شناسه خبر : 47808 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اقتصاد اروپا

پیام چندگانه دراگی

آدام اسمیت عقیده داشت که دستیابی به رشد چشمگیر اقتصادی به چیزی بیشتر از آرامش، مالیات اندک و اجرای قابل قبول عدالت  نیاز ندارد. ماریو دراگی که به تازگی حدود 400 صفحه در مورد تقویت رقابت‌پذیری در اروپا نوشته است می‌گوید؛ با من درباره معنای رشد اقتصادی صحبت نکنید. تحقیق او دومین کار فن‌سالارانه‌ای است که با حمایت اتحادیه اروپا انجام می‌شود. این اتحادیه تلاش می‌کند تا به رکود اقتصادی پایان دهد. طبق گفته آقای دراگی، فرآیند پیری جمعیت باعث می‌شود که اگر بهره‌وری افزایش نیابد اندازه اقتصاد اروپا در سال 2050 با اندازه امروزی آن تفاوتی نخواهد داشت.

اگر استانداردهای نگارش را در نظر بگیریم گزارش آقای دراگی به زبانی بسیار ساده نوشته شده است. این نخست‌وزیر سابق ایتالیا و رئیس کنونی بانک مرکزی اروپا  از جایگاه قدرت می‌نویسد و بسیاری از چیزهایی که مطالبه می‌کند مطلوب دیگران نیز هست. از آن جمله، او خواستار یکپارچگی بیشتر بازارهاست تا بنگاه‌های نوپا بتوانند از مزیت مقیاس در میان مشتریان و حامیان مالی خود برخوردار شوند. او همچنین می‌خواهد فرآیندهای تصمیم‌گیری درباره سرمایه‌گذاری‌های دولتی را متحد کند؛ مقرراتی که دست‌وپای بنگاه‌های اروپایی را بسته‌اند بردارد و شبکه‌های برق اروپا را به یکدیگر اتصال دهد. بزرگ‌ترین پرسش آن است که او تا چه اندازه از سیاست‌های مداخله‌گرانه‌ای که بسیاری از سیاستمداران در پی آن‌اند حمایت می‌کند. آقای دراگی از این جنبه سمت مرکانتیلیست‌ها را می‌گیرد و از درخواست آنها برای اعطای یارانه به صنایع راهبردی از جمله خودروسازی، حذف رقابت و مقررات کمک‌های دولتی، و اعمال تعرفه بر واردات از چین حمایت می‌کند. او به داستان موفقیت شرکت‌های فناوری بالا در اروپا که موفقیت‌شان را بیشتر مدیون بازارها هستند تا دولت‌‌ها توجهی ندارد. حتی مقالات دانشگاهی که آقای دراگی در دفاع از استدلال خود به آنها استناد می‌کند عمدتاً درباره این موضوع بدبین هستند که آیا حمایت‌های دولتی می‌‌توانند به جای کمک به بخش‌های مطلوب دولت مزایایی جمعی برای کل اقتصاد به بار آورند یا خیر. با این حال آقای دراگی یک حمایت‌گرای بی‌تجربه نیست. به عنوان مثال او می‌پذیرد که اروپا در برخی صنایع نباید از یارانه‌های صادراتی دیگر کشورها تقلید کند، بلکه باید به مالیات‌دهندگان دیگر کشورها امکان دهد تا میزان مصرف-مصرف‌کنندگان اروپایی را بالا ببرند. او اغلب به موضوع امنیت ملی متوسل می‌شود چون این مسئله در مقایسه با موضوع تقویت رشد اقتصادی دستاویز محکم‌تری برای مداخله به شمار می‌رود. اگر اروپا از رهنمودهای او پیروی کند سیاست صنعتی آن اندیشمندانه‌تر و محکم‌تر خواهد شد. 

جذاب‌ترین بخش تحلیل آقای دراگی قسمتی است که می‌گوید اروپا باید سرمایه‌گذاری بخش‌های دولتی و خصوصی را از 22 به 27 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد. آلمان بیش از هرجا به چنین هزینه‌کردی نیاز دارد. یارانه‌های مدیریت‌شده برای بخش تحقیق و توسعه در سطح قاره سودمند خواهند بود. اما آقای دراگی پیشاپیش می‌گوید که کشورهای شمال اروپا تمایلی برای هزینه‌کردهای مشترک بیشتر ندارند.  مشکل دیگر تعداد بسیار زیاد توصیه‌های آقای دراگی است و سیاست‌گذاران مجبور هستند در میان آنها دست به انتخاب بزنند. اروپا از گذشته بر رقابت‌پذیری و سرمایه‌گذاری در زیرساختارها و فناوری تاکید داشت. ژاک دولور، رئیس اسبق کمیسیون اروپا در سال 1993 چنین رویه‌ای را در پیش گرفته بود. اما هزینه‌کرد و یارانه اضافه نمی‌تواند درمانی برای مشکلات ساختاری باشد که اروپا را به پذیرش اصلاحات وادار می‌کنند. همان‌گونه که آقای دراگی هم اشاره می‌کند، قاره اروپا به بازارهای بزرگ‌تر، بهتر و یکپارچه‌تری نیاز دارد. بازارهایی که به متمرکزسازی نیاز دارند، نه کنترل دولت. 

اگر سیاست‌گذاران اروپایی از این موضوع غافل شوند و در مقابل از رهنمودهای آقای دراگی به عنوان پوششی هوشمندانه برای تضعیف رقابت و مقررا‌ت‌ کمک‌های دولتی استفاده کنند و به دولت‌ها و همچنین اتحادیه اروپا اجازه دهند تا یک دستور کار به‌شدت حمایت‌گرایانه را در پیش گیرند آنگاه احتمالاً مشکلات اروپا شدیدتر خواهند شد. شاید بهتر بود پیام آقای دراگی بیشتر بر چیزهایی تمرکز می‌کرد که سیاستمداران اروپایی مایل به شنیدن آنها نیستند. 

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها