کامیابان رانت
چرا دانش، لازمه موفقیت در بازارهای مالی ایران نیست؟
شاید بارها این جمله را شنیده باشید که برای موفقیت در هر سرمایهگذاری کسانی برندهاند که به اصول و قواعد آن پایبند باشند، عقلایی تصمیمگیری کنند و از تحصیلات، دانش مالی و مهارت لازم برخوردار باشند. ظاهراً این قانون همیشه درست از آب درنمیآید.
سایه فتحی: شاید بارها این جمله را شنیده باشید که برای موفقیت در هر سرمایهگذاری کسانی برندهاند که به اصول و قواعد آن پایبند باشند، عقلایی تصمیمگیری کنند و از تحصیلات، دانش مالی و مهارت لازم برخوردار باشند. ظاهراً این قانون همیشه درست از آب درنمیآید. به ویژه در اقتصادهایی که دولت مداخلهگر و حاکمیت قانون ضعیفتر است مانند اقتصاد ایران پدیدههایی رشد میکنند که تحصیلات چندانی ندارند اما با توجه به فرصتهای پیشآمده با اصول و قواعد سرانگشتی خاص خودشان تصمیمهای مالی در بازار میگیرند که به یکباره سودهای کلان کسب میکنند. سالهاست در بازارهای ارز و سکه و حتی در بازارهایی نظیر خودرو شاهد ظهور چهرههایی هستیم که از دانش مالی بیبهرهاند اما با تکیه بر رفتار غریزی و تجربه، ریسکپذیری یا دسترسی به اطلاعات نهانی و رانت و... فعالیت میکنند و موفق هم میشوند. اما چرا در اقتصاد ایران چنین بستری فراهم است؟ بهزعم کارشناسان وجود زمینههای فراوان در ساختار معیوب اقتصادمان چون ناکارایی بازارهای مالی، نبود شفافیت، سیاستهای رانتزا و راههای دور زدن قانون، فضا را فراهم میکند تا عدهای بدون نیاز به هوش و تحصیلات درخشان برخلاف آنچه در بازارهای مالی پیشرفته دنیا باب است، بتوانند یکشبه پلههای ترقی را طی کنند. محمد طبیبیان اخیراً در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به بررسی این موضوع پرداخته و معتقد است: «برای موفقیت در بازارها لزوماً نیاز به هوش یا تحصیلات درخشان نیست در این بازارها افراد بهرهمند از استعداد متوسط پایین که بتوانند جمع و تفریق انجام دهند و به جای عقل بر غریزه متمرکز باشند و با کاستیهای اخلاقی و شخصیتی دمساز باشند و ریسک بپذیرند، موفقتر هستند.» چراکه بهزعم این اقتصاددان بیسروسامانی بازارها، دخالتهای موردی و ضدونقیض حکومتی از جوانب مختلف، عدم تمکین به استانداردسازی و رتبهبندی، بیاطلاعی و سردرگمی عمومی در مورد کالا و عدم اطمینان از شرایط حال و آینده آن، وجود کانالهای تبعیض ازجمله قرار دادن سکه و ارز دولتی در حد حجیم در اختیار افراد خاص برای توزیع، تصمیمها و بخشنامههای خلقالساعه و فساد اداری... باعث شده تا در این شرایط افراد تابع عقلانیت شکست بخورند یا از شرایط حاکم بر محیط این فعالیتها تمکین نکنند. به همین دلیل هم افراد موفقی که صاحب تحصیلات درخشان باشند، در این بازارها کمتر یافت میشوند. مساله دیگری که در این زمینه تاثیرگذار است به سیاستهای ناکارآمد دولت و تکرار خطاهای سیاستگذاری در مدیریت بازارها و متغیرهای کلان اقتصادی برمیگردد که این مساله باعث شده تا افراد به صرف برداشت غریزی بتوانند مسیر کسب سود را درست تشخیص دهند. در این باره هم طبیبیان توضیح داده؛ تصور کنید که بیش از 40 سال است قیمت سکه و ارز روند صعودی داشته است، ما میدانیم که ماخذ این افزایش نیز افزایش نقدینگی و از پایه افتادن واحد پول کشور به دلیل تورم ناشی از آن است، برای یک بازیگر این حیطه کافی است به روند گذشته نگاه کند بدون اینکه نیازی به تحلیل آن داشته باشد، بیش از 40 سال افزایش مرتب پس نتیجه اینکه روند آتی هم افزایشی است. به هر ترتیب در پرونده پیش رو این موضوع را بررسی کردهایم که چرا عقل و دانش ابزار مورد نیاز در بازارهای ایران نیست؟