تاریخ انتشار:
غلامرضا تاجگردون نماینده اصلاحطلب مجلس از روند مواجهه منتقدان و دولت روحانی میگوید
استیضاحها و نگاه صفر و صدی
پارلمان این روزها تب استیضاح دارد. عباس آخوندی، علیاصغر فانی، محمدرضا نعمتزاده، علی جنتی و حتی بیژن زنگنه، این روزها مرکز توجه بهارستاننشینان برای استیضاح هستند. قرعه نیز برای هفته جاری به نام فانی خورده است. جلسه استیضاح وزیر آموزش و پرورش روز چهارشنبه برگزار میشود.
به تازگی بحث استیضاح وزرا در مجلس باز هم شدت گرفته و بعد از گذشت نزدیک به یک سال از استیضاح رضا فرجیدانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اینبار بحث استیضاح علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش مطرح است. چه ارزیابی از فضای این روزهای پارلمان در خصوص استیضاحها دارید.
در ابتدای امر برای ارزیابی صحیح از ضرورت یا عدم ضرورت استیضاح باید از عملکرد دولت روحانی ارزیابی داشته باشیم. من تاکید میکنم که با وجود اینکه در برخی از حوزهها مشکلات به شدت جدی وجود دارد، اما حرکت کشور مثبت شده است و دولت حسن روحانی شرایط را حتی اندکی بهتر از قبل ساخته است. هرچند رئیسجمهور و اعضای کابینه تدبیر و امید در شرایطی مسوولیت قوه مجریه را بر عهده گرفتند که کشور در شرایط بحرانی بود و هر روز به دلیل نحوه و شیوه رفتار دولت قبلی مشکلی بر مشکلات کشور افزوده میشد.
این مشکلات با سرعت زیادی در حال افزایش، گسترش و عمیقتر شدن بود تا آنجا که کمتر میشد چشمانداز مثبتی برای آینده اقتصادی متصور بود. بنابراین به نظر میرسد تا به اینجا باید به عملکرد سیاسی و اقتصادی دولت روحانی نمره مثبت داد. تاکید میکنم نمره مثبت صرفاً به معنی عبور از شرایط بحران بود و شاید جای کار بسیاری در پیش باشد.
اتفاقاً در شرایط حاضر بسیاری از نمایندگان حامی جبهه پایداری بر استیضاح وزرای اقتصادی تاکید دارند و ادعا میکنند وضعیت اقتصاد از تمامی حوزهها بدتر است! شما این ادعاها را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهطور کلی روحانی از نظر اقتصادی توانست بهخوبی بسیاری از شاخصهای اقتصادی را بهبود ببخشد و کار جدیای روی شاخصهای اقتصادی انجام دهد، این عملکرد از نظر بسیاری از کارشناسان شایسته تقدیر است. من به هیچ عنوان منکر این نیستم که مشکلات وحشتناکی در حوزههای اقتصادی ما وجود دارد اما به واقع با تغییر وزیر نیز اتفاق درخور توجهی در این حوزهها رخ نخواهد داد. بخش قابل توجهی از دغدغههای نمایندگان در خصوص مسائل اقتصادی و عمرانی ناشی از مشکلاتی است که از دولت قبل برجایمانده است. تصور میکنم که شاید با مدیریت بهتر و هماهنگتر دولت روحانی بخشی از این مشکلات حل شود اما اینکه تصور کنیم مثلاً وزیر صنعت استیضاح و برکنار شود، مشکلات حوزه تولید حل میشود، تصور باطل و غلطی است.
به نظر میرسد پارلمان در حال حاضر در مورد استیضاح به دو بخش تقسیم شده است. نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری که با توجه به رویکردهای سیاسی به شدت نسبت به سیاست داخلی و خارجی دولت انتقاد دارند و پیگیر استیضاح وزرای این حوزه با این قبیل استدلالها هستند و بخش دیگر نیز وزرایی را که در حوزه اقتصادی هستند نشانه گرفتهاند و استیضاح آنها را پیگیری میکنند.
بله، بهطور تقریبی چنین بحثی وجود دارد. گروه اول که خب همانطور که اشاره شد بر اساس انگیزههای سیاسی حرکت میکنند. به این گروه باید به جد یادآور شد که ازنظر سیاسی نیز در حالی آقای روحانی مسوولیت پذیرفت که کشور به لحاظ بینالمللی در پیچیدهترین شرایط قرار داشت و روابط دیپلماتیک آن زمان در شأن و جایگاه کشور نبود. با آمدن حسن روحانی فضای مذاکرات و فضای روابط بینالمللی جدیتر و مساعدتر از قبل شد هرچند تا به امروز نتیجه قطعی در زمینه هستهای حاصل نشده است اما عملکرد مطلوبی نسبت به گذشته در زمینه مذاکره برای حل و فصل پرونده هستهای صورت گرفته و گامهای مفیدی برای حل آن برداشته شده است. بنابراین بهطور صددرصد کسی که در هیچ شرایطی لایق استیضاح نیست شخص جناب محمدجواد ظریف است.
جبهه پایداری در برههای از زمان دست از تلاش برای استیضاح ظریف برداشت، اما با سوالات مکرر از وزیر امور خارجه و اعضای تیم مذاکرهکننده بارها آنها را به مجلس فراخواند. علاوه بر این مکرراً طرحهای حاشیهای مطرح شد تا عملکرد دولت را تحت تاثیر قرار دهد. آیا این گروه پذیرفته است که از برنامههای خود برای استیضاح وزیر امور خارجه دست بردارد؟
به نظر میرسد با توجه به وضعیت بسیار حساس مذاکرات حتی گروههای تندرو هم دریافته باشند که نمیتوان زیاد در ترکیب تیم مذاکرهکننده تغییر ایجاد کرد. این گروهها در این زمینه علاقهمند هستند تا حدودی با فشارهای رسانهای اهداف خود را پیگیری کرده و مانع از توافقی که به نظر آنها نامطلوب است، شوند.
در مورد سیاست داخلی هم این ارزیابی را دارید؟
روحانی از نظر سیاست داخلی بهخوبی سیاست خارجی نتوانسته عملکرد مثبتی از خود نشان دهد. هرچند از فضای نامطلوب دوران گذشته فاصله گرفته شده است اما در مجموع عملکرد مثبتی از نظر سیاست داخلی از دولت یازدهم دیده نشده و لازم است بسیاری از تعارضها حل و فصل و مشکلات گروههای سیاسی برطرف شود.
البته برخی از انتقادات به دولت روحانی بیمورد و ناصواب است چرا که کلید حل همه مشکلات در دست دولت نیست. در مجموع عملکرد دولت تا به اینجا در بخشهای زیادی مثبت بوده و در بخشهایی هم بهرغم تلاشهای زیاد عملکرد خوبی از آن ندیدهایم که امیدواریم دولت در ماههای آینده نسبت به کاستیهای خود اقدامات لازم را انجام دهد.
این روزها جدیترین نقدی که به فراکسیون رهروان ولایت وارد است انفعال در برابر عملکرد منتقدان جدی دولت در مجلس است. شما این موضوع را چطور میبینید؟
منتقدان دولت در مجلس یک اقلیت هستند. اگر منظور جبهه پایداری است که اینها تعداد قابل توجهی نیستند.
اما همین تعداد کم هم مدیریت بسیاری از مسائل را در دست دارند!
نه، مدیریت در دست ندارند. دقت کنید حاشیهسازی بسیاری میشود اما بحث استیضاح تنها محدود به این افراد نیست اما این افراد موضوع استیضاح را پیگیری جدی میکنند. همیشه هم جواب نداده است، بهطور مثال در مورد استیضاح ظریف و جنتی هم این جریان تلاش جدی داشت اما به نتیجه نرسید.
در مورد رضا فرجیدانا استارت اصلی را جبهه پایداری زد. حتی در موضوع اخیر انتخابات هیات رئیسه مجلس با اینکه فراکسیون آقای حداد مدعی بود که او در زمینه وحدت به جمعبندی رسیده است، اما باز در نهایت این پایداریها بودند که بازی را بر هم زدند.
این رویکرد پایداریها برای همه عیان است. مساله اصلی این است که باید طرف مقابل انسجام داشته باشد. علاوه بر این اتفاق بسیار نامناسبی بود اگر رهروان با فراکسیون اصولگرایان همراه میشد. این اشتباه استراتژیک بزرگی بود. هرچقدر هم دغدغه وحدت اصولگرایان مطرح بود، مشی اعتدالی نباید میگذاشت تا این دو به هم نزدیک شوند و دیدید هم که نشدند. همانطور که دیدیم تندروها تاب نیاوردند. به صورت کلی تندروها نمیتوانند با گروههایی که مشی متفاوتی با آنها دارند، کنار بیایند.
این پرسش مطرح است که رهروانیها آیا انسجام کافی دارند؟ چقدر رهروانیها را دارای پتانسیل کار تشکیلاتی میدانید؟ چرا استیضاحها اعلام وصول میشود اگر این جریان یارای مقابله با این اقلیت پایداری را دارد؟ نکته دیگر اینکه در سالهای اخیر محمدرضا باهنر به عنوان چهرهای که همواره از او انتظار میرفت در کنار اعتدال باشد همصدا با آنها شده است. تحلیل شما از وضعیت موجود چیست؟
در فراکسیون رهروان هم نسبت به این موضوع به ایشان انتقاد شد و این انتقادات در جلسه فراکسیون مطرح شد و ایشان بخشی از این انتقادات را پذیرفت و حتی ضمنی تعهد داد که موارد مدنظر نمایندگان رعایت شود.
نگرانیهای عمدهای نسبت به مواضع آقای باهنر مطرح بود که مهمترین آنها را میتوان این مساله دانست که متاسفانه آقای باهنر بین دوست و غیردوست تفاوت قائل نیستند، هرچند نباید این نکته را از نظر دور داشت که محمدرضا باهنر دارای شخصیتی سیاسی است و این رفتار بعضاً از چهرههای سیاسی سر میزند. با وجود آنکه ایشان در جلسه فراکسیون اعلام کردند نکات یادآورشده را مد نظر قرار خواهند داد اما برخی برخلاف وعده عمل کردند.
نکته دیگر که به نظر نکته جالب انتخابات هیاترئیسه بود کاندیدا شدن روحالله حسینیان در مقابل علی لاریجانی بود که بعد هم دیدیم حسینیان تنها توانست ۳۶ رای به دست بیاورد و این اقدام نشان داد که رای جبهه پایداری چه مقدار است.
ما یک تیپ ثابت و خاص از حامیان دولت در مجلس نداریم. چون نمایندگان وظایفی دارند که باید آنها را انجام دهند. هر دولتی باشد وظایف نمایندگی سر جای خودش هست. اما اینکه شعار سیاسی دولت را قبول داریم خود محور مشترکی است که باید زمینه بسیاری از همیاریها باشد.
البته تصور نمیکنم آقای حسینیان با رویای ریاست مجلس کاندیدا شده بود. هدف بیشتر بیان یکسری حرفها و انتقادات بود.
بله، دقیقاً همینطور است. آقای حسینیان قصد داشت انتقاد خود و همفکرانش را به آقای لاریجانی عیانتر سازد و از آنجا که نتوانستند بیشتر از ۳۶ رای کسب کنند، نشان دادند طیف آنها که گاه سر و صداهایی راه میاندازند و گاه در برابر اصولگرایان نیز به مخالفت برمیخیزند، در اقلیتی فاحش قرار دارند. فکر میکنم اکثریت مجلس به خصوص فراکسیون رهروان باید با کار سازمانی و تشکیلاتی قویتر این اقلیت را محدود نگه دارد. برای 36 رای نباید تا این حد نگران بود.
دقیقاً مشکل از همینجا ناشی میشود؛ عدم کار تشکیلاتی رهروان. دقیقاً به همین دلیل استیضاحها موفق میشود. بنابراین باید نگران بود.
ببینید من باور دارم که نقصهای زیادی در مورد کار تشکیلاتی رهروان وجود دارد اما باید به این نکته هم توجه کنید که در بسیاری از برههها نیز این فراکسیون یا حداقل بخش قابل توجهی از آنها کارکرد مناسبی داشتند. بهطور مثال در بسیاری از موارد همین فراکسیون و هماهنگی بین آنها باعث شد که وزرا کارت زرد نگیرند. علاوه بر این نباید نگاه صفر و صدی به استیضاحهای مجلس کرد. البته باور دارم که هیچ یک از وزرای روحانی نباید استیضاح شوند.
بسیاری تصور میکنند که از اساس حامیان دولت باید از این فراکسیون خارج شوند و فراکسیونی مجزا برای حمایت از دولت تشکیل دهند.
من موافق این کار نیستم. از اساس فراکسیون اکثریت توانست پوششی باشد برای حد معینی از نیروهایی که دارای فکرهای مختلف بودند اما مشی اعتدالی را پیشه خود کرده بودند. رویکرد عمومی فراکسیون رهروان کمک به دولت است اما به هر حال با توجه به کثرت این فراکسیون ممکن است در برهههایی خطاها یا به تعبیر شما خللهایی در کار تشکیلاتی داشته باشند.
ما یک تیپ ثابت و خاص از حامیان دولت در مجلس نداریم. چون نمایندگان وظایفی دارند که باید آنها را انجام دهند. هر دولتی باشد وظایف نمایندگی سر جای خودش هست. اما اینکه شعار سیاسی دولت را قبول داریم خود محور مشترکی است که باید زمینه بسیاری از همیاریها باشد.
تصور میکنم اکثریت مجلس هم شعار و گفتمان سیاسی دولت را قبول دارند. برای همین تصور میکنم ایجاد انشقاق در رهروان برای ایجاد یک فراکسیون خاص حمایت از دولت نه به نفع دولت است نه مجلس. اگر نمایندگان اعتدالی یا به قول شما حامیان جدیتر روحانی در قالب همین فراکسیون رهروان پیش بروند، هم فراکسیون کارش را بهتر میتواند جلو ببرد، هم برای دولت نتیجه بهتری دارد.
اما بعضی از نمایندگان اصلاحطلب پیش از این همکاری با فراکسیون رهروان را مشروط به عملکرد آن کرده بودند مثلاً به خاطر دارم که آقای محمدرضا تابش تاکید کرده بود تشکیل فراکسیون حامیان دولت در مجلس بستگی به نحوه تعامل فراکسیون رهروان با دولت دارد. اگر این تعامل خوب نباشد، احتمال تشکیل فراکسیون جدید وجود دارد.
شاید این ظرفیت که یک فراکسیون دیگر در مجلس تشکیل شود وجود داشته باشد ولی به لحاظ سیاسی به نظر من الان نیازی نیست. یک ظرفیتی به نام فراکسیون رهروان ولایت هست و میتوان از همین ظرفیت استفاده کرد، علاوه بر اینکه روحیه ریاست بر این فراکسیون نیز به شدت مشی اعتدالی را دنبال میکند. اتفاقاً در سال پایانی کار دولت هستیم و راه انداختن یک فراکسیون نوپا شاید به صلاح نباشد. اگر فراکسیون نتوانست توقع نمایندگان را برآورده سازد، آن وقت نمایندگان دنبال تشکیل فراکسیون جدید میروند. ولی من فکر میکنم این فراکسیون میتواند کارش را خوب جلو ببرد که نیازی به تشکیل فراکسیون جدید نباشد.
به عنوان آخرین سوال تصور میکنید رهروان به عنوان فراکسیون اکثریت در سال پایانی چه مشی را باید در قبال دولت در پیش بگیرد؟
فراکسیون رهروان در مجلس نهم تجربه کار با دولت احمدینژاد را داشته است، به این معنی که تغییر یک دولت را تجربه کرده است آن هم تغییر اساسی. مردم در انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد گفتمان جدیدی را انتخاب کردند و طبیعی است که نمایندگان آنها نیز باید با این تغییر هماهنگ شوند. جابهجایی دولتهای یازدهم با دهم که رویکردهای بسیار متفاوتی در حوزه سیاست داخلی و خارجی داشتند، فضای جدیدی را در کشور ایجاد کرد. به خصوص که بحق دولت جدید بنای تعامل و همکاری با دستگاهها و نهادهای مختلف نظام را داشته است. من تصور میکنم مردم از موکلان خود انتظار دارند تا به انتخاب آنها یعنی گفتمان اعتدالی توجه کنند.
با توجه به تغییر دولت، فراکسیون رهروان هم باید مقداری فضایش را معتدلتر کند. یعنی اگر میخواهد اتحاد و اتفاق بیشتر شود، باید معتدلتر شود و مهمتر از معتدل بودن هماهنگی است. اعضای رهروان باید به یک بلوغ کار تشکیلاتی جدیتر برسند و من تصور میکنم چنین پتانسیلی در مدیریت این فراکسیون وجود دارد.
تصور میکنم فراکسیون اکثریت اصولگرایان بر اساس یک وجه از دیگر فراکسیون اصولگرای مجلس متمایز شد و آن هم مشی میانهروی و مشی اعتدالی بود که از جانب علی لاریجانی طرح میشد و تعاملی که ریاست مجلس و رئیسجمهور سعی داشتند با یکدیگر برقرار کنند.
بر همین اساس انتظار میرود که این فراکسیون با حفظ جایگاه و وظایف قانونی خود، تعامل و همکاری بهتر و بیشتری با دولت داشته باشد. دولت قوی بدون مجلس قوی نمیتواند وجود داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید