تاریخ انتشار:
نگاهی به تحولات یک سال اخیر در عرصه جامعه
افزایش اعتماد جامعه به دولت
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی، شعارها و قولهایی را به مردم داده بود. در آن زمان در مردم نیز انتظارات فروخفته، نادیده گرفتهشده و شاید حتی سرکوب شده وجود داشت. بنابراین در فضای دو یا سه ماهه انتخابات مردم احساس کردند میتوانند تجدید امیدی داشته باشند و احتمال تغییر در سطوح مختلف وجود دارد
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی، شعارها و قولهایی را به مردم داده بود. در آن زمان در مردم نیز انتظارات فروخفته، نادیده گرفتهشده و شاید حتی سرکوب شده وجود داشت. بنابراین در فضای دو یا سه ماهه انتخابات مردم احساس کردند میتوانند تجدید امیدی داشته باشند و احتمال تغییر در سطوح مختلف وجود دارد. حال شاید این تغییرات مطابق با انتظاراتشان نباشد اما احساس کردند دگرگونی و تحول در انتظارشان است. سخنان و وعدههای آقای روحانی در کمپینهای انتخاباتی، امید در فضای جامعه ما و در دل مردم ایجاد کرد. البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که معمولاً در پس هر انتخابات چنین تغییر روحیهای در مردم دور از انتظار نیست. پس از هر انتخابات یا مردم احساس میکنند شکست خوردهاند یا اینکه خود را پیروز میبینند. این مساله یک امر نسبی است و نباید آن را مطلق دانست. پس از انتخابات 24 خرداد 92 احساسات حاکم بر مردم پیروزی بود. آنها به این باور رسیده بودند که برخی از خواستههای آنها ممکن است محقق شود و به عبارتی عقلانیت بر فضای سیاسی کشور حاکم شود و تصمیمگیریها از شکل عجولانه و شخصی خارج شده و به تصمیمگیری کارشناسی و سنجیدهتر مبدل
شود. البته این را هم نباید نادیده گرفت که امید یا انتظاری که در این یک سال در فضای جامعه ایجاد شده است بخش عمدهای از آن متاثر از سیاستی است که دولت جدید در پیش گرفته است. مردم در بخشی از زمینهها ثمراتی را دیدهاند و امیدشان به نتیجه رسیده است و در بخشی دیگر هم انتظار دارند بیشتر تلاش شود تا ثمره آن را شاهد باشند. در جامعه ما در یک سال گذشته اعتماد به دولت و عقلانیت دولت بیش از گذشته شده است. این مساله به تجربه هشت سال گذشته یعنی دولت نهم و دهم بازمیگردد. نظام تصمیمگیری دولتی در این هشت سال شخصی و غیرکارشناسی بود و مردم را ناامید و نسبت به آینده جامعهشان نگران کرد. پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات، همین مردم احساس کردند افرادی آمدهاند که کاربلد و اصطلاحاً کارشناس هستند و با مسائل دنیای صنعت، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و دانشگاه آشناتر هستند. بنابراین آرامش توام با امید نسبت به نظام تصمیمگیری، بر فضای جامعه حاکم شد. امید به آینده در گروههای مردم ایجاد شد و حال پس از یک سال مردم بر این باورند که افرادی روی کار آمدهاند که با فکر و تدبیر تصمیمات را اتخاذ میکنند. تصمیماتی نه به قصد کنار زدن مخالف
بلکه به قصد بهبود شرایط جامعه اعم از آموزش، بهداشت، اشتغال و کاهش تورم. اگر به دنبال علت ایجاد چنین فضایی پس از گذشت یک سال از انتخابات ریاستجمهوری باشیم، معمولاً مردم در جریان مقایسه میان دورهها دست به نتیجهگیری میزنند و احساس آنها هم برگرفته از همین مقایسه است. وقتی دولت نهم تمام شد گروههای بسیاری از مردم، به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ و به ویژه در میان گروههای وابسته به طبقات متوسط فرهنگی به بالا برانگیخته شده بودند که تغییری در فضای تصمیمگیری کشور ایجاد کنند. در آن دوره این گروهها احساس کرده بودند که تحقیر میشوند و دولت شایستهتری را مناسب خود و کشور خود میدانستند. به عبارتی به دنبال دولتی بودند که از استانداردهای کارشناسی بالاتری برای تصمیمات خود بهره ببرد و در مقیاس جهانی نیز بهتر بتواند چهره ایران را نشان دهد. از سوی دیگر به دنبال دولتی بودند که در سطح داخلی هم همدلانهتر با مسائل مردم برخورد کند و از زبان و گفتار مناسبتری در برابر مردم استفاده کند. این انتظار از آن زمان ایجاد شده بود و پس از چهار سال در انتخابات دولت یازدهم نیز همین مساله موجب شد مردم برانگیخته شوند. مردم به دنبال آن
بودند که دولتی را روی کار بیاورند که مشابه دولت قبلی نباشد. با انتخاب روحانی و آن سیاستهایی که از سوی دولت او اعلام شد و انتصاباتی که در وزارتخانهها و در سطح مسوولان و مدیران در این یک سال صورت گرفت؛ همه دستبهدست هم داد که امیدها تقویت شود و البته انتظاراتی هم در سطح جامعه برای بهبود شرایط فراهم آید. آنها که امروز روی کار آمدهاند در دو دولت پیش در حاشیه بودهاند و از آن دولت آسیب دیدهاند. پس احساس مشترکی با مردم داشتهاند و مردم و دغدغههای مردم را دیدهاند و شناختهاند. نتیجه نهایی این است که هم سیاستهایی که دولت جدید اتخاذ کرده است و هم سیاستهای دولت نهم و دهم که شرایط مقایسه را میان دو دولت فراهم کرده است تاثیرگذار بر فضای جامعه است و موجب بهبود روحیه مردم شده است.
دیدگاه تان را بنویسید