آن روی سکه
واکاوی سرایتپذیری بازارها از ریسکهای سیاسی
ریسک و نااطمینانی همراه همیشگی بازارها، کسبوکارها و تصمیمات شخصی افراد است. کمتر موردی از هر گونه فعالیت میتوان یافت که با قطعیت کامل درباره آینده آن بتوان اظهار نظر کرد. این عدم قطعیت بهویژه وقتی همراه با انسان و جامعه باشد، بسیار مشهودتر است.
ریسک و نااطمینانی همراه همیشگی بازارها، کسبوکارها و تصمیمات شخصی افراد است. کمتر موردی از هر گونه فعالیت میتوان یافت که با قطعیت کامل درباره آینده آن بتوان اظهار نظر کرد. این عدم قطعیت بهویژه وقتی همراه با انسان و جامعه باشد، بسیار مشهودتر است.
در مدلهای اقتصادی و مدلهای مالی، اهمیت ریسک به آن اندازه است که مدلهایی که ریسک را در تحلیل خود وارد نمیکنند، ناقص خوانده میشوند. به همین دلیل تلاشهای زیادی شده تا شناخت از ریسک و چگونگی تاثیرگذاری آن دقیقتر ارزیابی شود. در فرآیند شناخت از ریسک، انواع ریسکها شناسایی و چگونگی مدیریت آنها بحث و مدلسازی شده است. بنابراین امروزه شناخت بسیار دقیقتری از ماهیت ریسک و مدیریت آن وجود دارد. بانکها، شرکتهای بیمه، شرکتهای سرمایهگذاری، کارگزاریها و بسیاری از بنگاههای دیگر با ریسک مواجه هستند لذا سعی و تلاش دارند آن را مدیریت کنند. در بین انواع ریسکها یکی از ریسکهای بسیار مهم، ریسک سیاسی است که دارای تبعات وسیعی است.
در روزهای اخیر شاهد رفتارهایی از جنس اعتراض تعدادی از مردم بودهایم که بررسی آنها و چگونگی اثرگذاری آنها بر اقتصاد و بازارها قابل اهمیت هستند. کالبدشکافی دقیق رفتار اخیر مردم نیازمند بررسیهای انسانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصادی، سیاسی و... است که نیاز به بررسیهای بسیار عمیقتر دارد.
بهرغم اینکه اعتراضات اخیر، کنترل و روزهایی که کشور با آن درگیر بود، به نسبت کوتاه بود اما با وجود این، این اعتراضات بر تعدادی از بازارها از جمله بازار ارز که دارای اثرپذیری و انعکاس سریعتر است، اثرگذار بوده به طوری که رفتارهای سوداگرانه مردم جهت خرید ارز (دلار) در این روزها افزایش یافت که این موضوع منجر به افزایش قیمت دلار در بازار شده و سقفهای جدیدی از قیمت دلار در این روزها دیده میشود. همچنین روزهای قرمز بورس در چند روز اعتراضات، واکنشی از بازار سرمایه به این اتفاقات بود. با توجه به کنترل اعتراضات اخیر، تاثیرگذاری این اعتراضات بر سایر متغیرها از جمله متغیرهای واقعی اقتصاد مانند تولید بسیار کم ارزیابی میشود منتها به این موضوع باید توجه داشت که چون یکی از ریشههای اعتراضات اخیر مردم، مسائل اقتصادی (ترکیبی از فساد، بیکاری، تورم، قدرت خرید اندک و...) بوده باید تدبیری برای بهبود وضعیت اقتصاد اندیشیده شود در غیر این صورت پیشبینی میشود موج بعدی اعتراضات وسیعتر و اثرگذاری آنها بر بازارها و لذا متغیرهای اقتصادی شدیدتر شود. البته باید مباحث روانشناختی را که این اعتراضات در بلندمدت به وجود میآورند در نظر گرفت که ممکن است این مسائل حتی بر متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار باشند. در هر حال آنچه میتوان فعلاً اظهار نظر کرد این است که به نظر میرسد اثرات اقتصادی اعتراضات اخیر کنترل شده است.
اما علاوه بر توجه به مساله اعتراضات، آنچه در تحلیل شوک سیاسی و اثر آن بر اقتصاد در این روزها باید به آن توجه ویژه داشت، رسیدن به روز 13 ژانویه (مصادف با روزهای 22 و 23 دیماه)، یعنی روزی که مهلت 90 روزه بررسی پایبندی ایران به برجام به اتمام میرسد، است. تحلیلهای سیاسی حاکی از آن است که خروج آمریکا از برجام یکی از گزینههای بسیار محتمل خواهد بود. این احتمال حتی توسط مسوولان کشور1 نیز پیشبینی شده است. بنابراین بررسی این مساله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
خروج احتمالی آمریکا از برجام در کوتاهمدت مانند یک شوک بر اقتصاد تاثیر خواهد گذاشت و آنچه قابل اهمیت است نزدیک بودن خروج احتمالی آمریکا از برجام با اعتراضات اخیر است که ممکن است این همزمانی میزان اثر اقتصادی خروج آمریکا از برجام را بیشتر از مقدار واقعی خود نشان دهد. خروج از برجام منجر به افزایش نااطمینانی از شرایط آتی اقتصاد و لذا افزایش ریسک در بسیاری از بازارها حداقل در کوتاهمدت خواهد شد. نحوه مواجه شدن بازارها با این پیامد، پس از شوک اولیه، بستگی به چگونگی برخورد سایر کشورها با این موضوع و همچنین چگونگی مواجه شدن خود آمریکا با این موضوع دارد. همچنین باید توجه داشت که خروج آمریکا از برجام، انتقادات داخلی زیادی به سمت دولت و تلاشهای تیم هستهای طی سالهای گذشته روانه خواهد کرد. منتقدان حتماً خواهند گفت که مذاکرات از اصل اشتباه بوده است. در این یادداشت به مسائل سیاسی پرداخته نمیشود و تلاش میشود فقط به بررسی اثرات اقتصادی این خروج احتمالی پرداخته شود.
بررسی تاریخی رفتارهای آمریکا2 نشان میدهد که آمریکا جهت خواستههای خود از تمام ابزارها استفاده میکند و احتمالاً پس از خروج از برجام تمام تلاش خود را جهت از بین بردن کل برجام یا بیاثر کردن آن خواهد کرد. در این مسیر، مطمئناً از تمام ابزارها جهت همراه کردن سایر کشورها استفاده خواهد کرد. بنابراین سابقه رفتاری تاریخی آمریکا نیز نشان میدهد که اثرات اقتصادی خروج آمریکا از برجام مهم خواهد بود.
پیشبینی میشود در بین بازارها، اولین بازاری که به سرعت نسبت به این رفتار آمریکا، واکنش نشان میدهد، بازار ارز خواهد بود. نرخ ارز (قیمت دلار) مانند روزهای اعتراضات، مسیر افزایشی را در پیش خواهد گرفت. این روند بهویژه در صورتی که خروج آمریکا از برجام بر درآمدهای نفتی تاثیرگذار باشد، شدیدتر خواهد بود. البته لازم به توضیح است فارغ از مساله مورد بررسی، گروهی از اقتصاددانان هم معتقدند که نرخ ارز باید حدود 5000 تا 5300 تومان باشد، یعنی به صورت بنیادی قیمت ارز باید افزایش یابد. لذا مطمئناً در صورت بروز شوک خروج آمریکا از برجام، نرخ ارز افزایش خواهد یافت.
بازار طلا نیز از بازارهایی است که به سرعت میتواند واکنش نشان دهد. به تبع افزایش نرخ ارز، قیمت هر اونس طلا در داخل کشور افزایش خواهد یافت. بنابراین پیشبینی میشود این بازار نیز دستخوش تغییراتی خواهد بود.
بازار پول که نماد آن سیستم بانکی است از این رخداد تاثیر خواهد گرفت و آن، کاهش ارتباطات با بانکهای بینالمللی است. اگرچه تاکنون نیز ارتباطات به شکل کامل برقرار نشده اما کموبیش این ارتباط وجود دارد. با خروج آمریکا از برجام این ارتباط تنگتر خواهد شد و آمریکا با تهدید به تحریم بانکهای بزرگ، انگیزه آنها جهت فعالیت با سیستم بانکی را کاهش خواهد داد. همچنین باید به این نکته نیز اشاره کرد که در صورت افزایش رفتار سوداگرانه در خرید ارز و طلا، خروج پول از سیستم بانکی ممکن است افزایش یابد.
بازار سهام نسبت به خبر اولیه روزهای قرمز را پشت سر خواهد گذاشت. بسیاری از تحلیلگران شوکهای سیاسی را در رفتار و تصمیمگیری خود وارد میکنند. بنابراین پیشبینی میشود با بروز این خبر، تعدادی قصد خروج از بازار و لذا فروش سهام خود را داشته باشند. متغیرهای واقعی اقتصاد نیز در بلندمدت از این رفتار تاثیر خواهند گرفت. بیکاری، تورم و تولید نیز در جهتهای نامطلوب حرکت خواهند کرد.
البته باید به این موضوع اشاره کرد که خوشبختانه ظرفیت اقتصادی داخلی کشور در حدی است که در صورت مدیریت شوک اولیه و اخذ تصمیمهای درست از جانب تصمیمگیران و سیاستگذاران، اثرات خروج آمریکا از برجام را میتوان تا حد زیادی کنترل کرد. اقتصاد مقاومتی که در این سالها بر آن تاکید زیادی شده است، بستر مناسبی است جهت واکنش به این اتفاقات.
مدیریت شوکها و حتی تحریمهای خارجی امکانپذیر است به شرطی که مدیریت مسائل اقتصاد داخلی، مطلوب باشد. فساد، تبعیض، اخذ تصمیمات نادرست، رفتار غیرعلمی و غیرکارشناسانه، عدم اخذ تصمیمهای به موقع و درست و بسیاری دیگر از مسائل داخلی است که عرصه را تنگ میکند و منجر به اعتراضات میشود وگرنه این دیار به تاریخ خود دشمنان زیادی را از سر باز کرده است.