فرسودگی زوم
برندگان و بازندگان همهگیری
در روزهای اولیه شیوع کووید 19 صنعت فناوری شور و شعف زیادی پیدا کرد. در حالی که میلیاردها نفر در خانهها محصور شده بودند کار و تفریح به فضای آنلاین انتقال مییافت. بسیاری بر این امید بودند که وضعیت عادی جدید به افزایش قابل توجه بهرهوری بینجامد چراکه بنگاهها دیجیتال میشدند و کارکنان زمان کمتری برای رفتوآمد به محل کار صرف میکردند. این شوروهیجان بیش از همه در بازارهای سهام مشاهده میشد جایی که تمام بنگاههای مرتبط با این تحولات شاهد افزایش ارزش سهام خود بودند. از زمان آغاز همهگیری تا نقطه اوج آن در آگوست 2020 ارزش یک سبد دارایی حاوی پنج شرکت بزرگ مرتبط با تحولات همهگیری (که آن را شاخص جنون قرنطینهای نامیدند) 320 درصد بالا رفت. این در حالی بود که شاخص نزدک 88 درصد افزایش یافت. آن جنون به پایان رسیده است. شاخص جنون قرنطینه سبدی متشکل از شرکتهای نتفلیکس در موسیقی، پلوتون سازنده دوچرخههای ورزشی فانتزی، رابینهود اپلیکیشن خریدوفروش سهام، شاپیفای سکوی تجارت الکترونیکی و زوم بنگاه کنفرانس تصویری است. این شاخص در مقایسه با دوران اوج خود 88 درصد سقوط کرد که بسیار بیشتر از افت 18درصدی نزدک بود. سهام زوم و همتایانش با ارزشی کمتر از ارزش دوران قبل از همهگیری مبادله میشوند. این سقوط تا چه اندازه میتواند نگرانکننده باشد؟ با اطمینان میتوان گفت که بخشی از آن در چشمانداز تاریک اقتصاد جهانی ریشه دارد که به بلای تورم، جنگ و افزایش نرخهای بهره دچار شده است. نکته مایوسکننده دیگر آن است که دو سال دیجیتالسازی و دورکاری نتوانست شواهد آشکاری از افزایش بهرهوری فراهم کند. اما هنوز دلایلی برای خوشبینی به فناوری وجود دارد. بخش بزرگی از شور و اشتیاق اولیه به اشتباه بر نوع خاصی از بنگاهها متمرکز شد. اما با وجود کاهش ارزش آن بنگاهها حرکت به سمت دیجیتالسازی بیشتر همچنان ادامه دارد. برندگان واقعی آن بنگاههای چشمنواز فناوری نیستند بلکه شرکتهایی هستند که زیرساختارهای لازم برای تحولات را فراهم میکنند. بیشتر کاهش ارزش شاخص قرنطینه به الگوهای متزلزل کسبوکار شرکتهای آن بازمیگردد. زوم در 22 آگوست گزارش کرد که رشد درآمد سالانه شرکت هشت درصد کاهش یافته که پایینترین نرخ از زمان ورود شرکت به بورس در سال 2019 است. سه روز پس از آن پلوتون از کاهش 30درصدی فروش فصلی خود در مقایسه با سال قبل خبر داد. مشتریان نتفلیکس به دیگر سکوهای نمایشی از قبیل دیزنیپلاس روی آوردهاند. رابینهود یکچهارم از کارکنانش را اخراج میکند چون مبادلهگران روزانه فعالیت خود را در بازارها کاهش دادهاند. علاوه بر این، کاهش دورکاریها تقاضا برای سختافزارها را پایین آورده است. انتظار میرود امسال جابهجایی محمولههای رایانه شخصی در سطح جهان 10 درصد کمتر شود. تحلیلگران پیشبینی میکنند که فروش تلفنهای همراه هفت درصد کاهش یابد. افت هزینهکردها برای بازیهای ویدئویی به همراه سقوط ارزش رمزارزها به فروش نیمهرساناهایی آسیب زد که برای استخراج ارزهای دیجیتال و ساخت گرافیکهای کامپیوتری کاربرد دارند. اما اگر نگاهی به آن سوی فرازوفرود فناوریهای مصرفی بیندازید موفقیتهای واقعی را به چشم میبینید. بازار فناوریهای زیرساختاری از قبیل رایانش ابری، امنیت سایبری و پرداختهای دیجیتال که زیربنای زندگی روزانه مردم هستند رو به رونق گذاشته است. انتظار میرود صنعت رایانش ابری امسال رشد بیشتری داشته باشد و از 243 میلیارد دلار در سال 2019 به حدود 500 میلیارد دلار برسد. عرضه خدمات ابری در شرکت آمازون، بزرگترین شرکت ارائهدهنده این خدمات در جهان، هنوز هر سال 33 درصد رشد میکند. این خدمات در 12 ماه گذشته سهچهارم درآمدهای عملیاتی شرکت را تامین کردند و اکنون به کسبوکار بیمار تجارت الکترونیکی آن جان میدهند. خدمات ابری مایکروسافت و گوگل نزدیکترین رقبای آن هستند. فروش سالانه این دو شرکت به ترتیب 40 و 36 درصد رشد میکند. ابریسازی (Cloudification) تقاضای جدیدی برای امنیت سایبری ایجاد کرد که دومین برنده این تحولات است. از زمان شروع همهگیری، مجموع درآمد سه شرکت بزرگ بورسی امنیت سایبری تقریباً دو برابر شده است. سرمایه بازاری آنها سه برابر شد و از ابتدای امسال مقدار ناچیزی کاهش یافت. پرداختهای دیجیتال به خاطر قرنطینهها و فاصلهگذاری اجتماعی به نقطه درخشان دیگری تبدیل شدهاند. سهچهارم مالکان آیفون از اپلپی (Apple Pay) استفاده میکنند و از هر 10 خردهفروش آمریکایی 9 خردهفروشی آن را به عنوان یک روش پرداخت پذیرفتهاند. از زمان شروع همهگیری حدود 200 میلیون نفر در چین و هند برای اولینبار از یکی از اشکال پرداخت دیجیتال استفاده کردهاند. یکسوم از بزرگسالان در آفریقای زیر صحرای کبیر اکنون یک حساب پولی همراه دارند. این نسبت در سال 2017 یکپنجم بود.
سلطه دیوانگی
شاید حباب شرکتهای محبوب دوران همهگیری ترکیده باشد اما همچنان بر طبل دیجیتالسازی کوفته میشود. فناوریهایی که زیربنا و زیرساختارهای تحول را فراهم میکنند و خود کمتر به چشم میآیند ذینفعان واقعی کووید هستند. باید منتظر ماند و دید که آیا این فناوریها روزی افزایش بهرهوری را به همراه میآورند یا خیر. اما همهگیری منافع و تحولاتی بسیار بیشتر از جنون قرنطینهای به بار آورده است.