تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
حفظ سرمایه اجتماعی و نتیجه انتخابات
نوشت: بنیاد سیاستورزی، دیدن تحولات اجتماعی جامعه است؛ دیدن امیدهای جامعه به بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و دیدن نگرانیهای جمعی، همچون عدم ثبات اقتصادی و شغلی و نگرانیهای زیستمحیطی و مشکلات خانوادگی و بیثباتی سیاسی... واقعیت این است که اقتدارگرایی در ایران شرمنده است و میخواهد اصلاحطلبان باشند، اما تعیینکننده نباشند... لذا مساله اجتماعی امروز، شکاف بین تندروها و میانهروهاست. تندروها پایگاه اجتماعی ندارند اما حاشیه امنیت دارند و میانهروها پایگاه اجتماعی دارند ولی قدرت سیاسی کمتری دارند. باید بپذیریم که با صحنهگردانی میانهروها زندگی بهتری خواهیم داشت و الزام داریم به سرمایه اجتماعیمان این اعتماد را بدهیم که فردای انتخابات به کنش اجتماعیمان پایبند خواهیم بود.
تناقضنمایی رد صلاحیتها
به قلم عباس عبدی نوشت: چه کسی گمان میکرد که نامزد نزدیک به اصولگرایان در سال ۱۳۹۲ بتواند پرچم شعارهای نیروهایی را بردارد که نامزد مطلوب خود را ندارند. حتی اگر آقای روحانی هم در میان نامزدها نبود، به احتمال زیاد یکی دیگر از نامزدهای اصولگرا که ظرفیت بیشتری داشت خود را با مطالبات اصلاحطلبان هماهنگتر میکرد. بنابراین رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی وضعیتی متناقضنماست و به نتایجی برخلاف خواست اولیه آن منتهی میشود. البته باید میان نتایج کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت کمی تفاوت گذاشت. این امر به شرطی رخ میدهد که آن ۷۵درصدی که نامزد مطلوب خود را در میان نامزدهای تایید صلاحیتشده نمیبینند، عزم خود را برای حضور انتخاباتی جزم کنند و با حضور خود منشأ اثر شوند.
حصار امنیت کامل
نوشت: کسی که نظام را قبول ندارد خود را نامزد انتخابات مجلس نمیکند و اگر هم کرد، شورای نگهبان صلاحیت وی را رد میکند. پس کسی که نظام را قبول ندارد نه نامزد میشود و نه به نامزدی رای میدهد... انتخابات در یک نظام مردمسالار متضمن «امنیت» مردم است... دشمن میخواهد با ترویج و تبلیغ منطق «دیگی که برای من نجوشد میخواهم...» جلوی حضور حماسی ملت پای صندوقهای رای را بگیرد. این منطق مربوط به انسانهای خودخواه و خودپرست و فاقد عقلانیت است... آمدن پای صندوقها، برای رای دادن به نامزد مورد نظر فقط یک دلیل برای این کار است. دهها دلیل دیگر در فلسفه مردمسالاری برای مشارکت در انتخابات وجود دارد و دلیل اصلی و مهم آن هم حفظ اقتدار و امنیت ملی است.
اصلاحطلبان و استراتژی سماجت
نوشت: اصلاحطلبان با استراتژی «حضور» وارد عرصه رقابت انتخابات شدهاند. «حضور»، یعنی ماندن در وضعیت و تلاش برای خلق اراده جمعی با وجود همه محدودیتها و بهرهبردن از امکانات موجود... این استراتژی، اصلاحطلبان را وامیدارد نگاه انتقادی به خود و گذشتهشان داشته باشند؛ همان برخوردی که طیفهای سیاسی سنتی را هراسان میکند. اگر از چشمانداز این طیفها به اصلاحطلبان نگاه کنیم میتوان به آنها حق داد که اصلاحطلبان را سیاسیون مزاحمی بدانند. این نگاه، نگاهی کلیگرایانه به سیاست است. در صورتی که اجزای سیاست است که سیاست را میسازد. این اجزا گاه منفعتطلبانه و قدرتطلبانه است، و اصلاحطلبان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما آنچه اینک آنها را از این خصیصه مبرا کرده، برخورد سلبی رقیب است.
دیدگاه تان را بنویسید