یوان دردسر پشت دردسر
چین، فدرالرزرو و بازارهای نوظهور
یوانِ ارزانتر و افزایش آهنگ رونق آمریکا اقتصاد جهان را میلرزاند.
یوانِ ارزانتر و افزایش آهنگ رونق آمریکا اقتصاد جهان را میلرزاند. ابری که بالای سر اقتصادهای نوظهور ایستاده در هفتههای پیش در حال سیاه شدن بود. در آن وضعیت، ترس از افزایش نرخها از سوی فدرالرزرو، که هزینه خدمات بدهی را بالا میبرد و سرمایهها را از بازارهای نوظهور بیرون میکشد، بر ارزها و بازارهای سرمایه از برزیل گرفته تا ترکیه سنگینی کرده است. اکنون یک نگرانی تازه در افق پدیدار شده است. در 11 آگوست چین اندکی از ارزش یوان کاست که در کنار رشد متزلزل به این نگرانی دامن زد که دولت چین آماده به راه انداختن جنگ ارزی در جهان است.
احساس وحشت و نگرانی از وضع این دو اقتصاد جهان قابل درک است. سرعت اقتصاد چین شدیداً کند شده است: احتمال دارد امسال تا هفت درصد رشد داشته باشد که کندترین آهنگ رشد در ربع قرن است. به علاوه دولت چین تلاش کرده اقتصاد را از سمت سرمایهگذاری به سمت مصرف سوق دهد. برای بازارهای نوظهوری که اسباب بساط سرمایهگذاری چین را فراهم میکردند، یعنی فروشندگان زغالسنگ و سنگآهن، مس و بوکسیت، چند سال گذشته اندکی به دور از درندهخویی بوده است. کند شدن این اقتصاد و توازن مجدد آن سقوط 40درصدی قیمت کالاها را به نسبت زمان اوج آن در سال 2011، و در نتیجه مشقتهای کشورهایی که بخت و اقبال خود را از دل زمین بیرون میکشند، از پرو گرفته تا آفریقای جنوبی، توضیح میدهد.
برای دیگر بازارهای نوظهور، اهمیت چین به عنوان منبع تقاضای مستقیم، کمتر بارز است. جاناتان اندرسون از شرکت خدمات مشاوره Emerging Advisors محاسبه میکند صادرات به چین کمتر از 9 درصد مجموع محمولههای ارسالی از کشورهای در حال توسعه را تشکیل میدهد، در حالی که صادرات به کشورهای ثروتمند 55 درصد آن است. کاهش رشد اقتصادی چین بر کشورهایی که غذا و سوخت (بخش اعظم تجارت منابع جهانی) صادر میکنند تاثیر محدودی گذاشته است. او میگوید به جز برای گروه کوچکی از کشورهایی که بر صادرات سنگ معدن و مواد معدنی تمرکز شدید دارند، «چین اهمیت چندانی ندارد».
اما چین میتواند به روشهای دیگر آن را محسوس کند. کاهش رشد اقتصادی دومین اقتصاد بزرگ جهان تاثیرات ثانویه بر تقاضا دارد، یعنی دیگر صادرکنندگان برای کاهش نرخ مبادله مسابقه میدهند یا احتمالاً به عنوان آخرین دستاویز به موانع تجاری متوسل میشوند.
خوشبختانه، تغییرات در سیستم نرخ مبادله چین برای ایجاد چنین دور باطلی کافی به نظر نمیرسد. از لحاظ وزن تجاری یوان حتی پس از کاهش ارزش از سال گذشته قدرتمندتر است. به علاوه، مقامات هماکنون در این کاهش رشد مداخله میکنند. به عبارت دیگر، این کاهش ارزش گامی کوچک و دیرهنگام برای حفظ ارزش یوان در راستای ارزش رقبایش است و تغییری چشمگیر در سیاست نرخ مبادله نیست.
کاهش رشد چین وحشت از «افزایش نرخ بهره» قریبالوقوع از طرف فدرالرزرو را چند برابر میکند. حساسیت کشورهای در حال توسعه به ایجاد تغییرات در خطمشی فدرالرزرو کاملاً در «کاهش خشم» سال 2013 نمایان شد؛ زمانی که بیانیه این کشور مبنی بر کاهش و در نهایت توقف خرید اوراق قرضه دولتی سبب آشفتگی در بازارهای نوظهور شد.
افزایش نرخ بهره در آمریکا که تا ماه سپتامبر اجرایی میشود، میتواند به چندین روش بر بازارهای نوظهور فشار آورد. نرخهای فزاینده بر جذابیت داراییهای آمریکا میافزاید و به طور بالقوه دلار را قویتر نیز میکند. برای دولتها، خانوارها و شرکتهای کشورهای در حال توسعه که در سالهای اخیر تریلیونها دلار وام گرفتهاند، بهره و هزینه پرداخت به لحاظ ارز داخلی بالا میرود. اگر ترس از بدهیهای بانکهای مرکزی در کشورهای دارای ضعیفترین اقتصاد سبب خروج سرمایه شود، آنها با انتخابی غیرمنصفانه بین سقوط ارزهای خود و افزایش اندک نرخ بهره برای دفاع از آن مواجه میشوند. گزینه اول تنها سبب بیشتر شدن بار بدهی خارجیشان میشود؛ گزینه دوم جلوی رشد را میگیرد. بیل گراس مشهورترین مدیر اوراق قرضه در جهان از «شکست ارز» برای بازارهای نوظهور سخن به میان آورده است.
همگی توافق ندارند که نرخهای بالاتر بهره در آمریکا باید از بین برود. اینکه فدرالرزرو کمکم به سمت افزایش نرخ بهره میرود دیگر بر کسی پوشیده نیست. پیشبینی این امر یک دلیل برای قوت گرفتن اخیر دلار است. اگر انقباض آن طبق انتظار تدریجی باشد، بازارهای نوظهور میتوانند بهتر آن را از سر بگذرانند.
شواهد این فرض را مبنی بر قوت گرفتن دلار در زمان بالا بردن نرخها توسط فدرالرزرو تایید نمیکند. طبق گفته دیوید بلوم از بانک HSB، دلار در 100 سال نخست از چهار دوره انقباض بزرگ هر بار به واقع ضعیف شده است. این نکته که تلاشهای بانکهای مرکزی غرب برای پایین نگه داشتن نرخهای بهره موجی از پول را به بازارهای نوظهوری فرستاد که هماکنون دارد از بین میرود ممکن است اشتباه باشد. بر اساس گزارش آژانس رتبهبندی Fitch میانگین جریانهای سهماهه از آمریکا به بازارهای نوظهور در واقع بالاتر از دوره پیش از بحران بود. در این صورت، سیاست پولی آمریکا ممکن است برای تمام بازارهای نوظهور تمام و کمال نباشد. به هر حال، امید آنها بر این است.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید