تاریخ انتشار:
آیا روحانی در شش ماه، دولت را احیا کرد؟
حالا نوبت مردم است
قای روحانی رسالت مهمی را بر عهده گرفته است و تا امروز به نظرم کار خودش را به خوبی انجام داده؛ آنچه را باید انجام میداد ایفا کرده؛ روحانی مسند ریاستجمهوری را مجدداً بازسازی کرد.
آقای روحانی رسالت مهمی را بر عهده گرفته است و تا امروز به نظرم کار خودش را به خوبی انجام داده؛ آنچه را باید انجام میداد ایفا کرده؛ روحانی مسند ریاستجمهوری را مجدداً بازسازی کرد. واقعاً هم مردم از دولت چیزی بیش از این نمیخواستند. دولتی که در عرصه سیاست خارجی دشمنان خودش را علیه کشور تحریک میکرد چه دولتی بود؟ دولتی که کار کارشناسی را کلاً حذف کرده بود یا مدیران لایق را کنار گذاشت. در عرصه سیاست داخلی و خارجی در شأن ملت ایران نبود. روحانی تمام پردههای زشت را کنار زد و این داستان را خاتمه داد. وقار و عزت را برگرداند. به عبارتی روحانی ظرفیت رئیسجمهوری را با ظرفیت واقعی کشور ایران همسان کرد. ما هشت سال رئیسجمهوری داشتیم که در شأن کشور و مردم ایران نبود.
وقتی روحانی در شأن رئیسجمهوری ظاهر میشود که 50 کشور خارجی در سطح رئیسجمهور و نخستوزیر و مقامات ارشد در مراسم تحلیف او حضور پیدا میکنند، یعنی از جایگاه ریاستجمهوری غبارزدایی کرده است. با اینکه مشکل هستهایمان هنوز حل نشده اما کشورهای مهم دنیا از رئیسجمهور شدن روحانی استقبال میکنند. تبریک میگویند و گفتوگوهای ما با 1+5 در اشل جدیدی ظاهر میشود. حرف ما شنیده میشود و انتظارات ما مورد توجه قرار میگیرد. همینها وظیفه یک رئیسجمهور است.
رئیسجمهور که وظیفه ندارد جزییات زندگی مردم را حل کند. او باید سیاستهای اصلی را تدوین کند. روحانی وظیفه اصلیاش را انجام داده و دولت قابل اعتمادی را تشکیل داده و رای مجلس را هم با تمام سختیهایش گرفته است. کسانی که الان در دولت قرار گرفتند، افرادی مورد احترام جامعه کارشناسی هستند. فنگراها و کارشناسها میتوانند با آنها رابطه برقرار کنند و طرحها و ایدههایشان را بگویند. این دولت ظرفیت مدیران ایرانی و کشور را صرف نظر از گرایشهای سیاسیشان میشناسد. حداقل در کار کارشناسی دخالت مدیریتی نمیکند. حداقلش این است که با مردم روراست است و اطلاعات صحیح به مردم میدهد. خب چنین دولتی مستقر شده و روابط بینالمللی را هم مرحله به مرحله باز میکند.
وقتی این فضا را رئیسجمهور ساخت، بقیه راه با مردم است. با بخش خصوصی است. اینکه باید تورم کم شود و اشتغال ایجاد شود و... دیگر کار دولت نیست؛ کار بخش خصوصی است و مردم است و نهادهای مدنی؛ بالاخره این فضا تغییر کرده است. احزاب میتوانند کنگرههایشان را تشکیل بدهند. روزنامهها میتوانند مطالبشان را بنویسند... این انجمنهای اسلامی هستند که باید خودشان بیایند و کنگره و سمینارهایشان را تشکیل دهند. اتاق بازرگانی است که باید سرمایهگذاریها را تکمیل کند و راههای سرمایهگذاری جدید ایجاد کند. این صنعتگران هستند که باید ظرفیتهای تولیدشان را بالا ببرند و از دولت خواستههایشان را پیگیری کنند.
پس روحانی جایگاه رئیسجمهور را بازسازی کرده است. هم در عرصه داخلی و هم خارجی وقتی میرود پشت تریبون دیگر تنمان نمیلرزد که الان چه خواهد شد و چه میگوید و چه کسانی را هو خواهد کرد و چه بحران جدیدی ایجاد میکند. الان خیالمان راحت است که وقتی پشت تریبون میرود فضای داخلی و خارجی را آرام میکند و هم دولتی را مستقر کرده که میتوان با آن مذاکره کرد و تفاهم کرد و گفتوگو کرد. همچنین سیاستهای عقلایی را در پیش میگیرد و میداند که با تعامل و گفتوگو با دنیا مشکلاتش را حل کند. در عرصه داخلی هم مشکلات اقتصادی را ریشهیابی کرده است.
روحانی در این مدت بسترها را فراهم کرده و حالا نوبت مردم است که با امید وارد شوند و هر کسی در جایگاه خودش به حرکت دربیاید. روحانی به عنوان یک رئیسجمهور بیش از 90 درصد وظایفش را انجام داده است. همه سیاستمداران و صاحبان اندیشه و مدیران و مسوولان احزاب و روزنامهنگاران و اقتصاددانها و بنگاهداران و صنعتگران و... باید هر کدام در جایگاهشان، حرکتهایشان را شروع کنند.
دیدگاه تان را بنویسید