از فقر به رفاه
ویتنام چگونه از باتلاق درآمد؟
30 آوریل 1975 وقتی تانک شماره 390 متعلق به نیروهای ویتنام شمالی از دروازههای کاخ ریاستجمهوری در سایگون گذشت جنگ ویتنام به پایان رسیده بود. اما آنچه از پس سالهای تاریک این جنگ پرتلفات بهجا ماند، زمینی سوخته بود. سرزمینی که جنگ داخلیاش به جبهه مقابله شوروی و ایالات متحده در اوج جنگ سرد تبدیل شده بود پس از پایان این جنگ با بیش از یک میلیون و صد هزار کشته آینده تاریکی را پیشرو داشت.
پس از به پیروزی رسیدن حکومت کمونیستی، دولت مجموعهای از تغییرات را برای تبدیل ویتنام به یک جامعه سوسیالیستی ارائه کرد. با این تغییرات دولت کنترل تمام زمینهای کشاورزی و فعالیتهای تجاری را در دست گرفت و محدودیتهایی برای زندگی مردم ویتنام ایجاد کرد. تغییرات سوسیالیستی موجب فقر شدید و کوچ اجباری بسیاری از مردم جنوب شد. در اواسط دهه 1980، اوضاع کشور به حدی ناامیدکننده شده بود که رهبران کمونیست مجبور به تغییر سیاستهای قبلی خود شدند و یکسری اصلاحات اقتصادی را ارائه کردند. از آن زمان، اقتصاد ویتنام بهطور قابل توجهی بهبود پیدا کرده است. علاوه بر این، دولت ویتنام روابط خود را با تعدادی از قدرتهای خارجی از جمله چین و ایالات متحده بهبود بخشیده است.
ویتنام بعد از جنگ
زمانی که نیروهای ویتنام شمالی در سال 1975 سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی را فتح کردند جنگ سرانجام به پایان رسید. سال بعد رهبران کمونیست ویتنام شمالی دو بخش کشور را دوباره متحد کردند تا جمهوری سوسیالیستی ویتنام را تشکیل دهند. آنها همچنین مجموعهای از تغییرات را ارائه کردند که برای تبدیل ویتنام به یک جامعه سوسیالیستی طراحی شده بود. دولت کنترل تمام زمینهای کشاورزی و فعالیتهای تجاری را در دست گرفت و برای زندگی مردم نیز محدودیتهایی ایجاد کرد. هانوی که پایتخت ویتنام شمالی در طول جنگ بود تبدیل به پایتخت ویتنام سوسیالیستی جدید شد. بسیاری از چهرههای دولت جدید از مقامات سابق دولت ویتنام شمالی و رهبران حزب کمونیست بودند. اما چند سیاستمدار از ویتنام جنوبی هم در دولت منصوب شدند.
با وجود اینکه بخش شمالی و جنوبی ویتنام پس از جنگ به سرعت متحد شده بودند هنوز مشکلات متعددی در راه این کشور وجود داشت. زمین و شهرهای ویتنام در طول جنگ آسیب زیادی دیده بود. در جنوب، 25 میلیون جریب زمین کشاورزی و ۹ هزار روستا ویران شده بود. در شمال هر شش شهر صنعتی بزرگ به شدت آسیب دیده بودند. بسیاری از بخشهای کشور هنوز تحت تاثیر تبعات ویرانگر جنگ بودند.
کشاورزان بر اثر مینهای زمینی و بمبهای منفجرنشده که حومه شهر را پر کرده بود مجروح میشدند. بسیاری از کودکان ویتنامی با نقایص مادرزادی به دنیا میآمدند زیرا مادرانشان در طول جنگ در معرض مواد شیمیایی سمی که برای از بین بردن درختان و سایر گیاهان استفاده میشد، قرار گرفته بودند. در کنار آسیبهای فیزیکی که به مردم وارد شده بود و خسارتهایی که زمینهای کشاورزی دیده بودند اقتصاد ویتنام هم با مشکلات زیادی پس از سالهای جنگ روبهرو بود. چهار میلیون نفر در جنوب بیکار بودند. بسیاری از این افراد از جمله مقامات دولتی سابق و سربازان ارتش ویتنام جنوبی، برای زنده ماندن به کمکهای ایالات متحده وابسته بودند. اما وقتی آمریکاییها رفتند و ویتنام شمالی کنترل را به دست گرفت، پول بسیار کمی برای حمایت از آنها باقی مانده بود.
وقتی کمونیستها کنترل جنوب را در دست گرفتند اعلام کردند به همکاری با مردم جنوب علاقهمندند. آنها تاکید کردند که پیروزیشان در جنگ پیروزی همه مردم ویتنام بر مهاجمان خارجی است. بسیاری از مردم جنوب خوشحال بودند که بالاخره صلح به وجود آمده است. آنها باور داشتند که زندگیشان با وجود یک سیستم سیاسی جدید بهتر خواهد شد. اما همه اینها خیالی خام بود. خیلی زود رهبران ویتنام شمالی شروع به مجازات افرادی کردند که در طول جنگ علیه آنها جنگیده بودند.
در مدت کوتاهی حدود 400 هزار نفر از مردم ویتنام جنوبی که به عنوان تهدیدی برای حاکمیت کمونیستی تلقی میشدند، برای «آموزش مجدد» فرستاده شدند. این افراد نهتنها مقامات دولتی و افسران ارتش سابق ویتنام جنوبی، بلکه پزشکان، وکلا، معلمان، روزنامهنگاران، مهندسان و سایر روشنفکران را هم شامل میشدند. از آنها در زندانهایی نگهداری میکردند که در طول جنگ مورد استفاده قرار میگرفتند یا به مزارع کار فرستاده میشدند. بسیاری از آنها مجبور به انجام کارهای سخت بودند تا در ازای آن غذای بسیار کمی دریافت کنند.
ملی کردن صنعت و تجارت
در سال 1978 دولت سوسیالیستی صنعت و تجارت را ملی کرد. این به آن معنا بود که حکومت مالک تمام کارخانهها و مشاغل بود. دولت همچنین قیمت کالاها را تعیین میکرد و سایر جنبههای تجارت را نیز کنترل میکرد. اقتصاد ویتنام بهطور متمرکز از سوی گروهی از مقامات حزب کمونیست برنامهریزی میشد و شهروندان باید با تصمیمات این رهبران همراهی میکردند. بسیاری از مردم از کنترل دولت، به ویژه در جنوب ناراضی بودند. برخی از مردم راههایی برای دور زدن قوانین پیدا کردند. فساد و رشوه در تجارت ویتنامی رایج شده بود. دولت ویتنام همچنین کنترل کشاورزی را در دست گرفت. آنها زمینها را از کشاورزان میگرفتند و قطعات کوچک را در قطعات بزرگتر ادغام میکردند تا کشاورزان به صورت اشتراکی بر روی آنها کار کنند. اما کشاورزان در جنوب در برابر پیوستن به مزارع جمعی مقاومت کردند زیرا همیشه روی زمین خود کشاورزی میکردند. به این ترتیب تولیدات کشاورزی در ویتنام به دنبال اصلاحات سوسیالیستی به سرعت کاهش پیدا کرد و گرسنگی به یک مشکل گسترده تبدیل شد. در واقع، جیره غذایی در سال 1978 معادل 25 درصد کمتر از سالهای سخت جنگ بود. یکی دیگر از مشکلات دولت مهاجرانی بودند که به قایقسواران معروف شدند. در اثر اصلاحات سوسیالیستی مردم جنوب که زمانی مغازهها و مشاغل خود را اداره میکردند، احساس میکردند که با این مقررات دولتی نمیتوانند امرارمعاش کنند. فقر گسترده و سرکوب حقوق و آزادیهای اولیه فردی، شرایطی را ایجاد کرد که به خروج گسترده از ویتنام و یکی از بزرگترین موجهای مهاجرت دوران مدرن منجر شد. طی چند سال بعد از آن، بیش از 5 /1 میلیون نفر جان خود را برای فرار از کشور به خطر انداختند.
جنگ ویتنام و کامبوج نیز به مشکلات ویتنام افزود. در سال 1986 پاسخ حزب کمونیست به مشکلات عدیده اقتصادی و سیاسی انتخاب رهبران جدید بود. نگوین وان لین رئیس جدید حزب حاکم شد. در مدت کوتاهی، دولت مجموعهای از اصلاحات اقتصادی بزرگ به نام doi moi یا «نوسازی» را اعلام کرد. تحت برنامه doi moi، شهروندان تا حدی کنترل بر تجارت را به دست گرفتند. دولت ویتنام اقداماتی را در جهت بهبود روابط با ایالات متحده، چین و سایر کشورها انجام داد. این اصلاحات به سرعت اثرات مثبتی بر اقتصاد ویتنام گذاشت.
رشد اقتصادی
از سال 2000، تولید ناخالص داخلی ویتنام سریعتر از هر کشور آسیایی رشد کرده و بهطور متوسط 2 /6 درصد در سال است. رویکرد جدید حزب کمونیست ویتنام شرکتهای بزرگ خارجی را جذب کرده است. آنچه با جذب تولیدکنندگان پوشاک مانند نایک و آدیداس آغاز شد که به دنبال نیروی کار ارزان بودند، به رونق در سرمایهگذاری شرکتهای الکترونیکی تبدیل شد- کالاهایی با ارزش بالاتر که مشاغلی با درآمد بهتر را برای کارگران با مهارت بیشتر ایجاد میکردند. در سال 2020، لوازم الکترونیکی 38 درصد از صادرات کالاهای ویتنام را تشکیل میدادند، در حالی که این رقم در سال 2010 معادل 14 درصد بود. البته جنگ اقتصادی بین چین و آمریکا که در سال 2018 آغاز شد هم به ویتنام کمک کرده است. در سال 2019، ویتنام نزدیک به نیمی از واردات 31 میلیارددلاری آمریکا را تولید کرد که از چین به سایر کشورهای آسیایی ارزانقیمت منتقل شده بود (اگرچه برخی از این کالاها احتمالاً فقط کالاهای اصلاحشده ساخت چین بودند که مهر ساخت ویتنام روی آنها زده شده بود). به این همه تنشهای ژئوپولیتیک فزاینده بین ابرقدرتها، محدودیتهای کرونای طاقتفرسا در چین و افزایش هزینههای نیروی کار را اضافه کنید تا به راحتی درک کنید که چرا بسیاری از شرکتهای بزرگ به ویتنام روی آوردهاند. بزرگترین تامینکنندگان اپل، یعنی فاکسکان و پگاترون که اپلواچ، مک بوک و سایر گجتها را تولید میکنند در حال ساخت کارخانههای بزرگ در ویتنام هستند و به نظر میرسد به صفوف بزرگترین کارفرمایان این کشور بپیوندند.
عضویت در قراردادهای تجارت آزاد
دیگر نامهای بزرگی که بخشهایی از تولید خود را از چین به ویتنام منتقل میکنند عبارتاند از Dell و hp (لپتاپ)، گوگل (تلفنهای هوشمند) و مایکروسافت (کنسولهای بازی). همه اینها میتواند به رشد اقتصادی بیشتر منجر شود و زندگی میلیونها نفر از مردم ویتنام را بهبود بخشد. این امر به نوبه خود میتواند محبوبیت حزب کمونیست را هم افزایش دهد که از زمان پایان جنگ در سال 1975 کشور را به عنوان یک دولت تکحزبی اداره میکند. دولت کمونیستی میخواهد ویتنام تا سال 2045 ثروتمند شود- با تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر بیش از ۱۸ هزار دلار در مقایسه با دو هزار و ۸۰۰ دلار امروز. آنها امیدوار هستند تا حدی این کار را با تغییر تمرکز بر تولید پوشاک ارزان به لوازم الکترونیکی پیچیده که نیاز به سرمایهگذاری و نیروی کار ماهر دارد انجام دهند. در این راه ویتنام چیزهای زیادی به نفع خود دارد. با افزایش سن نیروی کار در چین، نیروی کار ویتنام جوان و درخشان باقی خواهد ماند. این کشور عضو بیش از دوجین قرارداد تجارت آزاد است که به آن دسترسی آسانتر به بسیاری از بازارهای ملی میدهد. رهبران سیاسی ویتنام همچنین نسبت به کووید 19 در مقایسه با چین کمتر سختگیر هستند. ویتنام در ماه مارس سال 2022 مرزهای خود را بهطور کامل باز کرد. در حالی که چین موانع بسیاری را برای ورود حفظ کرده است. این کشور 100 میلیوننفری از نعمتهای جغرافیایی مانند بیش از سه هزار کیلومتر خط ساحلی برخوردار است.
چشم امید به سرمایهگذاری خارجی
با این حال، اگر کارخانههای ویتنام بخواهند در زنجیره ارزش بالاتر بروند، هنوز کارهای زیادی باید انجام شود. پایه تولید آنها هنوز بسیار کمعمقتر از چین است. بهطور مثال شرکتهای خارجی دوست دارند قطعات بیشتری را به صورت محلی خریداری کنند، که میتواند سریعتر و راحتتر از تهیه آنها از خارج از مرزها باشد. اما معمولاً در یافتن چیزی که به دنبال آن هستند شکست میخورند. بسیاری از کارخانهها مجبورند قطعات مورد نیاز را از کرهجنوبی یا چین وارد کنند. واضح است که ویتنام برای پیشرفت اقتصادی نمیتواند به سادگی از کتاب بازی چین یا کره جنوبی کپی کند. ایده گلوبالیسم در حال از بین رفتن است و بازارهای بزرگ در حال تقویت مجدد خود هستند. معاملات تجاری تاکتیک «کمکهای دولتی» را که توسط برخی کشورهای دیگر که از فقر به رفاه رسیدهاند مورد استفاده قرار گرفته بود برای ویتنام ممنوع میکند. یک مقام سابق ویتنامی خاطرنشان میکند که دولت چین توانست قوانینی را برای شرکتهای خارجی که مشتاق فروش در بازار گسترده چین هستند، وضع کند. اما او معتقد است که «در ویتنام ما قدرت چنین کاری را نداریم». سرمایهگذاری خارجی در این راه قطعاً کمککننده است اما زمان میبرد تا نتایجش مشخص شود. سال آینده سامسونگ یک مرکز تحقیقاتی در هانوی، پایتخت ویتنام افتتاح خواهد کرد. این شرکت همچنین به دنبال راهاندازی کارخانههای نیمههادی در کشور است.
دیدار با بایدن
در ماه می سال گذشته، فام مین چین نخستوزیر ویتنام، برای دیدار با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به رهبران دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی در واشنگتن پیوست. اما او همچنین از این سفر برای رفتن به مقر اپل، گوگل و اینتل در سیلیکونولی استفاده کرد. در این میان دولت هم باید نقش خودش را بازی کند. کارگران در ویتنام فراوان هستند، اما مدیران بااستعداد و تکنسینهای ماهر نادرند. اگرچه ویتنام در حال حاضر در بخش تحصیل سرمایهگذاریهای زیادی انجام داده است اما برنامههای آموزشی دانشگاهی و حرفهای آن نیاز به تقویت دارند. مایکل نگوین، رئیس بوئینگ کشور، یک غول هوافضا که برخی از قطعات خود را در ویتنام تامین میکند به شرکتهایی مانند خودش پیشنهاد میکند که میتوانند با دانشگاهها همکاری نزدیک داشته باشند تا آموزش را متناسب با نیازهایشان انجام دهند. اگر ویتنام بخواهد به اندازه چین، ژاپن، کره جنوبی یا تایوان ثروتمند شود باید نهتنها در زیرساختها، بلکه بر روی مردمش نیز سرمایهگذاری کند.