اخراج گروهی
نابخردانه و غیرقابل اجرا
پلاکاردهای کارزار دونالد ترامپ صراحتاً یک نکته را بیان میکردند: «اخراج گروهی، همین الان». ترامپ وعده میدهد که در صورت انتخاب مجدد بزرگترین اخراج مهاجران غیرقانونی را در تاریخ آمریکا به اجرا گذارد. او برنامه اخراج گروهی عملیات وتبک (Operation Wetback) رئیسجمهور دوایت آیزنهاور را تحسین میکند. وقتی از او درباره جزئیات برنامه سوال شد جی دی ونس، دوست ترامپ اعلام کرد که دولت کارش را با اخراج یک میلیون نفر آغاز میکند و سپس اخراجها را ادامه میدهد. آیا آنها واقعاً میتوانند چنین کاری را انجام دهند؟ اخراج احساسیترین جنبه قانون مهاجرت به شمار میرود و این امر منحصر به آمریکا نیست. در آلمان یک مهاجر سوری که ظاهراً اخراج شده بود سه نفر را در سولیگان با چاقو به قتل رساند و توجه مردم را به اخراج مهاجران جلب کرد. قوانین مهاجرت باید اجرا شوند، هم به خاطر اهمیت حاکمیت و هم به این دلیل که اگر رایدهندگان احساس کنند کنترل مرزهایشان را از دست دادهاند وجود یک نظام مهاجرتی پذیرنده (هرچند منطقی) را تحمل نخواهند کرد. بنابراین باید راهی برای بازگرداندن مهاجران غیرقانونی یا کسانی که مدت ویزای اقامتشان به پایان رسیده است وجود داشته باشد. با این حال در عمل مشکلاتی دیده میشود. گاهی اوقات باید افراد را به زور در اتوبوس یا هواپیما نشاند و به کشورهایی فرستاد که نمیخواهند به آن بازگردند. قبل از این کار هم آنها اغلب در بازداشتگاههایی نگه داشته میشوند که شباهت زیادی به زندان دارد. همچنین باید به کشورهای مقصد باج یا رشوه داد تا آنها را بپذیرند. از نظر بسیاری از حامیان ترامپ صرف شدت عمل منظور را میرساند و مانع از ورود مهاجران جدید میشود. با وجود این بهتر است به پیامدهای احتمالی یک برنامه فشرده اخراج گروهی بیندیشیم. طبق گزارش «موسسه سیاست مهاجرت» حدود یازده میلیون مهاجر غیرقانونی در آمریکا زندگی میکنند (ترامپ تعداد آنها را 15 تا 20 میلیون میداند). اخراج همگانی مستقیماً 150 میلیارد دلار یا 14 هزار دلار به ازای هر نفر برای دولت هزینه دارد. هزینه محرومیت بنگاههای آمریکایی از میلیونها کارگر و مشتری به آن افزوده میشود. برآوردهای آسیب تجمیعی آن به تولید ناخالص داخلی به سرعت به تریلیونها دلار میرسد. هزینههای تحمیلی به خانوادهها را نیز نباید از یاد برد. اکثر مهاجران قانونی بیش از یک دهه در کشور زندگی کردهاند و اخراج آنها به این معناست که 5 /4 میلیون کودکی که به خاطر تولد شهروند آمریکا محسوب میشوند از یکی از والدین یا از خانواده جدا خواهند شد. لیبرالهای خوشبین میگویند آقای ترامپ فقط شعار میدهد. آنها متذکر میشوند که او هیچگاه به وعدهاش برای ساخت دیوار عمل نکرد و از آنجا که آن شعار دیگر کارایی ندارد او شعار پرشورتری را برای جایگزینی آن برگزیده است. اما اگر او در این راه جدی باشد چه؟ دولت اول ترامپ واقعاً تلاش کرد نرخ اخراج مهاجران را بالا ببرد و فقط دادگاه جلوی آن را گرفت. منصوبان سیاسی اداره مهاجرت و گمرکات در دور دوم آمادگی بیشتری خواهند داشت و دادگاهها هم احتمالاً با آنها بیشتر همکاری میکنند. با وجود این، ترامپ برای اخراج میلیونها مهاجر به موافقت دولتهای خارجی پذیرنده نیاز دارد. این هدف گاهی اوقات با دیپلماسی سکوت محقق میشود. به عنوان مثال میتوان به اولین پرواز کامل مهاجران اخراجی از آمریکا به چین از سال 2018 تاکنون اشاره کرد که در اوایل امسال و بدون سروصدا انجام شد. شاید دولت ترامپ روشی مشابه را با ترکیبی از تطمیع و تهدید در پیش گیرد و مثلاً کشورهایی که شهروندانشان را پس نگیرند به جریمههای تعرفهای تهدید کند. اما چنین چیزی کارایی نخواهد داشت. علاوه بر این، دولت ترامپ برای دستگیر کردن مهاجران غیرقانونی در وهله نخست به همکاری آژانسهای محلی اعمال قانون نیاز دارد که بسیاری از آنها در دست دموکراتها هستند. این همکاری در دوران ریاستجمهوری جو بایدن بهتر شد. مقامات شهری بدون سروصدا با اداره مهاجرت و گمرکات همکاری و کسانی را اخراج میکردند که ممکن بود تهدیدی برای امنیت عمومی باشند. این همکاری مطمئناً با ورود ترامپ به کاخ سفید متوقف میشود و او از اجرای برنامهاش در برخی شهرها و ایالتها ناتوان خواهد ماند. شاید این امر از برخی جهات برای ترامپ مطلوب باشد: سیاست مهاجرتی او بسیار سختگیرانه به نظر خواهد رسید، در حالی که مجبور نیست پیامدهای آن را بپذیرد. حتی اگر آقای ترامپ نتواند در یک سال میلیونها نفر را اخراج کند شاید بتواند به رکورد دولت باراک اوباما برسد که ظرف یک سال بیش از 430 هزار نفر را اخراج کرد. این رقم در طول چهار سال بیشتر میشود. چشمانداز هرگونه سیاست مهاجرتی مدبرانهتر بعید به نظر میرسد. وقتی چنین سیاستی با اعمال جدی قانون، اولویت دادن به اخراج نومهاجران غیرقانونی و افراد دارای سابقه جنایی ترکیب شود برای بازار کار آمریکا خوشایندتر خواهد بود. بازار کاری که به دستان و مغزهای کاری نیاز فراوان دارد. همچنین میتوان یک پیمان سیاسی را به آن افزود که طبق آن مهاجران غیرقانونی سختکوشی که چند دهه در کشور ماندهاند امکان اقامت قانونی پیدا کنند. اما نامزدی که مهاجران را مهاجم مینامد احتمالاً به چنین توافق آشتیجویانهای تن نخواهد داد.