ستارههای ورشکسته
ده فیلم اقتصادی که باید دید
این روزها که بازار اقتصاد داغ است به این فکر کردهاید که چه چیزهایی بر دانش اقتصادی شما میافزاید؟ اقتصاد چیزی نیست که آن را که فقط از برنامههای تحصیلی، کتابها یا مجلات بیاموزید بلکه منابعی هیجانانگیزتر نیز وجود دارد. به عنوان بخش مهمی از زندگی مدرن همه ما به دانش اقتصادی نیاز داریم.
تعدادی فیلم عالی در مورد موضوعات اقتصادی وجود دارد. از بحران مالی سال 2008 تا شکلگیری نظریه بازی، فیلمها موضوعات مختلفی را ثبت کردهاند که مورد توجه اقتصاددانان خواهد بود. دفعه بعد که در یک شب فیلم مینشینید، یکی از این 10 فیلمی را که اقتصاددانان دوست دارند، امتحان کنید.
1- مانی بال
(Money Ball)
مانی بال به کارگردانی بنت میلر با فیلمنامهای از استیون زیلیان فیلمی است که تمام دنیا را به آمار علاقهمند کرد. مانی بال بر اساس داستانی واقعی درباره مدیر تیم بیسبال اوکلند است که از آمار برای تجزیه و تحلیل و درک نقاط قوت و ضعف بازیکنان استفاده میکرد. در این فیلم، بین (برد پیت) و دستیار مدیرکل پیتر برند (جونا هیل) که با بودجه محدود فرنچایز برای بازیکنان مواجه شدند، با اتخاذ رویکردی پیچیده برای جستوجو و تجزیه و تحلیل بازیکنان، تیمی از افراد مبتدی تشکیل دادند. با این بینشها، او تیم را با به خدمت گرفتن بازیکنان مبتدی و تمرکز بر استراتژی به جای میدان دادن به بازیکنان فوقستاره بازسازی کرد. نتیجه این بینش بالا رفتن آنها از تهجدول لیگ بود و در نهایت آنها به تیم برتر تبدیل شدند. اقتصاددانان از دیدن آماری که در دنیای واقعی کاربرد دارد و این واقعیت که اعداد قهرمانان واقعی فیلم هستند، لذت میبرند. مانی بال برای اولینبار در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در سال 2011 به نمایش درآمد و در 23 سپتامبر 2011 اکران شد و با موفقیت در گیشه و تحسین منتقدان، به ویژه برای بازیگری و فیلمنامه آن روبهرو شد. این فیلم نامزد شش جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین بازیگر مرد برای برد پیت و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای جونا هیل شد.
2- گرگ والاستریت
(The Wolf of Wall Street)
یک فیلم جنایی-کمدی سیاه و حماسی آمریکایی محصول ۲۰۱۳ به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و نویسندگی ترنس وینتر که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. این داستان حرفه جردن بلفورت را به عنوان دلال سهام در نیویورک و اینکه چگونه شرکت او، Stratton Oakmont، درگیر فساد و کلاهبرداری گسترده در والاستریت شد که به سقوط او انجامید بازگو میکند. او میلیونها دلار از طریق کلاهبرداری و فساد در بازار سهام به جیب زد. این فیلم که سقوط بیرحمانه سالهای رونق والاستریت را نشان میدهد، به دلیل ابهام اخلاقی و حضور ستارههای هالیوود به رهبری دیکاپریو مورد استقبال مردم قرار گرفت.
لئوناردو دی کاپریو، که تهیهکننده فیلم نیز بود، در نقش جردن بلفورت، با جونا هیل (دانی آزوف) در نقش شریک تجاری و دوستش، مارگو رابی (نائومی لاپاگلیا) در نقش همسرش و کایل چندلر (پاتریک دنهام) در نقش مامور افبیآی، بازی میکند. این فیلم در 17 دسامبر 2013 در نیویورک به نمایش درآمد و در 25 دسامبر 2013 پارامونت پیکچرز در ایالات متحده آن را به اکران درآورد. این نخستین فیلم بزرگ آمریکایی بود که بهطور انحصاری از طریق توزیع دیجیتال منتشر شد. این یک موفقیت تجاری بزرگ بود و در طول اکران خود در سراسر جهان 406 میلیون دلار فروخت و به پرفروشترین فیلم اسکورسیزی تبدیل شد.
3- والاستریت
(Wall Street)
یک فیلم اقتصادی با مضمونی مشابه با «گرگ والاستریت». این فیلم یک درام آمریکایی محصول 1987 به کارگردانی و نویسندگی الیور استون با بازی چارلی شین است. او نقش دلال سهامی را بازی میکند که با نقشههای پلید یک مهاجم شرکتی درگیر میشود. این فیلم که زندگی یک تاجر دهه 1980 را که با نقشههای شوم یک مهاجم شرور شرکتی روبهرو میشود، به بهترین شکل و بیش از حد واقعی نشان میدهد و به مسائل اخلاق، ثروت و قدرت در دنیای پولی شرکتهای برتر میپردازد. استون این فیلم را برای ادای احترام به پدرش، لو استون، دلال سهام در دوران رکود بزرگ ساخته است. گفته میشود که شخصیت گکو ترکیبی از چندین نفر از جمله دنیس لوین، ایوان بوسکی، کارل ایکان، آشر ادلمن، مایکل میلکن و خود استون است. این فیلم از سوی منتقدان اصلی سینما با استقبال خوبی روبهرو شد. مایکل داگلاس برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. این فیلم به عنوان تصویری از کهنالگوی افراط در دهه 1980 تلقی میشود، داگلاس در جایی اعلام میکند «طمع، به دلیل وجود نداشتن کلمه بهتر،
خوب است».
4- آربیتراژ
(Arbitrage)
در اقتصاد و امور مالی، آربیتراژ استفاده از تفاوت قیمتها برای سودآوری در دو یا چند بازار است. آربیتراژ معاملهای است که شامل هیچ جریان نقدی منفی در هیچ حالت احتمالی یا زمانی و جریان نقدی مثبت در حداقل یک حالت نیست. به زبان ساده، امکان سود بدون ریسک پس از هزینههای معامله است. فیلم آربیتراژ درام جنایی آمریکایی محصول سال 2012 به کارگردانی نیکلاس جارکی با بازی سوزان ساراندون، تیم راث، بریت مارلینگ و ریچارد گیر در نقش مدیر صندوق تامینی است. او که به صورت مخفیانه به کارهای حسابداری مشکوک پرداخته است؛ سعی میکند ضررهای خود را پنهان کند و به دلیل کلاهبرداریهای متمادی به هر دری میزند تا گیر پلیس نیفتد. پس از اینکه یک تصادف رانندگی تقریباً اسرار او را فاش میکند، او باید تصمیم بگیرد که چگونه از دست پلیس فرار کند تا راز خود را حفظ کند.
5- خبرچین!
(!The Informant)
برای یک فیلم جنایی کمدی با مضمون اقتصادی، فیلم خبرچین مت دیمون را که به کارگردانی استیون سودربرگ در سال 2009 تولید شده است امتحان کنید. این فیلم بر اساس داستان واقعی فردی افشاگر است؛ که یک توطئه تعیین قیمت در محل کارش را به اف بی آی گزارش میکند. این فیلم سعی و تلاشهای او را برای ثابت کردن ادعایش به افبیآی به تصویر میکشد. فیلم با لحنی مفرح و کنایهآمیز به نحوه وقوع تخلفات شرکتی و چالشهای موجود در جلوگیری از آن میپردازد. خبرچین بهطور کلی نقدهای مثبتی از منتقدان به خصوص، با تمجید از بازی مت دیمون دریافت کرد، اگرچه لحن کمدی و در عین حال کنایهآمیز فیلم با نقدهای متفاوتی مواجه شد. این فیلم یک موفقیت تجاری بود و با بودجه 22 میلیوندلاری، 8 /41 میلیون دلار فروخت.
6- خیلی بزرگ برای شکست
(Too Big To Fail)
این مستند بر اساس کتابی ساخته شده است که بحران مالی سال 2008 و چگونگی وقوع آن را پوشش میدهد. این فیلم دیدگاه بازیگران کلیدی (از جمله بن برنانکی برنده جایزه نوبل 2022) را به تصویر میکشد و به موسسات مالی مختلف ارائه میشود که تلاش میکنند از فروپاشی اقتصاد جهانی جلوگیری کنند. این فیلم بحران مالی سال 2008 و اقدامات هنری پاولسون وزیر خزانهداری ایالات متحده و بن برنانکی، رئیس فدرالرزرو را به تصویر میکشد و نشان میدهد که آنها چگونه این مشکلات را در دوره آگوست 2008 تا 13 اکتبر 2008 مهار میکنند.
7- ذهن زیبا
(A Beautiful Mind)
ذهن زیبا به کارگردانی ران هاوارد، در سال ۲۰۰۱ روی پرده آمد. فیلمنامه آن را آکیوا گلدزمن نوشته است. این فیلم نسخهای تخیلی از زندگی جان نش است، ریاضیدانی که تعادل نش را به نام او نامگذاری کردهاند. تعادل نش راهحلی درباره نظریه بازی است که دو یا چند نفر در آن مشارکت دارند. با کاوش در کار ریاضی نش و اسکیزوفرنی که او از آن رنج میبرد، این فیلم یک اثر موفق و محبوب بود. همچنین مورخان و کسانی که در ریاضیات فعالیت داشتند استقبال گستردهای از آن کردند. ذهن زیبا در 21 دسامبر 2001 در ایالات متحده اکران شد. فروش جهانی آن به بیش از 313 میلیون دلار رسید و برنده چهار جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای جنیفر کانلی شد. همچنین نامزد بهترین بازیگر مرد، بهترین تدوین فیلم، بهترین گریم و بهترین موسیقی متن شد.
8- مارجین کال
(Margin Call)
مارجین کال یک درام آمریکایی محصول سال ۲۰۱۱ به نویسندگی و کارگردانی جی سی چاندور در اولین کارگردانی بلند اوست. این فیلم یکی دیگر از فیلمهای اقتصادی درباره بحران مالی سال 2008 است، در اصل این درام تخیلی در طول 24 ساعت در یک بانک سرمایهگذاری بزرگ والاستریت با شروع بحران آغاز میشود. عنوان این فیلم از یک اصطلاح مالی گرفته شده است، زمانی که سرمایهگذار باید اوراق بهادار یا سایر داراییهایی را که به عنوان وثیقه برای وام استفاده میشود افزایش دهد، هنگامی که ارزش آنها به زیر یک آستانه معین میرسد. اصطلاحاً باید اقدام به مارجین کال کند. در این فیلم کوین اسپیسی، پل بتانی، جرمی آیرونز، زاکاری کوئینتو، پن بادگلی، سایمون بیکر، مری مک دانل، دمی مور و استنلی توچی ایفای نقش میکنند. کارگردان و فیلمنامهنویس، جی سی چاندور، خود پسر یک بانکدار است. فیلمنامه به سرمایهگذاری در املاک و مستغلات در نیویورک کمی قبل از سقوط مالی مربوط میشود.
9- رکود بزرگ
(The Big Short)
این فیلم درام کمدی-جنایی آمریکایی محصول سال ۲۰۱۵ به کارگردانی و نویسندگی آدام مککی است. زندگینامهای درباره بحران سال 2008. این فیلم ابزارهای مالی را معرفی میکند و با استفاده از حقیقت نشان میدهد چگونه بحران مالی 2008-2007 توسط حباب مسکن ایالاتمتحده آغاز شد. در این فیلم کریستین بیل، استیو کارل، رایان گاسلینگ و برد پیت به ایفای نقش میپردازند. رکود بزرگ به دلیل تکنیکهای غیرمتعارفی که برای توضیح ابزارهای مالی به کار میبرد، مورد توجه قرار گرفت. در این فیلم افراد مشهوری مانند مارگوت رابی بازیگر، سرآشپز آنتونی بوردین، خواننده و ترانهسرا، سلنا گومز، و اقتصاددان ریچارد تالر با حضور افتخاریشان دیوار چهارم را برای توضیح مفاهیمی مانند وام مسکن subprime و تعهدات بدهی وثیقه مصنوعی شکستند.
10-سوءاستفاده از جایگاه
(Inside Job)
Inside Job مستند آمریکایی محصول سال 2010 به کارگردانی چارلز فرگوسن است که بحران مالی اواخر دهه 2000 را به تصویر میکشد و یک فیلم برتر در علم اقتصاد در مورد سیستم مالی به شمار میآید. این فیلم بهطور خاص بر ایالات متحده تمرکز دارد و به روشی اشاره میکند که صنعت خدمات مالی در قدرت رشد کرده و فساد را در چند دهه اخیر پرورش داده است. این فیلم که به پنج فصل تقسیم میشود، بهطور خلاصه به تاریخچه صنعت مالی میپردازد، قبل از اینکه به حباب اولیه دهه 2000، بحران و وضعیت امور تا سال 2010 برسد. این فیلم مورد توجه منتقدان فیلم قرار گرفت و آنها سیر تحقیق و ارائه مطالب پیچیده آن را تحسین کردند. این فیلم در سال 2010 در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و در 27 فوریه 2011 برنده جایزه بهترین فیلم مستند بلند در هشتاد و سومین دوره اسکار شد.