تاریخ انتشار:
درباره سخنرانی رئیسجمهور در کنفرانس اقتصاد ایران
ایدئولوژیزدایی از اقتصاد
نطق حسن روحانی، رئیسجمهور در نخستین کنفرانس اقتصاد ایران، دارای حواشی و بازتابهای گستردهای بود. حواشی و بازتابهایی که عملاً اصل کنفرانس و بسیاری از مطالب طرحشده در آن را به حاشیه راند. شاید اگر برپاکنندگان این نشست پیشبینی میکردند که اظهارات رئیسجمهور چنین بازتاب گستردهای را به همراه دارد، برای ممانعت از کمرنگ شدن مطالب طرحشده در این نشست، زمان این نطق را به مراسم اختتامیه در روز دوم کنفرانس منتقل میکردند، تا دستکم مطالب طرحشده در روز نخست این گردهمایی بزرگان اقتصاد کشور نیز به صورتی مناسب در رسانهها پژواک پیدا کند.
نطق حسن روحانی، رئیسجمهور در نخستین کنفرانس اقتصاد ایران، دارای حواشی و بازتابهای گستردهای بود. حواشی و بازتابهایی که عملاً اصل کنفرانس و بسیاری از مطالب طرحشده در آن را به حاشیه راند. شاید اگر برپاکنندگان این نشست پیشبینی میکردند که اظهارات رئیسجمهور چنین بازتاب گستردهای را به همراه دارد، برای ممانعت از کمرنگ شدن مطالب طرحشده در این نشست، زمان این نطق را به مراسم اختتامیه در روز دوم کنفرانس منتقل میکردند، تا دستکم مطالب طرحشده در روز نخست این گردهمایی بزرگان اقتصاد کشور نیز به صورتی مناسب در رسانهها پژواک پیدا کند. با این حال نباید از این مهم گذر کرد که حسن روحانی در این نشست مطالبی را با صراحت بیان کرد که هر کدام از آنها به تنهایی میتوانست به بمبی خبری بدل شود. او در این نطق با اشاره به وضعیت قانونگذاری در کشور و بنبستهای موجود در این مسیر خواهان بهرهگیری از یکی از اصول مغفولمانده قانوناساسی- اصل پنجاهونهم- شد و گفت: «یکی از اصول قانون اساسی که از روز اول تا الان اجرا نشده است و من به عنوان مسوول اجرای قانون اساسی خیلی دلم میخواهد شرایطی مهیا شود تا یک بار هم که شده به این اصل
قانون اساسی عمل شود، همهپرسی از مردم درباره مسائل مهم کشور است. قانون اساسی به ما میگوید در مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به جای اینکه قانون در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه مستقیم، به آرای عمومی مردم و همهپرسی گذاشته شود.»
بسیاری از تحلیلگران با اشاره به کلانترین چالشهای دولت و مردم در سالهای اخیر این اظهارات را احتمالاً زمینهسازی برای برگزاری همهپرسی دستکم در دو فقره پرونده هستهای و هدفمندی یارانهها ارزیابی کردند. رئیسجمهور در بخش دیگری از اظهارات خود خواهان پرداخت مالیات توسط هر نهادی شد که در این کشور فعالیت اقتصادی میکند. این بخش از سخنان حسن روحانی نیز بیش از همه بخش خصوصی را به شوق آورد که بتواند پس از سالها با این نهادها رقابتی منصفانهتر داشته باشد. با این همه نمیتوان از این امر گذر کرد که شاهبیت اظهارات رئیسجمهور در این نشست انتقاد از یارانههای پرداختی اقتصاد به سیاست و دیپلماسی بود. روحانی در سخنان خود تصریح کرد: «در کشور ما همه شما میدانید، که سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد. میگویند یارانه دائمی نمیشود یک روزی باید قطع شود. خب در اینجا هم بیاییم تصمیم بگیریم اقتصاد ما تا چه زمانی به سیاست یارانه بدهد؟ هم به سیاست خارجی و هم به سیاست داخلی یارانه میدهد. یک دهه این رابطه را به عکس کنیم. یک دهه امتحان کنیم، از سیاست خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم و ببینیم مردم، زندگی، معیشت و
اشتغال جوانهایشان چگونه خواهد شد؟» سالهاست که بسیاری از اقتصاددانان و تکنوکراتهای این مرز پرگهر به زبانهای مختلف این نقصان بزرگ اقتصاد کشور را فریاد کردهاند، اما متاسفانه کو گوش شنوا. این فراز از اظهارات رئیسجمهور را میتوان در عبارت ایدئولوژیزدایی از اقتصاد ترجمه کرد. بدون شک اگر دیپلماسی و سیاست خیر که پیشکش، فقط از منجنیق فلک بر سر اقتصاد شر نبارند و زنجیرهای آنها از پای رنجور اقتصاد برداشته شود، آثار مبارک آن بر معیشت، رفاه و توسعه بسیار زودتر از آنکه فکر کنیم در این سرزمین هویدا خواهد شد. آن زمان باز هم در نهایت این دیپلماسی و سیاست هستند که میتوانند از خوان کرم اقتصاد متنعمتر شوند. در پایان اما باید نکتهای را به رئیسجمهور نیز متذکر شد. این اهداف در صورتی میتواند از قالب خطابههای جذاب به عینیت برسد که پارلمانی متخصص و همراه دولت را یاری کند. تنها 14 ماه تا انتخابات مجلس آینده مانده است، اگر از همین امروز هم به عزم پیروزی، نیروهای میانهرو، اصلاحطلب و مستقل به سازماندهی اردوگاه حامیان دولت همت بورزند، باز هم وقت تنگ است و مسیر طولانی، صعب و پرسنگلاخ.
دیدگاه تان را بنویسید