نه بهآن شوری
نرخ باروری در افغانستان واقعاً چقدر است
این گزارشی است درباره افغانستان که به جنگ، بمب یا طالبان مربوط نمیشود. حتی کمی خبر خوب هم در آن هست. درباره جمعیتشناسی افغانستان است. مدتهاست که افغانستان خارج از محدوده جمعیتشناسی به حساب میآید. به استناد بخش جمعیت سازمان ملل، نرخ باروری این کشور در فاصله سالهای 2005 تا 2010 نزدیک به 6 /6 بود که پس از نیجر در جهان دوم است (نرخ باروری میانگین تعداد بچههایی است که هر زن در طول عمرش به دنیا میآورد).
این گزارشی است درباره افغانستان که به جنگ، بمب یا طالبان مربوط نمیشود. حتی کمی خبر خوب هم در آن هست. درباره جمعیتشناسی افغانستان است. مدتهاست که افغانستان خارج از محدوده جمعیتشناسی به حساب میآید. به استناد بخش جمعیت سازمان ملل، نرخ باروری این کشور در فاصله سالهای 2005 تا 2010 نزدیک به 6 /6 بود که پس از نیجر در جهان دوم است (نرخ باروری میانگین تعداد بچههایی است که هر زن در طول عمرش به دنیا میآورد). فاصله این شاخص با سایر کشورهای حوزه جنوب آسیا بسیار چشمگیر است: نرخ باروری از 4 در پاکستان تا کمتر از 3 در بنگلادش، هند و سریلانکا تغییر میکند. ظاهراً باروری سربهفلکزده افغانستان با برداشتی از آن به عنوان کشوری که در دام شیوهای غیرعادی و غیرکارکردی از توسعه افتاده سازگار است؛ کشوری اسیر جنگ، افراطگرایی، آداب و رسوم قبیلهای و انقیاد زنان. اما این نرخ باروری همواره تا حدی بر پایه حدس و گمان بود. آخرین سرشماری افغانستان در سال 1979 انجام شد، همان سالی که حمله شوروی صورت گرفت. از آن زمان تاکنون نسل جدیدی رشد کرده، در هیاهوی خشونت فراگیر و بیثباتی. دانستن اینکه نرخ باروری در این مدت چه تغییری کرده کار بینهایت دشواری بوده است. اهمیت طرح «سرشماری مرگومیر در افغانستان» از همین جا ناشی میشود. این آمارگیری که بر اساس گفتوگوهایی که با 48 هزار زن و دختر 12 تا 49 ساله انجام شده، نزدیکترین چیز به یک سرشماری ملی است که در 30 سال گذشته در این کشور انجام شده است (سرشماریهای کوچکتری در سالهای 2003 و 2007 تا 2008 انجام شده بود اما پوشش هیچ کدام در سطح ملی نبود). نتیجهای که از این سرشماری به دست آمد یک شگفتی بود. نرخ باروری افغانستان اکنون 1 /5 است؛ 5 /1 امتیاز پایینتر از برآورد سازمان ملل. این تفاوت بسیار چشمگیر است. افغانستان را از «خارج از محدوده» به «صرفاً صدر فهرست» میآورد. این نرخ جدید باروری بین تانزانیا و عراق قرار میگیرد. بنابراین دیگر چندان هم استثنایی نیست. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، این سرشماری کامل نیست. قندهار، هلمند و زابل سرشماری نشدهاند زیرا جمعآوری اطلاعات در این ولایتها بیش از حد خطرناک بود، بنابراین 13 درصد از کل جمعیت سرشماری نشدهاند. اما این سرشماری تا جایی که واقعبینانه امکانپذیر بود کامل است و بیشتر دادههای پایه جمعیتشناختی را دربرمیگیرد، ازجمله مرگومیر، تنظیم خانواده و مراقبت مادران. این شاخصها تایید میکنند که وضعیت رفاهی اندکی رو به بهبود است. میانگین سن ازدواج رو به افزایش است، هرچند برای دختران هنوز فقط 18 سال است. استفاده از روشهای پیشگیری از آبستنی همچنان طرفداران اندکی دارد (تنها یکپنجم از زنان متاهل از یک روش مدرن استفاده میکنند)، اما در مناطق روستایی استفاده از آنها از سال 2003 تاکنون سه برابر شده است. مرگومیر مادران به 327 مرگ در هر 100 هزار زایمان کاهش یافته است؛ سازمان بهداشت جهانی این رقم را 1400 در 100 هزار تعیین کرده بود. استثنای بزرگ در این میان آموزش دختران است که این سرشماری نشان میدهد 76 درصد از آنها هرگز به مدرسه نرفتهاند.
طبق این سرشماری مهمترین دلایل افت باروری، شهری شدن و دستیابی بیشتر به برنامههای تنظیم خانواده است. در سال 2003 دولت یک بسته بهداشت پایه - شامل تنظیم خانواده - را اجرا کرده که در مناطق روستایی هم گسترش یافته است. الیزابت لیهای مدسن جمعیتشناس مرکز ویلسون که اتاق فکر آمریکایی است، میگوید «داریم میفهمیم که اوضاع آنقدرها هم ناامیدکننده نیست. ارائه خدمات پایه در بیشتر مناطق این کشور امکانپذیر است.» پرسش این است که آیا افغانستان باروریاش را تا «سطح جانشینی» که حدود 1 /2 است (نرخی که جمعیت را در بلندمدت ثابت نگه میدارد) کاهش خواهد داد، همانطور که هند این کار را کرده است، یا روند کاهش باروری متوقف خواهد شد، همانطور که در مورد همسایهاش پاکستان اتفاق افتاده است. در حال حاضر بیشتر به نظر میرسد که این روند متوقف شده است. پس از دههها نرخ بالای زاد و ولد، نیمی از جمعیت زیر 15 سال است. طبق محاسبه خانم لیهای مدسن، حتی اگر باروری با سرعت ثابت کاهش یابد، باز هم تعداد بچهها در 15 سال آینده 5 میلیون یا بیشتر از 30 درصد افزایش خواهد یافت. به این ترتیب افغانستان همچنان در «منطقه خطر جمعیتشناختی» باقی میماند که در آن نیمی از جمعیت زیر 30 سال است (چنین کشورهایی نسبت به کشورهای مسنتر در برابر تعارضات اجتماعی آسیبپذیرترند). با این حال افغانستان اکنون به در خروجی منطقه خطر نزدیکتر از گذشته است و همین هم خوب است.
Economist, Jul. 23, 2012