیس از مصر باستان تا امروز درباره ارتباط متقابل میان سرزندگی و دوام کشورها و امپراتوری‌ها و شیوه‌های ارتباطی حاکم بر آنها در کتاب «امپراتوری و ارتباطات» در سال 1950 منتشر شد. او تا زمان مرگش هنوز روی این ایده‌ها کار می‌کرد.

هارولد اینیس چند روز پس از تولد 58سالگی‌اش در نوامبر 1952 بر اثر سرطان درگذشت. در یادبود او، کالج اینیس در دانشگاه تورنتو و کتابخانه اینیس در دانشگاه مک‌مستر به افتخارش نامگذاری شدند. پس از مرگ زودهنگامش، اهمیت اینیس بیش از پیش نمایان شد و دانشمندان در چندین رشته دانشگاهی همچنان به نوشته‌های او استناد می‌کردند. 

دراین پرونده بخوانید ...