شناسه خبر : 48510 لینک کوتاه

هنر معامله‌گری

برتری ترامپ در مقابل متحدان آمریکا

سازندگان املاکی که سبد سرمایه بزرگی دارند در برابر معماران، بناها و مستاجران بالقوه احساس برتری می‌کنند. اما حتی ثروتمندترین آنها هم در برابر جنایتکاران آتش‌افروز قدرتی ندارند. این قاعده ساده به ما کمک می‌کند بفهمیم چرا رئیس‌جمهور بعدی آمریکا درباره قدرتش در شکل‌دهی مجدد نظم جهانی هم درست و هم اشتباه فکر می‌کند. طبق پیش‌بینی ما، دونالد ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری قدرت زیادی را بر متحدان و کشورهایی اعمال خواهد کرد که از روابط با آمریکا سود می‌برند. اما قدرتش در برابر دشمنانی که به‌راحتی آماده‌اند تا پیوندهایشان با غرب را قطع کنند ناچیز خواهد بود.

آقای ترامپ با اطمینان می‌گوید که در تمامی جبهه‌ها برتری دارد. او به شرکای تجاری بزرگ خود از جمله کانادا، چین، مکزیک و اتحادیه اروپا هشدار داد که تعرفه‌های سنگینی بر صادراتشان می‌گذارد و همزمان از آنها دعوت کرد تا شرایط تجارت با آمریکا را از نو به مذاکره گذارند. او وعده داد که ظرف 24 ساعت به جنگ روسیه و اوکراین پایان دهد. به حماس هشدار داد اگر افرادی را که در حمله 7 اکتبر سال 2023 به گروگان گرفته شده‌اند آزاد نکند، «چنان ضربه سختی دریافت خواهد کرد که هیچ‌کس در تاریخ طولانی و متنوع ایالات‌متحده آمریکا دریافت نکرده است». 

مردم آمریکا و مقامات خارجی که از نزدیک شاهد اولین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ بوده‌اند از نقاط قوت و محدودیت‌های رویکرد او آگاهی دارند. این افراد اغلب از حرفه و سابقه ترامپ در ساخت کازینو، هتل و زمین بازی گلف درس‌هایی آموخته‌اند. در واقع، اگر به مصاحبه‌های تلویزیونی سال‌های گذشته آقای ترامپ دقت کنید متوجه می‌شوید که از دیدگاه او اقتصاد آمریکا همچون ارزشمندترین ملک به‌شمار می‌رود. از آنجا که او عقیده دارد روسای‌جمهور قبلی آمریکا احمق بودند و به خارجیان اجازه دادند با هزینه اندک به اقتصاد آمریکا دسترسی پیدا کنند خود به دنبال آن است که سنگین‌ترین «اجاره‌بها» را برای این ملک در نظر گیرد. 

بسیاری از متحدان آمریکا در دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ توانستند از زیر تیغ روحیه تاجرمسلکانه او به سلامت بگذرند. اما این تجربه اغلب برایشان خفت‌بار بود. خوان کارلوس وارلا، رئیس‌جمهور وقت پاناما، در ژوئن 2017 با ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد. آن دیدار می‌توانست جایگاه او را در میان رای‌دهندگان کشورش تقویت کند. آقای ترامپ در جریان ملاقات از او پرسید که چرا ناوهای آمریکایی باید برای عبور از کانال پاناما عوارض بپردازند. پاناما در سال 1999 کنترل مجدد کانال را در دست گرفته بود. ترامپ به مهمان پانامایی خود گفت که بازگرداندن کنترل کانال یک معاهده ننگ‌آور بود و ما باید آن پیمان را پس بگیریم. جان فیلی، سفیر وقت پاناما در ایالات‌متحده از قبل رئیس‌جمهور را آماده کرده بود که به هر قیمتی که شده از رویارویی با ترامپ پرهیز کند. خوشبختانه آقای وارلا موضوع را عوض کرد و پرسید، «آقای رئیس‌جمهور، می‌توانم یک سوال بپرسم. شرایط شما در سوریه چگونه پیش می‌رود؟».

یکی از مقامات سابق آمریکا که زورگویی ترامپ به متحدان را دیده بود رفتارش را به حرفه تجارت او نسبت می‌دهد. به عقیده او ترامپ پیمانکار مرتب پس از تکمیل پروژه‌ها به عرضه‌کنندگان می‌گفت که قیمت‌هایشان را پایین بیاورند. تعدادی از آنها به دادگاه شکایت می‌کردند. اما برخی به خاطر ادامه کار با ترامپ در آینده، کوتاه می‌‌آمدند. یکی از شاهدان عینی می‌گوید، «او همیشه مقاطعه‌کاران خرد را اذیت می‌کرد. از نظر او کشورهای متحد آمریکا هم مقاطعه‌کاران خرد هستند».  این مقام سابق می‌گوید، اندیشه غیرمتعارف آقای ترامپ در برخی موارد باعث می‌شد کارها سریع‌تر انجام شوند. آقای ترامپ سوال‌های بسیار خوبی می‌پرسد و سپس همانند یک بولدوزر چیزهایی را که لازم است از میان برداشته شوند خراب می‌کند. او علاقه‌ای نداشت که به جای خراب کردن به دنبال روش‌های جایگزین بگردد. اغلب اوقات او حوصله‌ گوش دادن به جزئیات را نداشت و درک نمی‌کرد که رهبران خارجی انگیزه‌هایی کاملاً متفاوت با انگیزه‌های او دارند. به همین دلیل هم اهداف جاه‌طلبانه‌اش به جایی نمی‌رسید.

به گفته همان مقام سابق آمریکایی، آقای ترامپ علاقه‌مند است که مردم او را دوست داشته باشند. او خودش را کسی می‌بیند که سرنوشت برای محافظت از منافع مردم عادی آمریکا مامور کرده است. او عاشق تحسین و تمجید فعالان بازارهای مالی و افراد ثروتمند است و ثروت را نشانه‌ای از موفقیت فرد می‌داند. رهبرانی که در برابرش کاملاً خونسرد باشند او را آشفته می‌کنند. افراد بی‌رحمی که به‌راحتی دیگران را قربانی می‌کنند تسلیم ترامپ نمی‌شوند. ترامپ تاجرمسلک در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش از شنیدن گزارش‌های اطلاعاتی در مورد بشار اسد، دیکتاتور سوریه متحیر می‌شد. او باور نمی‌کرد که کسی از گازهای سمی علیه زنان و کودکان کشور خودش استفاده کند. در تضادی آشکار، همان مقام سابق شاهد بود که ترامپ رفتار رهبرانی را که کارهای انسان‌دوستانه انجام می‌دادند نمی‌پسندید. به عنوان مثال، هنگامی که آنگلا مرکل، صدر اعظم وقت آلمان، به او گفت که پناهجویان سوری را می‌پذیرد چون کار درست همین است، ترامپ با او مخالفت کرد. 

وقتی آقای ترامپ برای بار دوم به کاخ سفید بازگردد نقاط تاریک شخصیتش آشکار خواهند شد. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، حاضر است جان شمار زیادی از مردمش را فدای پیشروی در عمق خاک اوکراین کند. با توجه به اینکه رهبر روسیه موضع بالاتری دارد و اوکراین در بحران نیروی انسانی و اخلاقیات گرفتار است برخی مقامات غربی با تعجب می‌پرسند که چرا ترامپ فکر می‌کند می‌تواند خیلی سریع به جنگ پایان دهد. تهدیدهای او برای حمله به حماس هم قانع‌کننده نیست، چون این گروه هم حاضر است به خاطر اهدافش غزه را ویران کند. 

یک دیپلمات سابق غربی می‌گوید، آقای ترامپ اعتقاد زیادی به انگیزه‌های اقتصادی دارد و به همین دلیل در سال 2018 از برجام که یادگار دوران اوباما بود خارج شد. مشاوران ترامپ به متحدان آمریکا گفتند که رئیس‌ بسازبفروش آنها برجام را همانند ساختمانی با پی ضعیف می‌داند که باید ویران شود. به عقیده آن دیپلمات برجام نقایصی داشت، اما محدودیت‌هایی واقعی بر برنامه هسته‌ای ایران می‌گذاشت و طرح بازسازی ترامپ به نتیجه‌ای نرسید. ترامپ می‌گفت که تحریم‌های سنگین به‌سرعت ایران را به زانو درمی‌آورد و رهبرانش برای یک معاهده جدید التماس خواهند کرد. چنین اتفاقی روی نداد. کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی هم به دعوت ترامپ برای کنار گذاشتن سلاح‌های هسته‌ای و تبدیل سواحل کشورش به مناطق گردشگری گوش نداد. از نظر دیپلمات سابق، آقای ترامپ از دو جنبه محدود می‌شود: به خاطر عدم آگاهی از جهان خارج و به خاطر این غریزه‌اش که آمریکا باید خود را از جنگ‌های خارجی کنار بکشد. در جهانی که غرق شعله‌های آتش است هنر معامله‌گری محدودیت‌هایی دارد. 

 

دراین پرونده بخوانید ...