تاریخ انتشار:
حمیدرضا جلاییپور در گفتوگو با تجارت فردا از کارنامه ۱۰ماهه روحانی
دولت نمره خوبی میگیرد
هفته گذشته یکسالگی پیروزی حسن روحانی جشن گرفته شد. در این یک سال دولت با بسیاری از مشکلات دست و پنجه نرم کرد. مردم روحانی و یارانش را در قماش شوالیههایی میدیدند که قرار است مشکلات باقیمانده از دولت محمود احمدینژاد را مرتفع کنند.
بعد از گذشت نزدیک به یک سال از پیروزی حسن روحانی چه ارزیابیای در مورد عملکرد دولت وی دارید؟ به نظر شما کارنامه این دولت در چه مواردی موفق بوده است؟ آیا دولت توانسته به وعدههایی که در زمان انتخابات داده بود عمل کند؟
به نظرم لازمه موفقیت دولت روحانی بیش از هر چیز حمایت جریانهای اجتماعی و سیاسی است که روحانی با رای آنها رئیسجمهور شد، تا بدین ترتیب دولت را یاری بدهند تا بتواند از گردنههای سخت حل مشکل تنشزدایی از عرصه سیاست خارجی، خروج از رکود و تورم و بهبود معیشت مردم عبور کند. شما توجه کنید که این مشکلات تنها به حوزه اقتصادی و سیاست خارجی اختصاص ندارد بلکه دولت در حوزه فرهنگی و سیاست داخلی هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند.
حالا دولت در این حوزهها موفق عمل کرده و میتوان نمره قابل قبولی به دولت داد؟ اصولاً اگر بخواهید به دولت نمره بدهید چه نمرهای میدهید؟
نمره را باید با توجه به شرایطی که کشور را تحویل گرفته داد. نمره خود روحانی خوب است. حسن روحانی برای تحقق وعدهها راه سخت و پرسنگلاخی را در پیش دارد، چون باید پاسخگوی مطالبات متعدد در حوزههای گوناگون باشد. مثلاً در حوزه فرهنگی، چهارپنجم بودجه فرهنگی در اختیار دولت نیست اما یقه دولت را گرفتهاند. کسانی منتقد آقای روحانی هستند که باور دارند باید بت آزادی را (که یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی بود و هست) شکست. به همین دلیل تمام نیروهایی که به آقای روحانی رای دادند باید با واقعبینی و صبوری دولت را همراهی کنند.
با این شرایط دولت نمره خوبی میگیرد. تلاش دولت بر این استوار است که در چهار حوزه سیاست خارجی، خروج از رکود و تورم، باز شدن فضای فرهنگی و سیاست داخلی دستاوردهایی داشته باشد. دولت در مهار بحران سیاست خارجی و جایگزینی تعامل بهجای تخاصم با کشورهای جهان و مهار ایرانهراسی گامهای خوبی برداشته. در اقتصاد در مهار تورم موفق بوده، الان روی خروج از رکود کار میکند. به خصوص اینکه در ابتدا کشور با تورم فزاینده و رشد منفی پنج درصد دست و پنجه نرم میکرد.
غیر از دو محور فوق میتوان عملکرد دولت در حوزه فرهنگی را قابل توجه دانست. به نظر من عملکرد وزیر ارشاد، نقطه قوت دولت روحانی است. بهرغم سر و صدایی که افراطیها به دنبال اقدامات علی جنتی راه انداختهاند میتوان گفت کار آقای جنتی در راس وزارت ارشاد به گشایش وضعیت فرهنگی کمک کرده. سختترین بخش کار روحانی در حوزه سیاست داخلی است. چون افراطیها اعتقادی به ایران برای همه ایرانیان ندارند. افراطیها در این مقطع زمانی همچون گذشته نیستند و به ثروت و قدرت دست یافتهاند و در اعمال فشار بیمحابا هستند
.
به نظر شما دولت در چه زمینههایی ضعیف عمل کرده و دستاورد خوبی نداشته است؟
کار دولت در زمینه طرح سلامت و بیمه همگانی عالی بوده است. ضعف دولت این است که همه کابینه دولت مثل خود روحانی عمل نمیکنند. وزیر کشور مثل شرمندهها عمل میکند.
به نظر شما چرا هر گونه اظهارنظر آقای روحانی در حوزه فرهنگ با واکنش شدید حلقهای خاص مواجه میشود؟ همچنان که دعوای به زور بردن مردم به بهشت بین روحانی و مخالفانش خیلی جدی شده است.
اتفاقاً اعتراض این افراد عیبی ندارد. افراطگرایان نیروهای ریشهداری از لحاظ اجتماعی نیستند. مهمترین علت ناراحتی آنها این است که در انتخابات از طرف مردم و رای آنها غافلگیر شدند. اگر احتمال میدادند که آقای روحانی رای میآورد ایشان را هم رد صلاحیت میکردند همچنان که آقای هاشمی را رد صلاحیت کردند. الان از این مساله نگرانند که عملکرد نادرست آنها در دولت گذشته آفتابی شود. افراطیها هویت و منافع خود را در خطر میبینند. روحانی مرتب به این افراد هشدار نصیحتآمیز میدهد. از آشتی صحبت میکند، هی میگوید به عقب نگاه نکنید به آینده نگاه کنید. ولی افراطیها چون ضربه هویتی و منفعتی خوردهاند نگرانند.
روحانی تلاش دارد برای عمل به وعدههایش به صورت اعتدالی دست به اصلاح بزند ولی نیروهای افراطی برآشفتهاند و وی را آماج انتقادات تند خود قرار دادهاند.
به نظر شما دولت در حوزه سیاست داخلی نیز توانسته موفقیتهایی کسب کند؟ چون بسیاری از منتقدان آقای روحانی بر این باورند که دولت نتوانسته در حوزه سیاست داخلی همچون سیاست خارجی چندان موفق باشد.
ایجاد تغییر در حوزه سیاست داخلی مشکلتر است. مهمترین شرط گشایش در این حوزه، سهیم کردن تمام جریانهای سیاسی در عرصه عمومی است. اما بسیاری از افراد افراطی اسلام و ایران را تنها برای خود میخواهند و اعتقادی به شعار ایران برای همه ایرانیان ندارند. ولی روحانی ایران را برای همه میخواهد. توجه دولت در اجرای اصل 15 قانون اساسی (یعنی رعایت حقوق فرهنگی اقوام ایرانی) گام رو به پیشی است.
به نظر شما احزاب سیاسی توانستهاند در دورانی که دولت روحانی امور کشور را در دست داشته است؛ فعالیت مناسبی داشته باشند؟
فضای سیاسی کشور مقداری گشوده شده هرچند برخی از احزاب سیاسی همچنان از فعالیت محروم هستند. اصلاحطلبان و اصولگرایان به عنوان جریانهای ریشهدار باید بتوانند توانمندی خود را در قالب احزاب به مردم ارائه کنند تا مردم بتوانند در فضاهای انتخاباتی دست به انتخاب بزنند. به هر حال دموکراسی بدون نظام رقابتی حزبی و شفاف و سراسری امکانپذیر نیست. روحانی دوست دارد جامعه سیاسی به این سمت پیش برود و تحزب در درون کشور نهادینه شود. ولی موانع زیاد است. ما شاهد این هستیم که وزارت اطلاعات به فعالان حزبی و سیاسی فشار نمیآورد اما تشکلهای موازی فشار میآورند. باید امید داشته باشیم که با حل مشکلات اقتصادی فعالیت حزبی هم کمهزینهتر شود. مهم رابطه خوب روحانی با تشکلهاست.
اما بسیاری از منتقدان با این کار مخالف هستند و بر این باورند که دولت نباید تمام تخممرغهای خود را در یک سبد بگذارد چون این کار ریسک بزرگی است.
در دیداری که آقای روحانی با فعالان اصلاحطلب داشت به این مساله اشاره داشت که میخواست زودتر با فعالان سیاسی دیدار داشته باشد اما مشکلات اضطراری کشور آنقدر زیاد بود که وقت برای کارهای دیگر نمانده بود. به نظرم توجه دولت به عرصه سیاست داخلی در دو ماه گذشته بیشتر شده.
به نظر شما چه تدابیری میتوان به کار گرفت تا بعد از هشت سال در صورت عدم پیروزی اعتدالگرایان در انتخابات ریاست جمهوری، این دستاوردها برگشتناپذیر شود.
دولت باید در گام اول هشت سال گذشته را شفافسازی کرده و از طریق رسانهها مردم را در جریان امور قرار بدهد تا مردم بفهمند در طول هشت سال گذشته چه بر سرشان آمده و معلوم شود که فلان شرکت شبهدولتی چقدر وام گرفته و در چه مسیری آن را خرج کرده است. به هر حال دوسوم اقتصاد ایران توسط نهادهایی اداره میشود که تحت اختیار دولت نیستند و معلوم نیست چقدر مالیات میدهند. زمانی که شرکتهای شبهدولتی بدانند که در رویت افکار عمومی هستند قطعاً بیشتر مراقب عملکرد خود میشوند. شفافسازی لازمه مبارزه با فساد ساختاری است. دیگر رشوه از حالت زیرمیزی به حالت رومیزی تغییر وضعیت داده است. حتی وزیر این کشور اذعان دارد که برای انجام یک پروژه موانع متعددی در پیش دارد اما فلان موسسه با دادن رشوه کار خود را انجام میدهد.
در این بسترهاست که امثال بابک زنجانیها کار خود را پیش میبرند. توجه داشته باشید داستان بابک زنجانی وقتی رو شد که اختلافاتی بین افراد اصلی شکل گرفت و احمدینژاد برای غلبه بر رقیب یک فیلم را رسانهای کرد. در آن فیلم بود که رسانهها از وجود بابک زنجانی مطلع شدند وگرنه تا پیش از آن کسی نمیدانست بابک زنجانی کیست.
به نظر شما دولت در طول یک سال گذشته توانسته گفتمان خود را در درون جامعه نهادینه کند به خصوص اینکه در طول یک سال گذشته حامیان آقای روحانی تلاش کردند تا برای اعتدال یک گفتمان تعریف کنند، فکر میکنید اعتدال ظرفیت تعریف گفتمان را دارد؟
اتفاقاً برخلاف نظر شما من بر این باورم که اطرافیان نزدیک ایشان تلاش سازماندهیشدهای را در این راستا انجام ندادند. البته برخی تلاش دارند تا اعتدالگرایی را به عنوان یک مکتب و گفتمان سیاسی معرفی کنند. اعتدالگرایی یک مشی سیاسی است و یک مکتب سیاسی در علوم سیاسی یا جامعهشناسی نیست. با راه بنداز و جا بنداز نمیتوان مکتب ایجاد کرد کما اینکه دولت قبل تلاش داشت تا مکتب ایرانی را در بین مردم نهادینه کند و اقداماتی همچون انداختن چفیه دور گردن کوروش را انجام داد اما موفقیتی حاصل نکرد.
از دید شما به عنوان یک استاد دانشگاه آیا میتوان سابقهای از مکتب اعتدالگرایی در متون و کتب جامعهشناسی سیاسی پیدا کرد؟
شما اگر اعتدالگرایی را در منابع علمی و آکادمیک مورد بررسی قرار دهید متوجه میشوید که نامی از اعتدالگرایی نمیتوان پیدا کرد. شما با مطالعه کتب درسی علوم سیاسی و جامعهشناسی به راحتی میتوانید لیبرالیسم، سوسیالیسم و نئولیبرالیسم را به عنوان یک ایدئولوژی و گفتمان سیاسی پیدا کرده حتی سوسیالدموکراسی و اسلام سیاسی را میتوان در این منابع پیدا کرد. اما در این منابع از اعتدال به عنوان یک ایدئولوژی و گفتمان سیاسی نام برده نشده است. در اندیشه سیاسی از اعتدالگرایی به عنوان یک مشی سیاسی بحث شده.
پس چه نامی را میتوان بر اعتدالگرایی اطلاق کرد؟
گفتم اعتدالگرایی بیش از اینکه یک مکتب یا گفتمان سیاسی باشد یک مشی سیاسی است. اتفاقاً در ایران اعتدالگرایی در برابر افراطگرایی قرار میگیرد و افراد میتوانند محافظهکار یا اصولگرا یا اصلاحطلب باشند اما در عین حال اعتدالگرا باشند و افراطی نباشند.
اما برخی از حامیان روحانی تلاش دارند برای اعتدال مکتب فکری بسازند.
کسانی که بر این باورند اعتدال مکتب فکری است باید منظور خود را از منظر مکاتب موجود علوم انسانی توضیح دهند. البته در سالهای گذشته بازار مفاهیم در عرصه عمومی ایران مثل بازار اقتصادی ما شده که در آن جنسهای قلابی چینی هم هست.
به نظر شما آیا میتوان با چتر اعتدال حامیان حسن روحانی را با مشربهای فکری متفاوت گرد هم جمع کرد؟
نوع عملکرد دولت احمدینژاد در طول هشت سال گذشته موجب شد همه جناحهای سیاسی مشی اعتدالی را بپسندند. نگرانی مردم از تکرار آن دوران موجب شد دکتر روحانی به عنوان طرفدار مشی سیاسی اعتدالی در انتخابات پیروز شود و اکثر نیروهای منتقد پشت سر آقای روحانی قرار گرفتند. الان همه امید دارند با اتخاذ مشی اعتدالی کشور که افراطگرایان آن را به داخل تونل تاریک برده بودند، بیرون بیاید و جامعه در ریل توسعه پایدار و همهجانبه قرار بگیرد.
به نظر شما بازگرداندن کشور به ریل درست چقدر زمان میبرد، چون بسیاری از مخالفان مرتب به توقعات اجتماعی و سیاسی دامن میزنند و سطح آن را بالا میبرند.
زمان میبرد، حرکت در جهت توسعه پایدار و همهجانبه یک نگاه بلندمدت و راهبردی است. مهم این است که هم دولت، هم سایر ارکان حکومت، هم نهادهای مدنی، هم تکتک شهروندان حرکت در جهت توسعه پایدار را جدی بگیرند. مهمترین مانع توسعه پایدار در ایران همین افراطگرایی خودحقبین است.
دیدگاه تان را بنویسید