بازیگران جسور
کدام استارتآپها صادرکننده موفق شدند؟
داشتن ایدههای نوآورانه در کسبوکارها چقدر اهمیت دارد؟ و مهمتر از آن این است که چگونه میتوانیم این نوآوریها را در کارها اجرایی کنیم؟ بسیاری از استارتآپها به دلیل ایدههای نوآورانهشان راه جهانی شدن در پیش گرفتهاند. در این مطلب تعدادی از این کسبوکارها را معرفی میکنیم و نشان میدهیم چگونه گامهای بلندی در راستای تبدیل شدن به صادرکنندگان موفق در مقیاس جهانی برداشتهاند.
داشتن ایدههای نوآورانه در کسبوکارها چقدر اهمیت دارد؟ و مهمتر از آن این است که چگونه میتوانیم این نوآوریها را در کارها اجرایی کنیم؟ بسیاری از استارتآپها به دلیل ایدههای نوآورانهشان راه جهانی شدن در پیش گرفتهاند. در این مطلب تعدادی از این کسبوکارها را معرفی میکنیم و نشان میدهیم چگونه گامهای بلندی در راستای تبدیل شدن به صادرکنندگان موفق در مقیاس جهانی برداشتهاند.
Bytedance
شرکت چینی «بایت دانس» با ارزش 140 میلیارد دلار، به دلیل فناوری هوش مصنوعی خود شناخته شده است و توسعهدهنده پلتفرمهای محبوب رسانههای اجتماعی Douyin و تیکتاک به شمار میرود. بایت دانس یک شرکت فناوری اینترنتی چینی بسیار نوآور و موفق است که به دلیل طیف گستردهای از پلتفرمهای محتوایی که هدف آن اطلاعرسانی، آموزش، سرگرمی و الهام بخشیدن به مردم در زبانها و فرهنگهای مختلف است، شهرت یافته است. رشد و موفقیت روزافزون این شرکت را میتوان به استفاده از پلتفرم SSP نسبت داد، که نوآوری را تقویت کرده و به توسعه محصولات مختلف آن کمک میکند. تا سال 2023، بایت دانس به 9 /1 میلیارد کاربر فعال ماهانه در 150 کشور، با بیش از 110 هزار کارمند و درآمد 58 میلیارد دلاری رسید. برنامههای آن، به ویژه تیکتاک، بیش از سه میلیارد بار در سراسر جهان دانلود شده است.
اولین برنامه بایت دانس Neihan Duanzi بود؛ یک پلتفرم برای اشتراکگذاری جوکها و ویدئوهای طنزآمیز، که در مارس 2012 راهاندازی شد، اما دولت چین این پلتفرم را در سال 2018 تعطیل کرد. محصول شاخص این شرکت، Toutiao، با داشتن 320 میلیون کاربر فعال ماهانه و 20 درصد از کل درآمد تبلیغاتی بایت دانس در زمانی اندک به محبوبترین برنامه خبری در چین تبدیل شد. با وجود موفقیتهای پیاپی این شرکت، بایت دانس در چندین کشور با نگرانیهای امنیتی، نظارت و سانسور مواجه شده است. با وجوداین، این شرکت همچنان یک بازیگر مسلط در صحنه فناوری جهانی است و به طور مداوم دامنه و نفوذ خود را از طریق محصولات و خدمات نوآورانهاش گسترش میدهد.
Stripe
«استرایپ» یک شرکت خدمات مالی و نرمافزار پرداخت از ایالاتمتحده است که ارزش آن در طول همهگیری جهانی کووید 19 به ۹۵ میلیارد دلار رسید. این شرکت در جایگاه ارائهدهنده خدمات مالی و نرمافزار به عنوان سرویس (SaaS (Software as a Service به معنای نرمافزار به عنوان سرویس است که در آن نرمافزار بهصورت آنلاین و از طریق اینترنت در اختیار کاربر قرار میگیرد و فرصتی را برای سازمانها فراهم میکند تا بدون نیاز به خرید و نصب نرمافزار، از طریق اینترنت به برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر دسترسی پیدا کنند) فعالیت میکند. این شرکت را برادران ایرلندی، پاتریک و جان کولیسون در سال 2010 راهاندازی کردند. دفتر مرکزی این شرکت در سانفرانسیسکو قرار دارد، اما نمایندگیهای دیگری در کالیفرنیا، ایالاتمتحده و دوبلین، ایرلند، دارد. در اینجا مروری کوتاه بر تاریخچه استرایپ و نقاط عطف مهم آن میاندازیم.
تاسیس: استرایپ با چشمانداز سادهسازی پرداختهای آنلاین پا به عرصه گذاشت. برادران کولیسون شرکت را پس از تجربه مشکل پذیرش پرداخت در وب راهاندازی کردند و تصمیم گرفتند آن را برای کاربران «واقعاً ساده» کنند.
تامین مالی اولیه: در سال 2011، استرایپ یک سرمایهگذاری دو میلیوندلاری از شخصیتهایی مطرح از جمله ایلان ماسک و پیتر تیل و همچنین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر مانند Sequoia Capital، Andreessen Horowitz و SV Angel دریافت کرد.
گسترش محصول: استرایپ که در ابتدا به عنوان نرمافزار پردازش پرداخت برای مشاغل آنلاین راهاندازی شد، خدمات خود را به صورت صورتحساب، جلوگیری از تقلب، صدور و... گسترش داده است. این شرکت به کسبوکارها در 46 کشور خدمات ارائه میدهد و در نقش یک بازیگر کلیدی در فضای تجارت الکترونیک ظاهر شده است.
مشارکت و رشد: استرایپ با شرکتهای بزرگی مانند فورد موتور و اسپاتیفای برای انجام تراکنشها و کسب درآمد از اشتراکها همکاری استراتژیک ایجاد کرده است. همچنین پرداختهای ارزهای دیجیتال را از طریق مشارکت با توئیتر به صورت آزمایشی انجام داد.
ارزشگذاری و تاثیر: در عرض سه سال پس از عرضه عمومی، استرایپ به ارزش بیش از یک میلیارد دلار دست یافت. با وجود نوسانات قیمت سهام داخلی خود، استرایپ نقشی بیبدیل بر صنعت فینتک گذاشته است و همچنان به رشد مجموعه ابزارهای مالی خود ادامه میدهد. داستان موفقیت استرایپ گواهی بر پتانسیل استارتآپهای فینتک برای برهم زدن سیستمهای مالی سنتی و ارائه راهحلهای نوآورانه برای تجارت آنلاین است. توسعه مداوم و مشارکتهای استراتژیک این شرکت نشاندهنده یک خط سیر آینده قوی در صنعت خدمات مالی است.
Klarna
شرکت فینتک سوئدی «کلارنا» به ارزش 6 /45 میلیارد دلار به خاطر راهحلهای پرداخت آنلاین خود شناخته شده است. این شرکت سوئدی با ارائه خدمات مالی آنلاین، بهویژه الگوی پرداخت «اکنون بخر، دیرتر بپرداز» (BNPL) تاثیر چشمگیری بر صنعت تجارت الکترونیک گذاشته است. کلارنا را در سال 2005 سباستین سیمیاتکوفسکی، نیکلاس آدالبرث و ویکتور جاکوبسون بنیان نهادند، و با چشماندازی جسورانه شروع به کار کرد تا پرداخت آنلاین را برای مشتریان آسان و ایمن کند. در ادامه به تاریخ کلارنا و نقاط عطف مهم آن اشاره میشود.
تولد: ایده کلارنا ابتدا، زمانی که در یک مسابقه در استکهلم مطرح شد، رد شد. با این حال، تشویق یک فرد ناشناس و البته سرمایهگذار (سباستین سیمیاتکوفسکی) را همراه داشت و در نهایت صنعت بانکداری را با راهحلهای پرداخت مبتکرانه خود مختل کرد.
سالهای اولیه: نخستین معامله کلارنا در سال 2005 در یک کتابفروشی سوئدی به نام Pocketklubben انجام شد. خدمات BNPL این شرکت سطح جدیدی از اعتماد و امنیت را به خرید آنلاین آورد که در آن زمان مملو از کلاهبرداری بود.
گسترش: کلارنا بین سالهای 2006 و 2010 به سایر مناطق شمال اروپا، آلمان و هلند سفر کرد. در سال 2010، این شرکت از Kreditor به Klarna تغییر نام داد.
نقطه عطف ارزیابی: تا سال 2012، کلارنا، با ارزش شرکت بیش از یک میلیارد دلار در حوزه خود سرآمد شد.
جایگاه جهانی: از سال 2023، کلارنا به 150 میلیون مصرفکننده و 500 هزار خردهفروش در 45 بازار خدمات عرضه میکند. این شرکت هجدهمین سالگرد تولد خود را جشن گرفته است که نمادی از بلوغ آن در سنت سوئدی است.
چالشها و رشد: با وجود مواجه شدن با نوسانات ارزشگذاری، کلارنا به رشد خود ادامه داده و حدود 80 میلیارد دلار فروش آنلاین را در سال 2021 به ثبت رسانده و عنوان باارزشترین شرکت فناوری خصوصی اروپا را از آن خود کرده است.
سفر کلارنا از یک استارتآپ به یک بازیگر پیشرو در فضای فینتک، قدرت دگرگونکننده پشتکار و نوآوری را در مقابله با بدبینیها و چالشهای ابتدای کار نشان میدهد. این شرکت با هدف انجام پرداختهای آنلاین تا حد امکان ساده، ایمن و روان به تکامل خود ادامه میدهد.
eBay
«ئیبی» یک شرکت تجارت الکترونیک چندملیتی است که در 3 سپتامبر 1995 پییر امیدیار با نام AuctionWeb آن را تاسیس کرد. این شرکت بهخاطر فروشهای خود به سبک حراجی معروف است و به خرید «اکنون بخر»، تبلیغات طبقهبندیشده آنلاین و سایر خدمات گسترش یافته است. ئیبی خریداران و فروشندگان را در سراسر جهان به هم متصل میکند و در بیش از 190 بازار فعالیت میکند. در مورد صادرات، خود ئیبی کالایی را نمیفروشد یا صادر نمیکند. در عوض، به عنوان یک پلتفرم عمل میکند که در آن فروشندگان و مشاغل فردی مواردی را برای فروش فهرست میکنند؛ از جمله گزینههای حملونقل بینالمللی. گستردگی این پلتفرم بسیار زیاد است و این شرکت در رده دومین بازار آنلاین پربازدید در سال 2023 رتبهبندی شده و تنها آمازون از آن پیشی گرفته است. از نظر دادههای فروش، توزیع حجم ناخالص کالا (GMV) به تفکیک کشور در سال 2022 نشان داد که ایالاتمتحده تقریباً 44 درصد از کل GMV را به خود اختصاص داده است، پس از آن بریتانیا با سهم 5 /14 درصد و آلمان با 4 /14 درصد قرار دارند. این ارقام نشاندهنده حجم قابل توجه تراکنشهای تسهیلشده از طریق ئیبی است که فروش داخلی و بینالمللی را دربرمیگیرد. اگر به آمار دقیقتر یا دادههای صادراتی خاص علاقه دارید، ئیبی ابزارهایی را به فروشندگان پیشنهاد میکند تا دادههای فروش خود را استخراج کنند، که میتواند بینشهایی را درباره حجم صادرات فردی ارائه دهد. با این حال، آمار صادرات جامع به دادههای انبوه همه فروشندگانی که از ئیبی برای معاملات بینالمللی استفاده میکنند بستگی دارد.
استارتآپهایی که به آنها اشاره شد نهتنها به جایگاهی ویژه رسیدهاند، بلکه به بازیگران کلیدی در صنایعی که در آن فعالیت دارند تبدیل شدهاند و سهم قابل توجهی از بازار صادرات جهانی را از آن خود کردهاند. آنها طیف متنوعی از بخشها از جمله هوش مصنوعی، هوا-فضا، خدمات مالی، نرمافزار و لجستیک را در حوزه خود به کار گرفتهاند که نشاندهنده پتانسیل گسترده استارتآپها برای ایفای نقش در تجارت بینالملل است.
این کسبوکارها از طریق ترکیبی از استراتژیها و شیوههای کاری مرتبط با حوزه فعالیتشان مقایسه میشوند و بسته به نوع عملکرد خود به بازارهای جهانی راه پیدا میکنند؛ همانطور که شرکتهای فوق در جایگاه صادرکنندگان موفق نوآوری نشستهاند. در ادامه به برخی از عوامل کلیدی که در موفقیت آنها نقش داشته است اشاره میشود.
ساختار ناب: استارتآپها اغلب ساختاری ناب دارند که امکان خلاقیت و چابکی بیشتری را فراهم میکند. این ویژگی به آنها امکان میدهد بهسرعت جستوجو کنند و با بازارهای جدید سازگار شوند.
همکاری هوشمند: بسیاری از استارتآپها با شرکتهای الکترونیکی همکاری میکنند تا زیرساختهای خود را هوشمند کنند. این کار به آنها کمک میکند تا نوآوریهای خود را بهسرعت آزمایش کنند و مورد بررسی قرار دهند.
انکوباتورها و شتابدهندهها: این برنامهها منابع و شبکه مورد نیاز برای رشد را در اختیار استارتآپها قرار میدهند. آنها اغلب به استارتآپها کمک میکنند تا الگوهای کسبوکار خود را اصلاح کنند و برای گسترش بینالمللی آماده شوند.
ریسکپذیری و سرمایهگذاری: استارتآپها به تمایل به ریسک شهرت دارند. آنها اغلب سرمایهگذاری را جذب میکنند که به آنها امکان میدهد ایدههای جسورانه را دنبال کنند و آنها را به بازار بیاورند.
نوآوری مبتنی بر هدف: بسیاری از استارتآپها ماموریتی برای حل مشکلات خاص، مانند مبارزه با تغییرات آبوهوایی یا پیشبرد اقتصاد دایرهای، برای خود تعریف کردهاند. این تمرکز میتواند به راهحلهای نوآورانهای بینجامد که آنها را وارد دایره ارتباط جهانی میکند.
محیط نظارتی: یک محیط نظارتی حمایتی میتواند رشد و گسترش بینالمللی استارتآپها را تسهیل کند. این شامل سیاستهایی است که کارآفرینی و نوآوری را تشویق میکند.
ارتباطات برونمرزی: ارتباطات و همکاری موثر در سراسر مرزها میتواند به استارتاپ ها کمک کند تا بازارهای مختلف را درک کرده و به سمت آن حرکت کنند که به استراتژیهای صادراتی موفق منجر میشوند.
استعداد و رهبری: داشتن یک تیم بااستعداد و رهبری قوی برای استارتآپها در جهت نوآوری و مدیریت چالشهای صادرات در ورود به بازارهای جدید بسیار مهم است.
با ترکیب این عناصر، استارتآپها میتوانند به طور موثر نوآوریهای خود را صادر کنند و به شرکتهای موفق جهانی تبدیل شوند. آنها با تطبیقپذیری، تدبیر و تمرکز بر ماموریت اصلی خود، موفق میشوند بر چالشهای افزایش سطح و رقابت در عرصه بینالمللی غلبه کنند.
موفقیت استارتآپها در سطح جهانی را میتوان به چندین عامل مهم نسبت داد.
الگوهای کسبوکار نوآور: استارتآپها اغلب با الگوهای کسبوکار نوآورانه که ارزشهای پیشنهادی جدیدی عرضه میکنند، کسبوکارهای سنتی را به چالش میکشند.
سازگاری: آنها بسیار سازگار هستند و میتوانند بهسرعت به تغییرات بازار و تقاضاهای مصرفکننده پاسخ دهند.
ذهنیت جهانی: استارتآپهای موفق از همان ابتدا به صورت جهانی فکر میکنند و هدفشان رفع مشکلات یا نیازهای جهانی است.
دسترسی به سرمایه: آنها به سرمایههای خطرپذیر و سایر اشکال سرمایهگذاری دسترسی دارند که برای گسترش عملیات و ورود به بازارها نقشی بسیار مهم دارد.
استعدادیابی: این شرکتها استعدادهای برتر را از سراسر جهان جذب میکنند و دیدگاهها و مهارتهای متنوعی را به همراه دارند.
اهرم فناوری: آنها از جدیدترین فناوریها برای بهبود کارایی، دسترسی و تجربه مشتری استفاده میکنند.
رویکرد مشتریمحور: تمرکز قوی بر تجربه و رضایت مشتری به آنها کمک میکند تا یک پایگاه مشتری وفادار بسازند.
مشارکتهای استراتژیک: تشکیل مشارکتهای استراتژیک میتواند استارتآپها را یاری کند تا وارد بازارهای جدید شوند و محصولات یا خدمات خود را به طور موثرتری توزیع کنند.
ناوبری نظارتی: درک و ناوبری در محیطهای نظارتی مختلف کلید گسترش بینالمللی است.
ساخت برند: آنها در ساخت برندهای قوی سرمایهگذاری میکنند که با مشتریان در فرهنگها و مناطق مختلف طنینانداز میشود.
این عوامل، همراه با چشمانداز گسترده و اجرای قدرتمند، استارتآپها را قادر میکند تا نهتنها در سطح محلی موفق شوند، بلکه نقشی تاثیرگذار در عرصه جهانی داشته باشند. آنها اهمیت رویکرد استراتژیک به نوآوری و رشد را در بازار رقابتی جهانی به نمایش میگذارند.