تاریخ انتشار:
درباره نقش اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم
اصلاحطلبان و بزنگاه اسفند
حدود ۱۰ ماه تا انتخابات مجلس دهم زمان باقی است. رقابتی که میتواند تا حدود زیادی در سرنوشت دولت حسن روحانی دخیل باشد و سمتوسوی مسیر آینده این سرزمین را روشن کند. با توجه به تحولات سیاسی کشور به ویژه پس از سال ۸۸ و تغییراتی که در صورتبندی سنتی جریانهای سیاسی کشور پدید آمده است به نظر میرسد در بزنگاه اسفندماه، ما شاهد دگرگونیهای گستردهای در وضعیت اردوگاههای رقبا باشیم و دیگر کمتر از دوگانه اصلاحطلب - اصولگرا دستکم در لایههای آشکار این رقابت سخنی به میان آید.
حدود 10 ماه تا انتخابات مجلس دهم زمان باقی است. رقابتی که میتواند تا حدود زیادی در سرنوشت دولت حسن روحانی دخیل باشد و سمتوسوی مسیر آینده این سرزمین را روشن کند. با توجه به تحولات سیاسی کشور به ویژه پس از سال 88 و تغییراتی که در صورتبندی سنتی جریانهای سیاسی کشور پدید آمده است به نظر میرسد در بزنگاه اسفندماه، ما شاهد دگرگونیهای گستردهای در وضعیت اردوگاههای رقبا باشیم و دیگر کمتر از دوگانه اصلاحطلب-اصولگرا دستکم در لایههای آشکار این رقابت سخنی به میان آید. با توجه به شرایط موجود، بحث درباره آینده و نوع نقشآفرینی اصلاحطلبان در معادلات سیاسی کشور به یکی از داغترین مباحث محافل سیاسی کشور بدل شده است. به ویژه اینکه در هفته پیش حزب اتحاد ملت ایران که طبق شنیدهها تا حدود زیادی متاثر از اندیشههای دو حزب قدرتمند و قدیمی طیف اصلاحطلب است، توانست از خوان هفتم -کمیسیون ماده 10 احزاب- نیز گذر کند و رسماً وارد فضای سیاسی کشور شد. با همه این احوال به نظر میرسد این جریان برای نقشآفرینی در انتخابات اسفندماه سه گزینه پیش رو داشته باشند. نخستین گزینه که در بخشی از طیف رادیکال این جریان هوادارانی دارد و
اتفاقاً رقبا نیز بسیار علاقهمندند که این گزینه از سوی کلیت جریان اصلاحات انتخاب شود، تاکید بر لزوم مهیا شدن شرایط حداکثری برای حضور در انتخابات است. به نظر میرسد این طیف با توجه به نبود چشمانداز برای تغییر فضای موجود سیاست در کشور از هماکنون آردهای خود را بیخته و الک خود را نیز آویخته است و احتمالاً تنها در حد ناظر در انتخابات حاضر خواهد شد. در مقابل این روش، دو گزینه دیگر نیز در مواجهه با انتخابات اسفندماه در مقابل اردوگاه اصلاحطلبان متصور است. یکی از این گزینهها حضور فعال و آشکار در این رقابت است و گزینه دیگر حضور موثر و تعیینکننده در بزنگاه اسفندماه است. به هر صورت باید در نظر داشت که ما در عالم بایدها و نبایدها که در عالم هستها و نیستها زیست میکنیم. اگر به شرایط امروز کشور توجه کنیم درخواهیم یافت که هنوز فضا برای حضور فعال جریان اصلاحات در کشور فراهم نشده است. از سویی حضور قدرتمند اصلاحطلبان موجب نوعی احساس خطر و در نتیجه همگرایی در اردوگاه متفرق جریان منتقد دولت شده و فضا را برای اقدام مشترک آنها در اسفندماه مهیا میکند، از سوی دیگر توپخانه رسانهای طیف افراطی و دلواپس با فعالیت دوچندان
احتمالاً باعث ایجاد نوعی وسواس در بخشهای نظارتی و اجرایی انتخابات شده و قاعدتاً موجب ریزش بسیاری از نامزدهایی که در فضای عادی امکان حضور در رقابتهای مجلس را دارند، خواهد شد. این مساله بازی دوسر بردی را برای این جریان به ارمغان خواهد آورد. از سویی بسیاری از مردم را که دل به تغییر مجلس و همراهی آن با دولت بسته بودند ناامید خواهد کرد و از سوی دیگر عرصه رقابت را برای ژنرالهای حریف خالی خواهد کرد. مطمئناً ایجاد این فضا شانس برد منتقدان دولت را دوچندان خواهد کرد. در مقابل اما نتایج مترتب از گزینه حضور موثر میتواند، احتمال پیروزی طرفداران تغییر و حامیان دولت را افزایش دهد. این گزینه به صورتی تداوم مسیری است که دو رئیسجمهور پیشین در انتخابات ریاستجمهوری 92 در حمایت از حسن روحانی در پیش گرفتند. اصلاحطلبان میتوانند در این انتخابات با گزینش مشروط چهرههای شاخص و کارآزموده میانهرو، اصولگرایان معتدل نزدیک به دولت و تکنوکراتهای کاربلد نقشی موثر در ساختن مجلس دهم داشته باشند. این گزینش مشروط به فراهم آوردن فضایی مناسب برای نهادینه ساختن فعالیت مستقل احزاب سیاسی و سایر نهادهای مردمنهاد و همراهسازی مجلس با دولت
است. در صورت انتخاب این گزینه قاعدتاً دولت حسن روحانی و همچنین اصلاحطلبان میتوانند به دورهای آرام برای تحقق اهداف خود امیدوار باشند. با این همه باید منتظر ماند و دید اصلاحطلبان کدامیک از گزینهها را بر خواهند گزید. این پرسشی است که احتمالاً اول پاییز پاسخ آن را درخواهیم یافت.
دیدگاه تان را بنویسید