انتخاب استانداران در دولت روحانی، کارشناسی بود؟
کارنامه موفق، با وجود فشارهای سیاسی
انتخاب استانداران در شش ماه گذشته به نظرم گرچه با روند کندی مواجه بود و شاید در برخی از استانها با حد مطلوب فاصله زیادی داشت اما اگر بخواهیم در یک برآیند کلی به بررسی وضعیت انتخاب استانداران بپردازیم، باید گفت کارنامه دولت آقای روحانی در این بخش مثبت بوده است.
انتخاب استانداران در شش ماه گذشته به نظرم گرچه با روند کندی مواجه بود و شاید در برخی از استانها با حد مطلوب فاصله زیادی داشت اما اگر بخواهیم در یک برآیند کلی به بررسی وضعیت انتخاب استانداران بپردازیم، باید گفت کارنامه دولت آقای روحانی در این بخش مثبت بوده است. به عبارتی گرچه در برخی گزینهها خواست بدنه سیاسی حامی آقای روحانی تامین نشده است اما در مجموع، انتخاب استانداران با نگاهی صورت گرفته که میتوان گفت بر اساس خط و مشی اعتدال و مرام دولت تدبیر و امید است.
انتخاب استانداران در هر دولتی یکی از کلیدیترین و در عین حال پرچالشترین عرصههای تصمیمگیری است. تصور هم میرود با وجود فشارهایی که از سوی مجلس وجود داشت، دولت در انتخابهای خود آنچنان نمیتوانست با دست باز عمل کند و به همین دلیل انتخاب استانداران در شش ماه گذشته این گونه روند کند داشت. در مورد برخی استانهای اهل سنت و کردنشین هر چند به نظر من میشد بهتر از این دست به انتخاب استانداران زد و با توجه به دغدغههایی که در این استانها وجود دارد به دور از برخی فشارهای سیاسی، مدیران را انتخاب کرد اما به هر حال دولت روحانی فرصت بسیاری دارد تا در ردههای میانی مانند انتخاب فرمانداران و معاونان استانداریها و بخشداران، با آرامش بیشتری دست به انتخاب چهرههای اصلح بزند. پیش از این هم گفتهام که یک استاندار باید از مدیریت بحران، مدیریت سیاسی و مدیریت بینبخشی آگاهی کافی داشته باشد تا بتواند بین بخشها و سازمانهای مختلف در حیطه مسوولیت خود ارتباط برقرار کند. بدین ترتیب باید اذعان کرد که یک فرد بدون داشتن این تجارب نخواهد توانست مسوولیتهایی را که به واسطه این پست حیاتی به وی واگذار شده است به نحو احسن به انجام
برساند. از سوی دیگر همواره بر این نکته تاکید کردهایم که استاندار باید دارای سابقه حضور و فعالیت در وزارت کشور باشد و باید ردههای مختلف مدیریتی را در وزارت کشور مانند بخشداری، فرمانداری و... گذرانده باشد تا به عنوان یک مدیر موفق در حوزه مسوولیت خود بتواند عمل کند. علاوه بر این، استاندار باید با مسائل سیاسی و اجتماعی استانی که قرار است مدیریت آن را عهدهدار باشد، آشنایی کافی داشته باشد. میتوان ادعا کرد که یک استاندار موفق علاوه بر داشتن تجربه مدیریتی باید آشنایی کافی با مشکلات استان تحت مدیریت خود داشته باشد. به همین دلیل این میزان اصرار وجود دارد که استاندار هر استان باید بومی همان منطقه باشد و اگر با مسائل فرهنگی و اجتماعی آشنا نباشد، نمیتواند به خوبی یک استان را با وجود مشکلات فراوان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به درستی مدیریت کند. علاوه بر این تنها راه تحقق شعارها و وعدههایی که آقای روحانی به مردم میدهد، از طریق مدیران استانی است که وی از طریق وزارت کشور آنها را منصوب میکند؛ در واقع این مدیران استانی هستند که باید شعارها و برنامههای رئیسجمهور را در هر استان با اقدامات خود به منصه ظهور برسانند. با
توجه به وعدهها و شعارهایی که آقای روحانی در جریان انتخابات ریاستجمهوری و پس از آن در جریان دولت تدبیر و امید به مردم داده است و علاوه بر آن نیازهایی که اکنون در بخشهای مختلف کشور احساس میشود، توجه به حقوق شهروندان و اعتمادسازی دولت در قبال مردم از عواملی است که میتواند در پیشبرد امور دولت موثر باشد. استانداران باید اعتقاد راسخ به شعارهایی داشته باشند که دکتر روحانی در جریان انتخابات و در برنامههای دولت تدبیر و امید ذکر کرده است و در جهت حفظ اعتماد ملی، عملی شدن این شعارها و برنامهها را در صدر عملکرد خود قرار دهند. این موضوع را هم باید دانست که تلاش برای برقرار کردن عدالت اجتماعی و اجرای حقوق شهروندی مردم از وظایف یک استاندار است. بنابراین نیاز به وجود افراد باتجربه و توانمند در مدیریت استانی یک ضرورت است.
دیدگاه تان را بنویسید