تاریخ انتشار:
چهار مدل برای ادامه اجرای هدفمندی
سوالی است که طرح آن - برخلاف خواست مدافعان حذف سه دهک در هدفمندی یارانهها - در هفته گذشته جدیتر مطرح شده و سبب شده در مورد قطعی بودن حذف سه دهک، تردیدهایی ایجاد کند.
«قانون اساسی جمهوری اسلامی اجازه برداشت حذف سه دهک را از دریافت یارانهها میدهد؟» سوالی است که طرح آن- برخلاف خواست مدافعان حذف سه دهک در هدفمندی یارانهها- در هفته گذشته جدیتر مطرح شده و سبب شده در مورد قطعی بودن حذف سه دهک، تردیدهایی ایجاد کند. از سوی دیگر همزمان با نسخهای که چهرههایی مانند احمد توکلی، علی لاریجانی و غلامرضا مصباحیمقدم برای حذف سه دهک یارانهبگیر طرح میکنند، سناریوهای جایگزین دیگری هم مطرح شده و در حال قوت گرفتن هستند. تا هفته پیش اصلیترین سناریو، حذف سه دهک بود. ایدهای که در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصویب شد و زمزمههایی هم بود که دولت روحانی هم موافق آن است. شعار مدافعانش این بوده که «عدالت» در پرداخت مساوی یارانهها به همه دهکها نیست و باید آنهایی که درآمد بالایی دارند، از دریافت یارانه نقدی حذف شوند و به نوعی تنها از اثرات یارانه به بخشهای تولید و کشاورزی و درمان، به طور غیرمستقیم بهره برند. اگر آنچه مدافعان این ایده میگویند در صحن علنی مجلس هم
تصویب شود، دولت باید در مدت سه ماه سه دهک بالای جامعه یارانهبگیران را شناسایی و نسبت به حذف آنان اقدام کند. بدین ترتیب یارانهبگیرانی که از لحاظ دارایی، اموال، املاک و درآمد وضعیت خوبی دارند، از فهرست دریافتکنندگان یارانه نقدی حذف میشوند. دلیل اصلی کسری بودجه عنوان شده و به استناد آماری که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری داده، مدافعان حذف سه دهک در مجلس میگویند دولت مجبور است به صورت ماهانه چیزی در حدود 3500 میلیارد تومان به عنوان یارانه نقدی بدهد و به طور میانگین برای پرداخت نقدی یارانهها با بیش از هزار میلیارد تومان کسری مواجه خواهند بود. اما در مقابل این نسخه، مخالفانی قد علم کردهاند از بین نمایندگان مجلس؛ دو دلیل برای مخالفت دارند. نخست میگویند این حذف برخلاف عدالتی است که در قانون اساسی آمده؛ گروه دومی که معتقدند حذف سه دهک ایرادی ندارد اما چون نمیتوان مطمئن بود در این شیوه، به هیچ یک از حذفشدهها ظلم نشده باشد، شیوه قابلیت اجرا ندارد و این شناسایی
پرایراد و پرخطا خواهد بود. به همین دلیل در مقام مخالفت با سناریو غالب حذف سه دهک، سه سناریو دیگر هم مطرح است: 1- کاهش یارانه نقدی تمام خانوارها، 2- افزایش قیمت حاملهای انرژی به طور کلی و جامع، 3- افزایش قیمت حاملهای انرژی در مصارف بیش از الگو. مدافعان حالت اول میگویند دولت میتواند در این مرحله کسری منابع یارانههای نقدی را با کاهش یارانه نقدی خانوارها جبران کند. به عنوان نمونه اگر بنا بر ادعای دولت که میگوید تنها 60 درصد منابع یارانههای نقدی از محل فروش حاملهای انرژی تامین میشود، میتوان برای جبران کسری یارانههای نقدی را به میزان 40 درصد کاهش داد. مخالفان این شیوه البته معتقدند کاهش 40 درصدی یارانهها، بار مالی بزرگی را به خانوادههای آسیبپذیر وارد میکند. پیشنهاد افزایش قیمت حاملهای انرژی هم ابتدا در کمیسیون اقتصادی مجلس مطرح شد. در این پیشنهاد عنوان شده بود افزایش قیمت حاملهای انرژی در تمامی محصولات اجرایی شود؛ لذا دولت میتواند با حفظ میزان پرداخت یارانههای نقدی به تمام خانوارها با افزایش
قیمت حاملهای انرژی در تمامی پلههای مصرف، کسری منابع یارانهها را تامین کند. حتی گروهی هم پیشنهاد دادند افزایش قیمت حاملهای انرژی میتواند در تمامی حاملهای انرژی یا گروهی از حاملها مورد استفاده قرار گیرد. این دیدگاه مخالفانی داشت که معتقد بودند این نسخه اجرایی گرچه کسری بودجه را جبران میکند اما بار تورمی بسیار بالایی خواهد داشت و تاثیرات منفی اقتصادی آن به گونهای است که دولت تازهکار روحانی توانایی به دوش کشیدنش را ندارد. به ویژه اینکه در شرایط کنونی کشور با تورم بالای 40 درصد، مردم نمیتوانند شوک جدیدی را تحمل کنند. مدل دیگر این بوده که در هر بخش میزان مشخصی برای مصرف حاملهای انرژی به عنوان الگوی مصرف در نظر گرفته شود و صرفاً قیمت میزان مصرف بیش از الگو افزایش یابد. ایدهای که اکثریت مدافعانش اعضای کمیسیون انرژی مجلس هستند. مدافعان میگویند میتوان کاری کرد که مردم به کاهش مصرف ترغیب شوند و برای دهکهایی که مصرف بالایی دارند هزینه بیشتری برای مصرفشان کسب شود. بدین ترتیب نه دهکی حذف شده
که از نحوه حذف شدن و عادلانه بودن حذف نگران باشیم و نه اینکه یارانهها را به خانوادههای پرمصرف بدهیم. راهی بینابینی که هم به عدالت نزدیکتر است و هم کسری بودجه را در بخش هدفمندی میتواند جبران کند. مدافعانش حتی در بیرون از مجلس هم میگویند در این سناریو به دلیل آنکه افزایش قیمتی در حاملهای انرژی بخش تولید و حمل و نقل بار و مسافر صورت نمیگیرد، اثر زیادی بر تورم نخواهد داشت، انگیزه صرفهجویی را به شدت افزایش میدهد و کمبود منابع مالی مورد نیاز را صرفاً از محل مصارف مازاد بر الگوی مصرف تامین میکند و علاوه بر منافعی که در «توانایی اجرای درست سناریو»، «تقویت عدالت»، «افزایش انگیزه خانوادهها برای صرفهجویی و کاهش شدت مصرف انرژی» دارد، مشکلات کمتری در زمینه « افزایش تورم» و « ایجاد نارضایتی ناشی از اجرای سناریو» نسبت به سه سناریو دیگر به همراه میآورد. ضمن اینکه اجرای این سناریو، برخلاف حذف دهکهای درآمدی قابلیت ادامه در گامهای بعدی را دارد. در حالی که سناریوی «حذف دهکهای درآمدی» با ادامه در
گامهای بعدی موجب توقف کامل قانون هدفمندی میشود. اما هنوز مدل اول، که حذف دهکهاست، حداقل در قدرت موافقانش دست پیش را دارد و چهرههای تاثیرگذار اقتصادی بهارستان به دنبال اجرایی شدنش هستند. این دسته معتقدند میتوانند در صحن علنی هم مردم را به همراه خود بیاورند. دولت هم ناگزیر از اجرای مدل حذف سه دهک است. مدلی که حداقل محمود احمدینژاد شهامت اقتصادی اجرایش را به دوش دولت دهم نگذاشت. دولت روحانی هم از اعلام نظر رسمی در این باره ابا دارد و هر نوع تصمیمگیری را به پایان بررسی کارگروههای مطالعاتیاش موکول کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید