موگابه که بود؟ چگونه رودزیای جنوبی را به قهقرا کشاند؟
دیکتاتور زنگزده
رابرت گابریل کاریگامومبه موگابه، پیشوای کشور زیمبابوه از زمان استقلال کشور از بریتانیا در سال ۱۹۸۰، یکی از معدود افراد دنیاست که طولانیترین دوران خدمت! به کشورش را داشته است.
رابرت گابریل کاریگامومبه موگابه، پیشوای کشور زیمبابوه از زمان استقلال کشور از بریتانیا در سال 1980، یکی از معدود افراد دنیاست که طولانیترین دوران خدمت! به کشورش را داشته است. موگابه در 21 فوریه 1924 در شهر کوتاما در یکی از اردوگاههای فرقه مذهبی ژزوئیتها در 80کیلومتری غرب پایتخت رودزیای جنوبی چشم به جهان گشود. وی در سالهای اخیر حکمرانیاش بر زیمبابوه یکی از منفورترین فرمانروایان آفریقایی بوده است.
موگابه در سال 1980 به عنوان یکی از اعضای گروهک شورشی علیه حکمرانی اقلیت سفیدپوست به سمت نخستوزیری زیمبابوه منصوب شد و تا سال 1987 در همان مقام ماند. تا زمانی که در 31 دسامبر سال 1987 به مقام ریاست جمهوری کشور برگزیده شد و تاکنون بر سر کار است. او همچنین از سال 1975 رهبر حزب حاکم «زانو پیاف» بوده است.
تحصیلات و مدارک دانشگاهی موگابه
رابرت موگابه هفت مدرک دانشگاهی دارد. ضمن تحصیل در دانشگاه «فورت هاره» یعنی همانجایی که نلسون ماندلا در آن درس خوانده بود، چندین مدرک دیگر به صورت غیرحضوری گرفت. موگابه در زندان به همسلولیهایش زبان انگلیسی یاد میداد و در همان مدت هم از طریق مکاتبه با دانشگاه «لندن» چند مدرک عالی گرفت. در سال 1974 پس از آزادی از زندان به زامبیا و سپس موزامبیک تبعید شد و در سال 1977 رهبری کامل جبهههای نظامی و سیاسی «زانو» را به دست گرفت. دیدگاههای مارکسیستی و مائوئیستی برگرفت و در آسیا و اروپای شرقی آموزش دید و از آنجا اسلحه گرفت، هرچند آن زمان هنوز روابطش را به خوبی با اهداکنندگان غربی حفظ کرده بود.
در سال 1994 ملکه الیزابت دوم، لقب افتخاری «شوالیه» را به موگابه اعطا کرد اما مجلس عوام بریتانیا در سال 2003 درخواست پس گرفتن این عنوان را از موگابه مطرح کرد و سرانجام در 25 ژوئن سال 2008، ملکه الیزابت دوم به توصیه وزیر امور خارجه انگلیس، این لقب افتخاری را پس گرفت.
رابرت موگابه چند مدرک و دکترای افتخاری نیز از دانشگاههای بینالمللی دارد که در دهه 80 به او داده شده که حداقل سه تایشان باطل شده است. دانشگاه «ادینبورگ» مدرک افتخاری را که به او داده بود در سال 1984 لغو کرد تا بدین ترتیب موگابه اولین شخصیتی باشد که از یک دانشگاه انگلیسی مدرک افتخاری کسب کرده و البته آن را از دست داده است. در دوازدهم ژوئن سال 2008 نیز هیات امنای دانشگاه «ماساچوست امهرست» تصمیم گرفتند مدرک حقوق افتخاری را که در سال 1986 به او داده شده بود پس بگیرند. به همین منوال، دانشگاه «میشیگان» نیز مدرک حقوق افتخاری موگابه را لغو کرد.
از آزادیخواه تا دیکتاتور
رودزیای جنوبی نام یک مستعمره بریتانیایی در شمال رود لیمپوپو در شمال اتحادیه آفریقای جنوبی بود. در سال 1965، یان اسمیت که یک سیاستمدار، کشاورز و خلبان جنگنده بود، عنان حکومت را از دولت انگلستان گرفت و اعلام استقلال کرد و تقریباً به مدت چهار سال در مقام نخستوزیری این کشور باقی ماند.
اما در سال 1980 اکثریت آفریقاییتبار و سفیدپوستستیز اختیار کشور را در دست گرفته و ضمن پایین کشاندن سفیدپوستان از قدرت، نام کشور را نیز از رودزیای جنوبی به زیمبابوه تغییر دادند.
رهبر این گروه آفریقایی و آزادیخواه کسی نبود جز رابرت موگابه، رئیسجمهور کنونی زیمبابوه. موگابه در سال 1945 از دانشگاه «سنت فرانسیس خاویر» کوتاما فارغالتحصیل شد و به مدت 15 سال ضمن ادامه تحصیل در دانشگاه «فورت هاره» آفریقای جنوبی، در رودزیا و غنا نیز به شغل معلمی مشغول بود. وی در غنا با اولین همسرش آشنا شد و ازدواج کرد.
از رودزیا تا زیمبابوه به روایت تاریخ
1960: موگابه به «حزب دموکرات ملی» استقلالطلب پیوست و در سمت منشی تبلیغات مشغول به کار شد. در سال 1961 حزب دموکرات ملی ممنوع و منحل شد و تحت عنوان «اتحادیه مردم زیمبابوه آفریقا» (زاپو) فعالیت را از سر گرفت.
1963: موگابه به تانزانیا گریخت و حزب «اتحادیه ملی زیمبابوه آفریقا» (زانو) را که اکنون حزب حاکم بر زیمبابوه است، بنا نهاد.
1964: دولت استعماری رودزیا، حزب «زانو» را تحریم و موگابه را به علت سخنرانی توطئهگرانه علیه رژیم به 10 سال زندان محکوم کرد.
1965: نخستوزیر وقت، یان اسمیت اعلام استقلال یکجانبه کرد و دولت رودزیا تحت حکمرانی سفیدپوستان را بنا نهاد و بدین ترتیب دست بریتانیا را از کشور کوتاه کرد.
1974: موگابه از زندان آزاد شد و به موزامبیک سفر کرد تا جنبش چریکی کشور را رهبری کند. «زانو» با حزب «جبهه میهنپرست» ادغام شد و «زانو پیاف» جدید شکل گرفت.
1975: جنگ داخلی «باطل و طولانیمدت» بین طرفداران و مخالفان دولت یان اسمیت در رودزیا آغاز شد.
1979: مذاکرات صلح در لندن جنگ را به اتمام میرساند.
1980: «زانو پیاف» در انتخابات پارلمان تحت نظر بریتانیا، با اکثریت قاطع پیروز میشود و بدین ترتیب موگابه به نخستوزیری رودزیای جنوبی و «عزیزدردانه جنبش ضداستعماری آفریقای سیاه» برگزیده میشود. این کشور تازه استقلالیافته به «زیمبابوه» تغییر اسم میدهد.
1987: موگابه قانون اساسی کشور را تغییر داده و به عنوان رئیسجمهور زیمبابوه، اختیارات جدیدی به دست میآورد.
دستاوردهای موگابه
کمی بعد از به دست آوردن قدرت، موگابه مارکسیست درصدد بهبود زندگی اکثریت جمعیت سیاهپوست و فقیر کشور برآمد. او بر دستمزدها افزود و خدمات اجتماعی و سوبسید مواد غذایی را ارتقا بخشید. موگابه همچنین تحصیلات رایگان را برای ملت به ارمغان آورد. اصلاحات آموزشی وی تا به امروز یکی از بارزترین خدماتش بوده که در نتیجه آن بر اساس آمار منتشرشده توسط خبرگزاری «بیبیسی»، زیمبابوه با 85 درصد کل جمعیت، بالاترین سطح سواد در آفریقا را دارد.
سقوط موگابه به باتلاق فساد
موگابه بهرغم دستاوردهای معدودش، هرگز در بهبود اوضاع اقتصادی موفق نبود. «بیبیسی» گزارش کرده «او همواره درگیر این مساله بود که چگونه کیک ملی را قسمت کند و به این فکر نمیکرد که چطور آن را رشد و بهبود دهد».
هرچند طبق گزارش «سیانان» موگابه توانسته از راه «نخبهگرایی، ترجیح روابط بر ضوابط و فساد مالی»، برای خودش ثروتی دست و پا کند.
در سال 2008 اقتصاد زیمبابوه رکورددار سریعترین نرخ رکود شد و تورم سالانه که سر به فلک میزد، به رقم نجومی 231 میلیون درصد رسید و بیش از نیمی از جمعیت کشور بیکار بودند. اما موگابه گوشش بدهکار نبود و خودش را مقصر نمیدانست در عوض مشکلات رشد اقتصادی کشور را ناشی از «دسیسه غرب» به سرکردگی بریتانیا میدانست.
پیشترها با لقب «سبد نان آفریقا» از زیمبابوه یاد میشد، اما از سال 2000، زمانی که زمینهای کشاورزی را از چنگ سفیدپوستان بیرون کشیدند تاکنون، دیگر کشور به اندازه نیازهای خودش نیز قادر به تولید مواد غذایی نبوده است، چه برسد به صادرات. کارگرانی که به آنها زمین «اعطا» شده بود اطلاعات چندانی درباره کشاورزی در ابعاد انبوه نداشتند، لذا میزان تولید سقوط کرد.
حفظ قدرت
بهرغم اینکه جهان غرب موگابه را به عنوان یک دیکتاتور که هیچ ارزشی برای حقوق بشر قائل نیست میشناسد، هنوز هم آفریقاییهای بسیاری داخل و خارج از زیمبابوه، وی را به خاطر قیام علیه قدرتهای استعماری، قهرمان میپندارند. شخصیت بشاش و کاریزماتیک موگابه مضاف بر پیشینه فروتنانهاش کمک کرده تا از «مردم عادی» به نظر برسد.
یک فیلمساز به نام روی آگیمانگ در روزنامه «ایندیپندنت» نوشته است: «بهرغم همه چیز، بسیاری از مردم زیمبابوه از سیاستهای آفریقادوستانه او حمایت میکنند. تمام هم و غم [موگابه] آن است که منابع طبیعی کشور بهطور کل در اختیار سیاهپوستان آفریقایی باشد.»
تقریباً تمام انتخابات کشور پس از نخستوزیری موگابه در سال 1980 به اتهاماتی بر مبنای تقلب، خشونت و ارعاب رایدهندگان آلوده بوده است. معروف است که هنگام انتخابات «ارتش شخصیاش» را رها میکند و آنها نیز از «خشونت و قتل به عنوان استراتژی انتخاباتی» استفاده میکنند.
رسانهها به ظاهر آزادند اما خودسانسوری موج میزند چرا که مطبوعات زیمبابوه آنقدر عقلشان میرسد که انتقاد از دولت حاکم به ضررشان تمام میشود. رادیو و تلویزیون هم که متعلق به دولت است و «کورکورانه طرفداری موگابه» را میکند. روزنامهنگاران خارجی نیز سابقاً مورد حمله قرار گرفته و زندانی شدهاند.
جانشین موگابه
رابرت موگابه یک بار ادعا کرده بود فقط خدا میتواند او را از مسند قدرت پایین بکشد و تقریباً شکی هم نیست که رئیسجمهور 90ساله زیمبابوه تا زمان مرگ بر راس حکومت باقی بماند.
کمی پیش، به همسرش «گریس» سمت برجستهای در حزب حاکم بر کشور داده شد، رفتاری که شک بسیاری را برانگیخت و باعث شده این حرکت را به پروراندن وی برای جانشینی شوهرش تعبیر کنند.
برای اینکه بانوی اول بتواند قدرت را در اختیار بگیرد، معاون رئیسجمهور یعنی جویس موجورو باید از دور خارج شود و از قرار معلوم به نقل از «دیلیتلگراف»، موگابه این فرآیند را از همین حالا شروع کرده است. او اخیراً موجورو را به دست داشتن در «معاملات کثیف» متهم کرده از جمله «معاملات غیرقانونی الماس و اخاذی» و حزب «زانو پیاف» نیز قصد دارد به تدریج اختیاراتش را محدود کند. ماه گذشته، گریس موگابه نیز او را به تلاش در به حاشیه راندن شوهرش در کنفرانس حزب، متهم کرد.
بر اساس مقاله روزنامه آفریقای جنوبی «میلاند گاردین»، بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی قدرت را به دست خواهد گرفت، کشمکشهای جناحی «زانو پیاف» و نقش فزاینده ارتش در سیاست، باید به این نکته توجه داشت که احتمال دارد زیمبابوه آمادگی رویارویی با چنین تغییر ناگهانی نداشته باشد.
رابرت موگابه و خلق زیمبابوه
سازش دولت اسمیت با پیشوایان سیاهپوست در سال 1978 راه را برای انتخاب «اسقف آبل موزوروا» به نخستوزیری ایالتی به نام زیمبابوه-رودزیا هموار کرد اما این انتخابات از لحاظ بینالمللی شناختهشده نبود چرا که «زانو» و «زاپو» در آن شرکت نکرده بودند. در سال 1979 «موافقتنامه خانهسازی لنکستر» احزاب اصلی را قانع کرد تا به حکمرانی اکثریت بر کشور رضا دهند، به شرطی که حق و حقوق اقلیت سفیدپوست محفوظ بماند. موگابه پس از پیروزی در انتخابات جدید در تاریخ 4 مارس 1980، تلاش کرد 200 هزار سفیدپوست کشور را که شامل 4500 کشاورز میشدند به ماندن متقاعد کند.
در سال 1982 موگابه تیپ 5 ارتشاش را که در کره شمالی تعلیم دیده بود، به سنگرهای «زاپو» در متبیلیلند (ماتابه لند) فرستاد تا مخالفان را با خاک یکسان کنند. با گذشت پنج سال، 20 هزار نفر از مردم عادی قبیله «اندبله» طی یک کشتار دستهجمعی با نیت سیاسی کشته شدند. موگابه در سال 1987 تاکتیکش را عوض کرد و از «زاپو» دعوت کرد به «زانو پیاف» حاکم بپیوندد و در واقع یک دولت اقتدارگرا به ریاست جمهوری خودش تشکیل دهد.
رابرت موگابه و مسیر استبداد
طی سالهای دهه 90، موگابه دو بار دیگر به ریاست جمهوری برگزیده شد، همسرش فوت کرد و دوباره ازدواج کرد. در سال 1998 نیروهای زیمبابوه را برای مداخله در جنگ داخلی جمهوری دموکراتیک کنگو اعزام کرد، حرکتی که بسیاری از آن به فرصتطلبی برای غارت و چپاول الماسها و مواد معدنی ارزشمند کشور مذکور تعبیر کردند. در سال 2000 موگابه قانون اساسی جدید زیمبابوه را به رفراندوم گذاشت که در آن قدرت رئیسجمهور بیشتر شده بود و به دولت این اختیار را میداد که اراضی متعلق به سفیدپوستان را تصرف کنند. گروههای مخالف با قانون اساسی یک جنبش برای تغییرات دموکراتیک را تشکیل دادند که موفق شد و در نتیجه آن، حاصل رفراندوم، «نه» به قانون اساسی بود.
همان سال، گروههای متشکل از افراد عادی که نام «وار وترنز» (رزمندگان جنگ) را بر خود نهاده بودند، اگرچه بسیاری از آنها سنشان به زمان جنگ داخلی و کشمکشهای بر سر استقلال کشور نمیرسید، شروع به تصرف اراضی کشاورزی کردند که در دست سفیدپوستان بود. فضای خشونتبار موجب شد تعداد زیادی از سفیدپوستهای زیمبابوه از کشور فرار کنند.
کشاورزی تجاری کشور سقوط کرد و متعاقب آن سالهای قحطی غذا و تورم لجامگسیخته سر رسیدند و مردم زیمبابوه تبدیل شدند به مشتی میلیاردر که در فقر دستوپا میزنند.
رابرت موگابه در سالهای اخیر
پس از ضایع شدن انتخابات سال 2008 به علت خشونتهای «زانو پیاف»، متحدان منطقهای موگابه به او فشار میآوردند تا با رهبر «جنبش برای تغییرات دموکراتیک»، مورگان چانگیرای، در جایگاه معاون رئیسجمهوری، حزب فراگیری تشکیل دهد. حتی در زمان سازش نیز موگابه از اعمال فشار اهمال نمیکرد و نمایندگان «جنبش برای تغییرات دموکراتیک» در پارلمان را دستگیر، زندانی و شکنجه میکرد.
از قرار معلوم موگابه کسی را برای جانشینی در آبنمک نخوابانده و به همین دلیل مشخص نیست چنانچه تنها رهبر کشور از زمان استقلال تاکنون، بمیرد یا سرانجام در انتخابات ببازد، زیمبابوه به کدام جهت خواهد رفت.
موگابه چگونه رودزیای جنوبی را به قهقرا کشاند؟
رودزیای جنوبی با منابع طبیعی، معادن و اراضی حاصلخیزش به «سبد نان» قاره سیاه ملقب بود. اما رابرت موگابه با اصلاحات ارضی و بیتوجهی خاصاش به قوانین پایه اقتصاد و البته وضع قوانین مندرآوردی جدید، موفق شد طی 30 سال این کشور پررونق را به خرابهای تبدیل کند و ارزش پول را آنچنان پایین آورد که مردمش مجبور باشند پولهایشان را روی گاری جابهجا کنند. نرخ بیکاری در زیمبابوه 80 درصد است، یعنی افراد زیادی کار ندارند اما همانها هم که دارند، دستمزدهای ناچیزی دریافت میکنند و در انتهای روز کاری به این دلیل که نمیتوانند هزینه حمل و نقل را تقبل کنند، در خیابانها و پارکهای اطراف محل کارشان شب را به صبح میرسانند.
گذشته از آن طبقه همیشه فقیر زیمبابوه، اکنون طبقه متوسط نیز یارای تامین مخارج و تورم سرسامآور را ندارد و بار تامین مالی خانوادههای طبقه متوسط زیمبابوه در اصل بر دوش کسانی است که از کشور گریختهاند. اما این نورچشمی جنبش ضداستعماری آفریقا چطور توانست روزگار ملتش را سیاه کند؟
از میان اقدامات خانمانسوز وی، وبسایت «theatlantic.com» به 10 مورد اشاره کرده است.
1- تخریب موتور تولید. 2- دفن حقیقت. 3- سرکوب مخالفان. 4- تصویب قوانین غیرممکن. 5- آموزش نفرت. 6- ترساندن خارجیها، 7- تجاوز به کشور همسایه (کنگو)، 8- اقدام به کشتار دستهجمعی،
9- نادیده گرفتن یک دشمن مرگبار مانند ایدز و 10- سرزنش امپریالیستها.
جمعیت کنونی زیمبابوه حدود 14 میلیون است. تنها مازاد واقعی زیمبابوه HIV است که یکسوم جمعیت را آلوده کرده و امید به زندگی را از 56 سال در اوایل دهه 70 به 35 سال امروز کاهش داده است. در سال 1999 دولت زیمبابوه اقدامی کرد که بین کشورهای آفریقایی جدید بود: آنها برنامه «مالیات ایدز» را شروع کردند و سه درصد مالیات از دستمزد مردم کم کردند تا برای پیشگیری و درمان ایدز استفاده شود. اما همانطور که انتظار میرفت، بخش اعظم پول ناپدید شد.
موگابه برای خود کیا و بیایی به هم زده است. وی به مناسبت تولد 90سالگیاش مهمانی اعیانی برپا کرد و با توزیع گوشت فیل بین مهمانها خبرساز شد. خلاصه بدبختی زیمبابوه به سور و سات رئیسجمهور میهنپرستاش خدشهای وارد نکرده است. موگابه لباسهای مد روز میپوشد اما «غرب» را مسبب بدبختی مردمش میداند. پس از نخستوزیر تونی بلر، آمریکا و اروپا نیز موگابه و 74 تن از اعضای حلقه داخلی دولتش را تحریم کرده و داراییهایشان را مسدود کردند. همچنین برایشان ممنوعیت سفر و فروش اسلحه در نظر گرفتند. موگابه این اقدامات را بیعدالتی و ظلم در حق زیمبابوه دانسته و همواره «امپریالیستهای غربی» را به خاطر شکست اقتصادی دولتش و فلاکت روزافزون کشور، ملامت کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید