رشد اقتصاد
درسهایی از اسپانیا
تا همین 10 سال پیش کلمه اسپانیا مترادف شکست اقتصادی قلمداد میشد. به نظر میرسید دولت و بانکهای کشور در یک چرخه مرگ گرفتار شده و بهشدت به بستههای نجات وابسته بودند. جوانان یا کشور را ترک میکردند یا به خاطر فقدان فرصتها دست به اعتراض میزدند. خانههای نیمهساخته و فرودگاههای متروکه بقایای یک حباب ترکیده در بخش ساختوساز بودند. آن شرایط چگونه تغییر کرد؟ بر مبنای مقیاسهایی از قبیل رشد تولید ناخالص داخلی، تورم، بیکاری، سیاست مالی و عملکرد بازار سهام هماکنون اسپانیا در مسیر رسیدن به جایگاه موفقترین اقتصاد جهان ثروتمند قرار دارد. هم رشد اقتصاد کلی و هم نرخ اشتغالآفرینی آن از آمریکا سریعتر است. آمریکایی که حسادت جهان ثروتمند را برانگیخته بود. یونان و ایرلند که تا یک دهه قبل بحرانزده بودند نیز عملکرد خوبی در سال 2024 از خود نشان دادند. اقتصاد دانمارک هم به لطف موفقیت شرکت نوو نوردیسک در تولید داروهای ضدچاقی رونق گرفت. اما اسپانیا بیش از هر کشور دیگری مایه انبساط خاطر کسانی است که فکر میکنند اروپا محکوم به رکود است. اقتصاد اسپانیا پاداش اصلاحات گذشته را دریافت میکند. این امر درسهایی را برای دیگر کشورهای قاره به همراه میآورد و در عین حال هشداری برای سیاستگذاران امروز اسپانیاست. درس اول آن است که بر بخش خدمات تمرکز کنید و به دنبال زرقوبرق تولید نباشید. به لطف هزینه کمتر انرژی، کاهش تولید صنعتی در اسپانیا بهشدت کاهش آن در آلمان نبود، اما همچنان بخش تولید گرفتار رکود است. خوشبختانه صنعت گردشگری به دوران رونق قبل از همهگیری بازگشته است و اسپانیا خود را در زنجیره ارزش بالا میکشد. این کشور روزبهروز خدمات مشاورتی و دانش فناوری بیشتری صادر میکند و آفتاب تابان و نوشیدنیهایش را میفروشد. طبق گزارش بانک BBVA، ارزش خدمات غیر از گردشگری در اسپانیا از 5 /5 درصد تولید ناخالص داخلی در قبل از همهگیری به هفت تا هشت درصد در زمان حال رسیده است. درس دیگر باز بودن درهاست. در گذشته جوانان اسپانیایی در جستوجوی فرصتها کشورشان را ترک میکردند، اما اکنون در حال بازگشت هستند. میزان نیروی کاری که در خارج از کشور متولد شدهاند از سال 2019 تاکنون 2 /1 میلیون نفر بیشتر شده است و اکثر آنها اهل آمریکای لاتین هستند. بسیاری از آنها در مشاغل کممهارت و کمدرآمد کار میکنند. با وجود اینکه اقتصاد در مقایسه با سال 2019 حدود هفت درصد بزرگتر شده میزان رشد واقعی آن پس از تعدیل با رشد جمعیت فقط سه درصد است. با این حال این وضع باز هم از شرایط کشورهایی مانند بریتانیا و کانادا بهتر است. کشورهایی که رونق زیادی در مهاجرت به درون شاهد بودند، اما رشد سرانه تولید ناخالص داخلی آنها کاهش یافت. همزمان، اسپانیا از سرمایهگذاری بنگاههای چینی استقبال میکند. شرکتهای خودروسازی استلانتیس (Stellantis) و باتریسازی کاتل (CATL) در 10 دسامبر اعلام کردند که قصد دارند یک کارخانه باتریسازی در ساراگوسا راهاندازی کنند. شرکت خودروسازی چری اینترنشنال نیز بارسلونا را به عنوان محل استقرار اولین کارخانه تولیدی خود در اروپا برگزیده است. مهمتر از همه، اسپانیا ثابت کرد که اصلاحات ساختاری پاداش درازمدت به همراه میآورد. بسیاری از موفقیتهای کنونی این کشور بازتاب اصلاحاتی هستند که پس از بحران مالی در حوزههای بانک و بازار کار به اجرا گذاشته شدند. بخش مالی یکپارچه شد و اصلاحات بازار کار مذاکرات مجدد در قراردادها را تسهیل کرد و به کارفرمایان انگیزه داد تا کارگران دائمی بیشتری استخدام کنند. بستهای از اقدامات که با هدف تقویت انرژیهای تجدیدپذیر تدوین شد به رونق انرژی سبز کمک کرد. از آن میان میتوان به حذف «مالیات خورشید» اشاره کرد که برای برق خورشیدی عوارض اضافه در نظر گرفته بود. اما هنوز هم اسپانیا نباید احساس آرامش کند. گردشگری و مهاجرت به داخل بهای مسکن را بالا میبرد و سرمایهگذاری و رشد بهرهوری نیز ماهیتی گریزان دارند. دولت ائتلافی لرزان و ناکارآمد مسیر اشتباه را در پیش گرفته است و نمیتواند اصلاحات لازم برای تقویت رشد درازمدت -از جمله در آموزش و خدمات- را پیش ببرد. دولت قوانین دستوپاگیری وضع میکند که هزینهها را برای کسبوکارها بالا میبرند. همچنین دولت باید برای هزینههای دفاعی به دنبال تامین منابع باشد. این هزینهکرد هماکنون 3 /1 درصد تولید ناخالص داخلی و بسیار اندک است. اسپانیا نشان داد که کشورهای اروپایی میتوانند بر چالشهای بهظاهر شکستناپذیر غلبه کنند. اما باید مراقب باشد که با خطر درجا زدن روبهرو نشود.