تاریخ انتشار:
به بهانه اظهارات اخیر عبدالله جوادیآملی
خطیب نکتهسنج
امام خمینی در سالهای پایانی عمر خود پیامی خطاب به میخاییل گورباچف ارسال کرد و در میان صدها نفر از سیاستمداران امام خمینی کسی را انتخاب کرد که به برخورداری از صفات اخلاقی، دانش و بیان متین شهرت داشته باشد. حامل این پیام فردی بود که روزگاری در مقام شاگردی امام حاضر شده بود و حال خود به مرتبه استادی رسیده بود. بهمن ۱۳۶۷ آیتالله جوادیآملی استاد اخلاق به همراه جمعی از جمله مرضیه دباغ عازم مسکو شد و نامه امام را به آخرین رهبر شوروی داد. نامهای که گورباچف خود اعتراف کرده که آن را با دستی لرزان دریافت کرده است. نزدیک به سه سال بعد از ارسال آن نامه بود که اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید.
استاد مسلم اخلاق این بار نیز در مقام نصیحت برآمد و نسبت به گسترش فرهنگ چاپلوسی که به دنبال فقر دامن جامعه را میگیرد هشدار داد. آیتالله جوادیآملی که بسیاری بهره بردن از منبرش را افتخار خود میدانند در سخنانی صریح اعلام کرد که از ملت فقیر نباید انتظار نقد داشته باشید. استاد برجسته فلسفه صدرایی تنها به نصیحت کردن بسنده نکرد. اگر چاپلوسی را معضل امروز جامعه دانست، در کنار آن فقر را که ریشه در مدیریت ناکارآمد اجتماعی دارد عامل گسترش فرهنگ تملق عنوان کرد و در سخنانی پدرانه از مسوولان کشور خواست تا با مدیریت صحیح این مشکلات را برطرف کنند.
هاله نور
بعید به نظر میرسد شما بتوانید فردی را پیدا کنید که آیتالله عبدالله جوادیآملی را نشناسد. وی به دلیل بیان موعظههای اخلاقی معروف است. اشتهار به این صفت موجب شده که بسیاری از سیاستمداران برای ملاقات با او از هم پیشی بگیرند تا بدین ترتیب بتوانند جایگاه خود را در میان بخش سنتی جامعه ارتقا دهند.
ترافیک سیاستمدارانی که در آستانه انتخابات در دفتر آیتالله جوادیآملی حضور مییابند، نشان میدهد چقدر اظهارنظر استاد برجسته حوزه برای کسانی که سودای پاستور را در سر دارند، از اهمیت برخوردار است. همین انگیزه موجب شد که محمود احمدینژاد بعد از سفر نخست به نیویورک و بیان سخنرانی در مجمع عمومی به دیدار آیتالله برود و در سخنانی شگفت انگیز به توصیف هاله نوری بپردازد که هنگام سخنرانی دور تا دور وی را احاطه کرده و وی را در یک حصن حصین قرار داده بود و همین موجب شده بود که سران کشور بیست و هفت، هشت دقیقه مژه نزنند. فیلم دیدار آیتالله جوادیآملی با محمود احمدینژاد به محض قرار گرفتن در اینترنت رکورد شکست و در عرض چند دقیقه به خبر داغ بسیاری از رسانههای جهان تبدیل شد. با این حال دفتر محمود احمدینژاد که آن روزها توسط غلامحسین الهام اداره میشد فیلم را ساختگی خواند و آن را اقدامی در جهت شانتاژ رسانهای قلمداد کرد. تلاش زیادی صورت گرفت تا دفتر آیتالله فیلم را ساختگی بخواند اما این تلاشها راه به جایی نبرد و فیلم تایید شد. هرچند انتظاری جز این نیز از دفتر واعظ اخلاقی نمیرفت. البته عبارت «فریب دادن یک حیوان کار
درستی نیست چه برسد به انسان» که توسط آیتالله جوادیآملی در پاسخ به احمدینژاد گفته شده بود، تا مدتها نقل محافل شد. آیتالله همان روزهایی که اصولگرایان و محمود احمدینژاد همچنان در دوران ماه عسل به سر میبردند یک پیشبینی کرد که چند سال بعد به واقعیت پیوست. مفسر قرآن در توصیف محمود احمدینژاد به یکی از شاگردان خود گفته بود: «وی را چنان بالا خواهند برد که طغیان خواهد کرد.»
استاد حوزه که چندان دل خوشی از محمود احمدینژاد نداشت در تمام مدت زمانی که میزبان «مستاجر تازه از راه رسیده پاستور» بود، حتی یک بار به روی او نیاورد که چطور حامیان او جلسات درس خارج و سخنرانیاش را بر هم زدند و برای خود مبارز طلبیدند. استادی که آن روزها 72سالگی خود را طی میکرد به چشمان خود مشاهده کرد که چطور گروهی با «شعار جوادی حیا کن هاشمی را رها کن» جلسات سخنرانی وی را متشنج کردند. عضو مجلس خبرگان قانون اساسی در دور اول و دوم با وجود دلخوری تلاش میکرد تا در طول دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد از وی حمایت کند و بهگونهای رفتار نکند تا این شائبه پیش بیاید که وی در حال تصفیهحساب با فردی است که حرمت او را رعایت نکرده است. آیتالله که روزگاری نهچندان دور از ناطقنوری در انتخابات سال 76 حمایت کرده بود و همواره از سوی رقبای وی مورد تکریم قرار گرفته بود، باور نداشت روزی را خواهد دید که عدهای در اعتراض به حمایت از هاشمی وی را آماج حملات خود قرار بدهند. همین رفتارها موجب شد که وی در انتخابات سال 88 سکوت کند و از عرصه سیاست فاصله بگیرد. البته همین سکوت موجب شد تا از سوی همان حامیانی که جلسات وی را متشنج
کرده بودند در دسته «ساکتین فتنه» جای بگیرد. عباس سلیمینمین در چرایی موضعگیری دیرهنگام آیتالله به سایت جبهه متحد اصولگرایان گفته بود: «ایشان دید هم موسوی هست و هم احمدینژاد که میخواهد به فتنه دامن بزند. این باعث شد که شخصیت وارستهای همچون آقای جوادیآملی دیر موضع بگیرد. چرا که نمیخواست در کنار آقای احمدینژاد قرار بگیرد. چرا که میدید احمدینژاد هم میخواهد زورآزمایی خیابانی کند.» تداوم هتاکیها به آیتالله موجب شد تا وی پیام تبریکی برای محمود احمدینژاد بعد از حضور مجدد در راس قوه مجریه ارسال نکند و در اعتراض به برخی از رفتارها در نماز جمعه ششم آذرماه سال 88 کنارهگیری خود را از امامت جمعه شهر قم اعلام کرد.
یک جریان مرموز
تنها تندروهای مخالف عبدالله جوادیآملی که در سال ۱۳۱۲ در آمل زاده شد، نبودند. یک جریان فکری در اقدامی هماهنگ جایگاه علمی وی را به عنوان فیلسوف صدرایی زیر سوال بردند. ابراهیم فیاض به عنوان دانشآموخته دانشگاه امام صادق در سخنانی مشکل فلسفه صدرایی را در تشخیص آیتالله جوادیآملی عنوان کرد که یک نگاه کاملاً محافظهکارانه نسبت به علم داشته و با وجود تلاشهای صورت گرفته همچنان دچار رکود است. البته بیان این سخنان اختصاص به ابراهیم فیاض نداشت. حسن عباسی که به بیان نظرات شاذ معروف است نظرات فلسفی از ملاصدرا تا آیتالله جوادیآملی را بیهوده خواند و در سخنرانی خود در دانشگاه اصفهان گفت: «این حجم چند صد هزار دقیقهای برنامههای تلویزیونی آقای جوادیآملی یکی بفرماید اثرش در جامعه چه بوده است؟ سوال میکنم مطالبه است دیگر. آقای جوادیآملی صبح تا شب دارد تفسیر موضوعی میگوید با فرمت و فرمول اندیشه صدرایی. بفرمایند اولاً مدلاش برای اداره جامعه در اقتصاد، فرهنگ و سیاست چه است؟ در این جنگ نرم یک مدل ایشان به ما بدهند.» به نظر میرسد که جریانی تلاش دارد تا با زیر سوال بردن جایگاه علمی آیتالله جوادیآملی از وی انتقام بگیرد.
در این میان بهرهگیری از فلسفه خواندههای تازه به دوران رسیده میتواند بهترین فرصت را فراهم کند. البته جوادیآملی تنها در تیررس این سخنان قرار نگرفت. به نظر حسن عباسی که خود را در تمام حوزهها صاحبنظر میداند علامه محمدحسین طباطبایی و مرتضی مطهری هم اصلاً نمیدانستند که فلسفه از کجا شروع میشود!
سخن آخر
عبدالله جوادیآملی 68 سال پیش وارد حوزه علمیه آمل شد. ادبیات، شرح لمعه، قوانین، شرایع، امالی شیخ صدوق و سایر کتب سطح را از استادانی چون فرسیو، غروی، عزیزالله طبرسی، آقا ضیاء آملی، احمد اعتمادی، ابوالقاسم رجایی، شعبان نوری و پدرش میرزا ابوالحسن جوادی آموخت. در سال ۱۳۲۹ به تهران رفت و با راهنمایی محمدتقی آملی، تحصیلات خود را در دبیرستان مروی ادامه داد. حضور وی در تهران پنجساله نشده بود که برای تکمیل تحصیلات به حوزه علمیه قم کوچ کرد. در کلاس درس خارج فقه سیدحسین طباطباییبروجردی و محققداماد به مدت 12 سال و درس خارج اصول امام خمینی به مدت هفت سال حضور یافت و در حوزه تخصصی خود یعنی حکمت صدرایی صاحبنظر شد اما به نظر میرسد که عدهای این مساله را تاب نمیآورند.
دیدگاه تان را بنویسید