شمعی در باد
چرا علوم سیاسی در ایران توسعهگرا نیست؟
حسین جلالی: شاید زمانی این نقد به آکادمیسینهای اقتصادی در ایران وارد بود که از دانش روز اقتصاد دور افتادهاند و قادر به تربیت و آموزش نیروی انسانی مورد نیاز برای توسعه نیستند. این نقد اکنون نیز درباره برخی دانشکدههای اقتصادی مصداق دارد اما برخی دیگر از دانشکدههای اقتصاد موفق شدند با استانداردهای علمی روز جهان دانشجو تربیت کنند و مشخصه آن هم حضور این دانشآموختگان در بهترین دانشکدههای اقتصادی جهان است. این دانشکدهها همچنین توانستهاند در ارتباط با رسانهها همسو با خود دانش اقتصاد را عمومیسازی کنند. آنها درباره مسائل روز کشور بحثهای متمرکز انجام میدهند، دستورکار خلق میکنند و بین خودشان نیز نظام اعتباردهی نسبتاً مشخصی دارند. جان کلام اینکه در ایران در کنار انبوه اعوجاج و اغتشاشی که در علوم انسانی حتی اقتصاد وجود دارد جریانی علمی در این رشته شکل گرفته و در حال کار کردن است.
در علوم سیاسی اما تلاشهای پژوهشی که سودای توسعه کشور را در سر دارند فردی و بسیار پراکنده دنبال میشوند. بهعبارتی هرچند تکچهرههایی مشغول به کار هستند اما نمیتوانیم از وجود یک جریان علمی توسعهگرا و معطوف به مشکلات کشور در دانشکدههای علوم سیاسی صحبت کنیم. این در حالی است که اغلب صاحبنظران بر این باور هستند که در علوم انسانی دانش در پستوها پدید نمیآید یا اگر پدید بیاید نه غنای لازم را دارد و نه منشأ اثر میشود. دانش موثر، مخصوصاً وقتی بحث از مسائل کشور از جمله توسعه است، حاصل برنامههای پژوهشی نزدیک به هم است که نخبگان طراز اول دانشگاهی بر سر آنها تشریکمساعی کنند، دائماً باواسطه و بیواسطه با قدرت و جامعه در ارتباط باشند و بازخورد بگیرند و ایدههایی برای مشکلات کشور تمهید کنند. این نوع دانش، شرط لازم -و صدالبته نه کافی- توسعه است.
ایران امروز بحرانزده است و ایرانیان در آرزوی وضعیتی که در آن سفرهها کوچکتر نشود، فضای کسبوکار سامان و ثبات پیدا کند و امکان تولید و اشتغالزایی پدید آید. وضعیتی که در آن بتوان درباره بحرانهای متعدد کشور اقداماتی درخور انجام داد و همهچیز در هم گره نخورده باشد. وضعیتی که در آن کنش جمعی و فردی برای تحقق آرزوها ممکن باشد. وضعیتی که نهادهای اجتماعی و نهادهای دولتی از کژکارکردی خارج شوند و فایدهای برای رفاه عمومی داشته باشند. این وضعیت مطلوب را «توسعه» مینامند و اولویت کشور بازگشت به ریل توسعه است.
برای همین بحث از توسعه، از منظر کشور عملاً مهمترین و کلیدیترین بحثی است که آکادمیسینهای رشتههایی چون اقتصاد و علوم سیاسی میتوانند به آن بپردازند. در این پرونده میخواهیم نگاهی بیندازیم به آنچه رشته علوم سیاسی میتواند به مباحث توسعه ارائه کند و بپرسیم چرا باوجود ماهیت علوم سیاسی و نیاز کشور، شاهد وجود یک یا چند جریان علمی توسعهگرا و معطوف به مسائل کشور در علوم سیاسی نیستیم.