شناسه خبر : 44936 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اعتبار اعتماد

چگونه اعتماد به جامعه و اقتصاد شکل می‌دهد؟

 

ایما موسی‌زاده / نویسنده نشریه 

88آیا اقتصاددانان بحث اعتماد را در مباحث اقتصادی نادیده گرفته‌اند؟ اقتصاد در اساس شبکه‌ای از روابط است که بر اساس انتظارات متقابل بنا شده است و اعتماد موضوعی است که به این انتظارات شکل می‌دهد. حتی فراتر از آن اعتماد چسبی است که تمدن بشری را در کنار هم نگه می‌دارد. هر بار که با شخص دیگری در تعامل هستیم، چه برای یک فعالیت اقتصادی ساده مانند خرید یک کالا باشد، چه کار مشترک بر روی یک پروژه یا کار در یک محیط، در واقع به شخص مقابل اعتماد می‌کنیم که البته درجه‌های متفاوتی دارد. اما نمی‌توان منکر شد که کارکرد روابط و نهادهای اجتماعی به دلیل اعتماد مردم به آنهاست. کارفرمایان به کارمندان خود اعتماد می‌کنند و به صورت متقابل، کارمندان نیز بر اساس اعتماد به کارفرما عمل می‌کنند. همین روند درباره خریدار و فروشنده و... نیز وجود دارد و در بعدی بسیار مهم‌تر، بزرگ‌تر و جدی‌تر، دولت‌ها تنها زمانی کارایی دارند که مردم به آنها اعتماد داشته باشند.

اما در حالی که ممکن است فکر کنید موضوع اعتماد برای کتابی در مورد حقوق یا جامعه‌شناسی مناسب‌تر است، دکتر بنجامین هو ثابت می‌کند که نگاه کردن به مسائل اقتصادی از منظر اعتماد هم آموزنده و هم تفکربرانگیز است. بیشتر مطالعات اقتصادی بر مسائل نظری تمرکز دارند، اما تاکید هو بر اعتماد، در مقابل، دیدی واقعی‌تر ارائه می‌دهد. خواندن استدلال‌های او برای هر کسی که نگران سطوح مخرب بی‌اعتمادی رایج در جامعه معاصر است، روشنگر و مفید خواهد بود. کتاب «چرا اعتماد مهم است: راهنمایی‌های یک اقتصاددان درباره بندهایی که ما را به هم پیوند می‌دهد» در سال 2021 از سوی انتشارات دانشگاه کلمبیا به بازار کتاب عرضه شد. «بنجامین هو» که در حال حاضر استاد اقتصاد در دانشگاه واسر ایالات‌متحده است، مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه استنفورد دریافت کرده است. هو از ابزارهای اقتصاد رفتاری مانند نظریه بازی‌ و روش‌های تجربی برای شناخت موضوعاتی مانند عذرخواهی، هویت، نابرابری و تغییرات آب‌وهوایی استفاده می‌کند. وی به عنوان اقتصاددان ارشد انرژی در شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید خدمت کرده است و سابقه کار یا مشاوره برای مورگان استنلی و چندین استارت‌آپ فناوری دیگر را در کارنامه دارد.

هو بر این باور است که توانایی اعتماد به غریبه‌ها نشانه یک اقتصاد توسعه‌یافته موفق است. در واقع، این یک حقیقت پذیرفته‌شده است که بخش بزرگی از پیشرفت انسان، در همه زمینه‌ها، به دلیل تشکیل جوامع بزرگ و همزیستی انسان‌ها با هم در مقیاس بزرگ است که تخصصی شدن کار و تولید انبوه را ممکن کرده است. واحد اقتصادی مشترک انسان‌های باستان، قبیله کوچک اشتراکی بود. قبایل سنتی به‌طور غیررسمی فعالیت می‌کردند و وظایف و مزایای خود را از طریق لطف متقابل به یکدیگر اختصاص می‌دادند‌؛ روشی که  تنها در مقیاس کوچک قابل اجرا بود. این جوامع گروه‌هایی از خانواده‌ها بودند که به اندازه کافی بزرگ بودند تا برای مشاغلی مانند شکار و دفاع شخصی همکاری کنند، اما به اندازه کافی کوچک بودند که هر فرد یا خانواده می‌توانست شبکه پیچیده‌ای از لطف‌ها و تعهدات لازم برای هماهنگ نگه داشتن چنین گروهی را مدیریت کند. مطالعات در مورد زندگی جمعی نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد 150 نفر حداکثر تعداد افرادی است که هر فرد می‌تواند با آنها رابطه برقرار کند. این تعداد در حوزه‌های مختلف تعامل انسانی ظاهر می‌شود: اندازه قبیله‌ها قبل از تجزیه (در صورت بیشتر شدن تعداد افراد یک قبیله، معمولاً پس از یک درگیری تجزیه رخ می‌دهد)، تعداد نیروها در واحدهای نظامی از زمان رومیان و تعداد معمولی دوستان فیس‌بوک که کاربران مرتب با آنها تعامل دارند.

اما جهش به سمت توسعه اقتصادی مستلزم جامعه با تعداد بیش از 150 نفر، ایجاد تخصص و شکل‌گیری نهادهایی بود که به یک جامعه اجازه می‌داد از شناخت شخصی سایر افراد درگیر در معاملات اقتصادی خود اجتناب کند. موضوعی که ایجاد چنین جامعه‌ای و گذر از دوران قبیله‌های کوچک اشتراکی را ممکن می‌کند، اعتماد است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد افرادی که بخشی از جوامع جمعی و از نوع شکارچی-گردآورنده هستند، در واقع نسبت به مردم جوامع پیشرفته‌تر و مدرن اعتماد کمتری به یکدیگر و به محیط پیرامون دارند. فرهنگ‌های جامعه‌محور بر روابط رودررو تکیه دارند که در چرخه‌ای از ایمان متقابل و تعامل متقابل عمل می‌کنند. این افراد عادت به اعتماد به غریبه‌ها ندارند، ویژگی که نهادها و بازارهای اقتصادهای پیشرفته‌تر اجازه می‌دهند و تشویق می‌کنند. به همین دلیل در طول تاریخ بنا به اقتضای زمان، نهادهایی برای ایجاد اعتماد میان مردم شکل گرفت. هو در این بخش مثال‌هایی جالب از سیستم اعتمادسازی و ایجاد نهادهای داخلی، مثلاً بین بازرگانان، یا همکاران در هر بخشی برای برقراری اعتماد و ایجاد سیستمی مناسب را توضیح می‌دهد که به شدت خواندنی است. براساس آنچه هو می‌گوید، همان‌طور که اصناف تجاری قرون وسطایی به گروه‌ها اجازه می‌دادند تا به عنوان نهادهای تجاری قابل اعتماد ظاهر شوند و در نتیجه از مرز شناختی 150 نفر عبور کنند، شرکت‌ها و برندهای مدرن نیز چنین می‌کنند. مردم بر این باورند که یک شرکت آنقدر برای شهرت خود ارزش قائل است که هنجارهای رفتاری را برای کارکنان خود تجویز و اجرا می‌کند و در نتیجه این هنجارهای رفتاری جامعه می‌تواند به آن شرکت و محصولات و خدماتش اعتماد کند.

اعتماد بر ساختار شرکت‌ها و دایره فعالیت آنها تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، اگر یک شرکت بیش از حد به یک تامین‌کننده تکیه داشته باشد، نگرانی در مورد ریسک و اعتماد ممکن است ایجاد شود و در نتیجه شرکت می‌تواند در راستای اعتمادسازی شرکت تامین‌کننده را خریداری کند یا با آن ادغام شود و در نتیجه مشکل را حل کرده و امنیت ایجاد کند. همزمان فناوری‌های پلت‌فرم آنلاین می‌توانند نیاز به اشتغال داخلی را کاهش دهند و در نتیجه کار از راه دور و اقتصاد گیگ بیشتر شود. بسیاری از کسب‌وکارهای دارای پلت‌فرم به سادگی و با استفاده از بازخورد مشتریان آنلاین، راه‌های جدیدی برای دستیابی به اعتماد بیشتر در میان افراد غریبه ایجاد می‌کنند. این می‌تواند به عنوان یک شکل مدرن از شایعات جوامع اولیه عمل کرده و هزینه‌ای برای رفتار بد منجر به عدم اطمینان، ایجاد کند.

89اما به استدلال هو، مهم‌ترین نوع اعتماد، اعتماد مردم به سیستم پولی کشورهاست و بحران‌های مالی در حقیقت نمایشی محدود از این موضوع هستند که در صورت عدم اعتماد مردم به سیستم پولی چه اتفاقی رخ خواهد داد. اعتماد به پول بسیار مهم است: به هر حال، پول مدرن فقط کاغذی است که بر اساس این انتظار که بانک‌های مرکزی ارزش آن را حفظ و ضمانت می‌کنند اعتبار پیدا کرده است. به دلیل همین اعتماد، بانک‌ها تنها کسری از بدهی‌های خود را به صورت نقد نگه می‌دارند. به همین ترتیب یکی از مولفه‌هایی که بر اساس آن نرخ بهره‌ای که برای وام‌ها اعمال می‌شود محاسبه می‌شود، اعتماد یا میزان ریسک است. پول روش دقیقی برای اندازه‌گیری فعالیت‌های اقتصادی است، اما از همه جنبه‌های دیگر، «کارکرد موثر پول فقط بر مبنای اعتماد است». بحران‌های مالی مانند بحران سال 2008 نشان می‌دهد که وقتی بازیگران سیستم مالی دیگر به سلامت برخی دارایی‌های مالی یا چشم‌انداز نقدینگی برخی از شرکای تجاری مالی اعتماد ندارند، چه اتفاقی می‌افتد. علاوه بر این به گفته هو، قراردادها شمشیرهای دولبه‌ای هستند. طرفین یک رابطه یا معامله زمانی از اعتماد برخوردار می‌شوند که قراردادی مشخص و معین میان خود داشته باشند که تعهدات، حقوق و انتظارات مورد توافق را مشخص کند. اما همزمان ایجاد این اعتماد از طریق یک قرارداد تلویحاً به این معنی است که اعتماد به دیگران همیشه کمی مخاطره‌آمیز است. حتی آمارها نشان می‌دهد که جزئی‌نگر بودن قرارداد و داشتن بندهای قانونی شامل حق و وظیفه و جریمه برای هر احتمال ولو اندک، باعث ایجاد انگیزه در طرفین می‌شود که در صورت یافتن حفره‌ای قانونی که بدون جریمه بتوانند به تعهدات خود عمل نکنند، از آن استفاده کرده و در حقیقت نقض اعتماد کنند.

اینترنت و شبکه‌های اجتماعی هم اثرات ضدونقیضی بر اعتماد مردم داشته است و در مجموع به نظر هو باعث بی‌اعتمادی بیشتر شده است. به نظر می‌رسد دسترسی بیشتر به اطلاعات  به اعتماد کمتر مردم به سیاستمداران با دیدگاه‌های مخالف منجر شده است. رسانه‌ها می‌دانند که به نفع آنهاست محتوایی را که خوانندگان و بینندگان می‌خواهند ارائه کنند و اگر آن محتوا با دیدگاه‌های سیاسی موجود مخاطب مطابقت داشته باشد، مردم ارائه‌دهنده را قابل اعتمادتر می‌دانند. اتاق گفت‌وگوی ایجادشده از سوی شبکه‌های اجتماعی همچنین باعث می‌شود افراد بیش از حد به دیدگاه‌ها و سوگیری‌های خود اطمینان داشته باشند و نسبت به سیاستمدارانی که با آنها موافق نیستند، بی‌تحمل و بی‌اعتمادتر شوند. چیزی که می‌تواند همه اینها را متعادل کند، یک نظام سیاسی قدرتمند است که قانون را بی‌طرفانه برای همه اجرایی می‌کند. مسائل سیاسی که مستلزم درک تخصصی است، ایجاب می‌کند که شهروندان به مقامات منتخب خود ایمان داشته باشند تا به عنوان نمایندگان تصمیم‌گیرنده عاقل عمل کنند. رای‌دهندگان باید مطمئن باشند که مقامات منتخب تنها به دنبال بازتاب یا مطابقت با افکار عمومی نیستند.

هو، ریشه تمام مشکلات فعلی جهان، از تغییرات آب‌وهوایی و ناتوانی دولت‌ها در کنترل آن، تا دولت‌های پوپولیستی و... را در بحث اعتماد می‌داند. به عقیده وی در فضای جهانی این‌طور به نظر می‌رسد که مشکلات در حال بزرگ‌تر شدن و همزمان توانایی‌های انسان برای حل آنها در حال کاهش است و همین، این تصور را ایجاد کرده که جهان با بحران روبه‌رو است. اما هو همچنان به اوضاع خوش‌بین است و خود دو دلیل عمده برای این دیدگاه مثبت را توضیح می‌دهد. نخست اینکه به گفته هو، گفتمان جهانی همیشه در اختیار بدبین‌ها بوده است. بله، شبکه‌های اجتماعی، اعتماد ما به نهادها را تضعیف کرده است. بحران‌های اقتصادی اعتماد مردم به سیستم‌های پولی و دولت‌ها را کاهش داده، اما اوضاع آن‌طور که بدبین‌ها تصویر می‌کنند تیره‌وتار نیست. همان‌طور که پیش‌بینی مالتوس درباره رشد جمعیت و قحطی محقق نشد و فناوری توانست همگام با رشد جمعیت پیش برود؛ تا حدی که برخلاف پیش‌بینی مالتوس، بسیاری از کشورها اکنون نگران این هستند که جمعیتی کمتر از نیاز خود و اقتصادشان داشته باشند. پیش‌بینی و تحلیل‌های بدبینان امروز نیز احتمالاً محقق نخواهد شد. با هر معیاری از رفاه انسان که می‌توانیم اندازه‌گیری و ردیابی کنیم، همه چیز از زمان طلوع تمدن در مسیر صعودی ثابتی بوده است. مرگ‌ومیر روند نزولی داشته است. شادی روند صعودی داشته است. نابرابری‌های نژادی و جنسیتی کاهش یافته است. بیل گیتس زمانی که سردبیر مهمان مجله تایم بود، خاطرنشان کرد که انتقادهای موجود به این معنی نیست که جهان بدتر می‌شود، داده‌ها نشان می‌دهد که این‌طور نیست. در واقع اوضاع دائماً بهتر می‌شود. این فقط تحمل ما نسبت به چیزهای بد است که کاهش یافته است. که البته هر دو اینها باید به عنوان روندهایی مثبت تلقی شوند، حتی اگر احساس کنیم که اوضاع بدتر می‌شود. مشابه با سایر موارد گفته‌شده حداقل در سال‌های اخیر، اعتماد مسیر پیچیده‌تری داشته است. دوم اینکه روند بزرگ‌تر تاریخ بشر که این کتاب مستند کرده است نشان می‌دهد که چگونه نهادهایی که ما ایجاد کرده‌ایم، از کلیسا گرفته تا بازارها و حکومت قانون، دایره افرادی را که ما به آنها اعتماد داریم افزایش داده و توانایی‌های انسان‌ها را به عنوان یک گونه گسترش داده‌اند. در حالی که اعتماد به تخصص مانند رسانه‌ها و دولت در دهه‌های اخیر دارای افت (و فراز) بوده است. قوس تاریخ حاکی از روند مثبتی است که در طول زمان موسسه‌هایی توسعه می‌یابند تا به ما کمک کنند جریان اطلاعات مربوط به روابط خود را پردازش کرده و انگیزه‌های مناسب برای افزایش تعداد افراد قابل اعتماد و میزان اعتماد به آنها را ایجاد کنیم. هو البته باور دارد چالش‌های بزرگی در راه است، اما در عین حال بر این باور است که  ریشه‌های تکاملی اجتماعی ما ابزارهایی را که برای موفقیت در این مسیر نیاز داریم به ما داده است. 

دراین پرونده بخوانید ...