تغذیه اندیشهها
مزایای غذای مدرسه برای کشورهای فقیر
تا قبل از همهگیری، یکچهارم دانشآموزان ناحیه آموزش و پرورش کاپیسترانو (Capistrano) در جنوب لسآنجلس مشمول دریافت غذای رایگان (صبحانه و ناهار) میشدند. اما با بسته شدن مدارس این شمار به شدت کاهش یافت. حتی کارکنان در پارکینگهای مدارس غذای منجمد توزیع میکردند یا آن را با اتوبوس مدرسه در خانهها تحویل میدادند. خانم کریستین هیلمان مدیر غذاخوریهای مدارس منطقه میگوید در کمترین حالت فقط یک درصد از دانشآموزان منطقه غذای تیم او را دریافت میکردند.
اما پس از بازگشایی کامل مدارس، او با چالشی متفاوت روبهرو شده است. در زمان پایان کار مدارس در اوایل تابستان امسال تعداد دانشآموزانی که غذا دریافت میکردند در مقایسه با دوران قبل از همهگیری 50 درصد بیشتر شده بود. تعداد کسانی که برای صرف صبحانه میآمدند دو برابر شد. خانم هیلمان در این اندیشه بود تا فریزرهای جدیدی را برای نگهداری غذاهای اضافی تهیهشده در آشپزخانههایش خریداری کند. فضایی که او در اختیار دارد به قول خودش در «آستانه ترکیدن» است. این رویدادها محصول یک آزمایش کشوری برنامهریزینشده هستند. اندکی پس از تعطیلی مدارس در سال 2020 دولت فدرال برنامه سنجش استطاعت را به حالت تعلیق درآورد. این برنامه تعیین میکرد که کدام کودکان میتوانند با هزینه دولت در مدارس غذا بخورند. حذف آن برنامه عملاً غذا را برای تمام دانشآموزان رایگان کرد. هدف از این اقدام موقت رفع تشریفاتی بود که ممکن است مانع از توزیع غذا در زمان همهگیری شوند. پس از شروع مجدد برنامه در ماه گذشته، اکثر مدارس کشور دریافت وجه غذا از دانشآموزان مرفهتر را آغاز کردند. اما در ایالتهای مین و کالیفرنیا (زادگاه خانم هیلمان) قانونگذاران موفق شدند بودجهای را فراهم کنند که جایگزین پول رو به کاهش فدرال میشود. این دو ایالت امسال اولین ایالتهای آمریکایی هستند که غذای مدرسه را برای همیشه رایگان میکنند.
فجایع و رویدادهای ناگوار اغلب باعث گسترش برنامههای تغذیه مدارس میشوند. به ویژه پس از بحران مالی سال 2008، کشورهای سراسر جهان تلاش کردند از آن برنامهها به عنوان ابزاری برای تقویت شبکههای تامین اجتماعی استفاده کنند. تعطیلی مدارس در دوران همهگیری یکبار دیگر توجهات را به نقش مدارس در تغذیه معطوف کرد و اکثر مناطق به اختصاص بودجه بیشتر فکر میکنند. پژوهشها نشان میدهند که گسترش برنامههای تغذیه مدارس در کشورهای فقیر که گرسنگی فراوان است میتواند چشمانداز آینده بسیاری از کودکان و نوجوانان را متحول کند. هرچند شواهد زیادی وجود ندارد که ثابت کند هزینهکردهای جدید در کشورهای ثروتمند -از قبیل طرحهای همگانی- بتواند تاثیر مثبت زیادی ایجاد کند.
طبق گزارش برنامه غذایی جهانی (WFP) وابسته به سازمان ملل، حدود 390 میلیون دانشآموز از برنامه تغذیه مدارس استفاده میکنند. این رقم معادل نصف کل دانشآموزان مقطع ابتدایی است. این برنامهها با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارند. برزیل، استونی، فنلاند و سوئد از جمله کشورهایی هستند که به تمام دانشآموزان غذای رایگان میدهند. در انگلستان در سه سال اول مدرسه غذا برای همه رایگان است اما در مقاطع بالاتر فقط 20 درصد از دانشآموزان از آن برخوردار میشوند. برنامه تغذیه در چین حدود یکچهارم از دانشآموزان را پوشش میدهد. این کشور به جای شناسایی کودکان فقیر در هر مدرسه (کاری که در کشورهای ثروتمند انجام میگیرد) مناطق روستایی فقیر را شناسایی میکند و به هرکس که در آنجا به مدرسه میرود غذا میدهد. هند بیش از هر کشور دیگری تغذیه رایگان دارد. برنامه «غذای میانروز» در این کشور به حداقل 90 میلیون کودک غذا میدهد.
برنامه تغذیه برزیل با پوشش 40 میلیون دانشآموز با فاصله زیادی در رتبه دوم قرار میگیرد. اما سخاوتمندی آن بیشتر است و حتی نوزادان ششماهه را هم دربر میگیرد. در یک دبیرستان در سوبرال (Sobral) در شمال شرقی برزیل، مرغ و برنج در سینیهای نوجوانان سرو میشود. موسیقی پاپ در غذاخوری پخش میشود و غذاخوری مشرف به زمین بازی مدرسه است. معلمان و دانشآموزان با هم غذا میخورند و به ردیف بر روی صندلیهای زردرنگ و دور میزهایی به رنگ قرمز مینشینند. کارلوس آگوستو پنیتو مدیر مدرسه عقیده دارد که غذا خوردن با هم حس احترام را افزایش میدهد.
طبق پژوهش اخیر سازمان مردمنهاد «بنیاد جهانی تغذیه کودکان»، بزرگترین خلأ در کشورهای فقیر دیده میشود که در آن کمتر از 20 درصد از کل دانشآموزان ابتدایی و متوسطه از غذای مدرسه برخوردار میشوند. گسترش سریع برنامههای تغذیه در این کشورها به رفع مشکل درازمدت سوءتغذیه کمک میکند. علاوه بر این، سامانههایی که برای توزیع غذا بهکار میروند اغلب خدمات دیگری از قبیل سنجش بینایی و معاینه دندانها را نیز ارائه میدهند.
تغذیه رایگان مدارس علاوه بر تقویت جسم به سه روش ذهنها را نیز پرورش میدهد. اول، در کشورهایی که بسیاری از کودکان گرسنه هستند تغذیه مدارس انگیزه خوبی برای تحصیل فراهم میکند. پژوهشهای بورکینافاسو و کنیا نشان میدهد که تغذیه مدارس میزان حضور کودکان در مدرسه را افزایش میدهد. دوم، غذای کافی برای رشد مغز ضرورت دارد. همچنین میتوان مواد ریزمغذی را به غذای مدرسه افزود. سوم، دانشآموزانی که غذا خوردهاند آسانتر بر روی درسها تمرکز میکنند بنابراین مطالب بیشتری میآموزند. شواهد حاکی از آناند که تغذیه مدارس واقعاً چنین تاثیری را ایجاد میکند.
ارائه غذا احتمال ایجاد اختلال در کلاس درسی توسط دانشآموزان گرسنه یا کسانی که غذاهای سبک و پر از قند را از منزل آوردهاند پایین میآورد. همچنین برنامه تغذیه روشی مناسب برای افزایش ساعات حضور در مدرسه است. در بسیاری از کشورها مدارس قبل از زمان ناهار تعطیل میشوند. مطالعه اخیری که در غنا صورت گرفت نشان میدهد که برنامه تغذیه مدارس میزان سواد و سطح نمرات ریاضی کودکان را بالا میبرد. این تاثیر در مورد دختران چشمگیرتر است.
همهگیری ضرورت کمک به دانشآموزان کشورهای در حال توسعه را بالا برد. این مناطق 90 درصد از کودکان جهان را در خود جای دادهاند. بانک جهانی برآورد میکند که قبل از بحران حدود نیمی از کودکان 10ساله در این کشورها نمیتوانستند یک داستان کوتاه ساده را بخوانند و درک کنند. این میزان میتواند تا دوسوم کودکان بالا برود. قیمت مهمترین مانع پیشروی تغذیه رایگان مدارس است. برنامه جهانی غذا تخمین میزند که عرضه غذا در کشورهای کمدرآمد سالانه 55 دلار به ازای هر دانشآموز هزینه دارد. اما کل سرانه دانشآموزی در این کشورها به حدود 70 دلار برای هر دانشآموز دبستانی میرسد. کمکهای خارجی اغلب یاریرسان هستند. اما به گفته دونالد باندی از مدرسه بهداشت و پزشکی استوایی لندن تقسیم کار بین نیکوکاران فرآیند تامین منابع را پیچیده میکند. نیکوکارانی که از تغذیه حمایت میکنند اغلب مایلاند به سراغ کودکان پیش از دبستان بروند. در مقابل کسانی که از تحصیل حمایت میکنند فکر میکنند وظیفهای برای پرداخت پول غذا ندارند. بنیام بداسو (Biniam Bedasso) از اندیشکده «مرکز توسعه جهانی» میگوید باید عمیقاً در این باره فکر شود. به گفته او در کشورهای فقیر ارائه غذا در مقایسه با کارزارهایی که مستقیماً در جهت بهبود درسها پیش میروند روش معتبرتری برای بهبود نتایج تحصیل بهشمار میرود. دلیل این امر آن است که اختلال در پروژههایی مانند بازآموزی معلمان و اطمینان از پیروی آنها از روشهای جدید آسانتر اتفاق میافتد. در مقابل، حتی ضعیفترین دولتها هم میتوانند فردی را پیدا کنند که لوبیا و برنج را در بشقاب کودکان بگذارد. در کشورهای ثروتمند که اکثر دانشآموزان کمبضاعت غذای رایگان مدرسه را دریافت میکنند نتایج متفاوت هستند. هزینه گسترش برنامهها مانع بزرگی نیست. گمان میرود ارائه غذای رایگان به تمام دانشآموزان آمریکایی سالانه به 11 میلیارد دلار بودجه بیشتر نیاز داشته باشد. این مبلغ کل هزینهکرد مدارس را فقط حدود 5 /1 درصد بالا میبرد. بنابراین، در این کشورها این پرسش مطرح میشود که در صورت تامین منابع آیا بهتر نیست این پول برای بهبود کیفیت غذای دانشآموزان فقیر یا کمک به دانشآموزانی که از درس عقب افتادهاند صرف شود؟
تداوم روشهای موجود
طرفداران برنامههای تغذیه همگانی چنین استدلال میکنند که تهیه غذا برای همگان موانعی را برمیدارد که جلوی برخورداری کودکان نیازمند از طرحهای موجود را میگیرند. قواعد مورد استفاده در سنجش استطاعت اغلب نقایص و راههای گریزی دارند. برخی کودکان صرفاً به این دلیل گرسنه میمانند که والدینشان حوصله ندارند فرمهای طولانی را پر کنند. برخی کودکان فقیر هم ترجیح میدهند از غذای رایگان صرفنظر کنند هم به این دلیل که به آنها برچسب زده میشود و هم به این خاطر که انتظار در صف غذا آنها را از گذراندن وقت با دوستان محروم میکنند. تشویق دانشآموزان بیشتر به استفاده از غذای مدرسه میتواند جلوی چاقی بیش از حد کودکان را بگیرد. مطالعهای که در انگلستان صورت گرفت نشان میدهد غذای مدرسه از 98 درصد غذاهای آماده موجود سالمتر است. همچنین، تشویق کودکان به مصرف میوه و سبزیجات در دوران خردسالی به شکلگیری و تثبیت عادتهای خوبی میانجامد که ممکن است در طول عمر فرد پابرجا بمانند. مطالعه برنامه تغذیه رایگان همگانی سوئد در دهه 1960 که به صورت منطقهبهمنطقه انجام گرفت به این نتیجه میرسد که کودکان فقیر و ثروتمند هر دو از آن بهرهمند شدهاند. میانگین درآمد طول عمر برای دانشآموزانی که در دوران دبستان غذای رایگان دریافت کرده بودند سه درصد بیشتر از کسانی بود که از غذای رایگان محروم ماندند. این تاثیر در مورد کودکان کمبضاعت شدیدتر بود اما حتی کودکان خانوادههای مرفه نیز شاهد این افزایش بودند. در انگلستان نیز اجرای طرح تغذیه رایگان مدارس در سه سال اول تحصیل از سال 2014 به کاهش نرخ اضافه وزن و چاقی بیش از حد کودکان انجامید.
با وجود این برخی از مطالعات نتایج متفاوتی دارند. در انگلستان، پس از رایگان شدن غذا برای تمامی کودکان، تعداد دانشآموزان بزرگتری که مشمول دریافت غذای رایگان میشدند اما از آن استفاده نمیکردند افزایش یافت شاید به این دلیل که هجوم خردسالان شلوغ شدن غذاخوری و کندی ارائه خدمات به دیگر دانشآموزان را به همراه داشت. مطالعات تازهای که طرحهای تغذیه همگانی موجود در برخی شهرهای آمریکا را بررسی کردهاند نشان میدهند شواهد اندک اما خوشحالکنندهای وجود دارد که وزن و رفتار دانشآموزان بهبود پیدا میکند. اما شواهد معناداری دال بر افزایش نمرات درسی یا میزان حضور در مدرسه پیدا نشد. سرمایهگذاری در سالهای آینده دادههای بیشتری را از کشورهای فقیر و ثروتمند فراهم خواهد کرد. در سال 2021، دولتهای فرانسه، فنلاند و 60 کشور دیگر توافق کردند تا در ائتلاف تغذیه مدارس با حمایت برنامه جهانی غذا شرکت کنند. اعضای این ائتلاف وعده دادند تلاشهای مشترکی برای بهبود و گسترش برنامههای تغذیه مدارس انجام دهند. آنها متعهد شدند تا سال 2030 روشهایی برای کمک به 73 میلیون کودک فقیر عمدتاً در آفریقای زیر صحرای کبیر پیدا کنند. آقای باندی میگوید اگر کووید 19 اتفاق نمیافتاد احتمالاً چنین ائتلافی هیچگاه شکل نمیگرفت. از زمان شروع همهگیری، دولت روآندا وعده داد که تعداد دانشآموزان مشمول دریافت غذا در مدارس را پنج برابر کند. نیوزیلند که تا سال 2020 هیچ برنامه تغذیهای در مدارس نداشت طرحی آزمایشی را با سرعت پیش میبرد. در انگلستان، مارکوس راشفورد بازیکن منچستر یونایتد کارزاری را در دوران قرنطینه به راه انداخت که دولت را وادار کرد در زمان تعطیلات مدارس غذای بیشتری را برای دانشآموزان تهیه کند. دولت اسکاتلند میگوید ظرف چند سال تمام دانشآموزان ابتدایی ناهار رایگان دریافت خواهند کرد.
شاید کارزارهای ایالات متحده نتوانسته باشد دولت فدرال را مجاب کند تجربه تغذیه رایگان همگانی را همیشگی کند اما دیگر ایالتها میتوانند همانند مین و کالیفرنیا بودجه لازم برای تغذیه دائمی کودکان را تامین کنند. غذاخوریهای خانم هیلمان هنوز از مشکلات بهجامانده از دوران همهگیری رنج میبرند. منطقه آموزشی او همانند بسیاری از دیگر مناطق نمیتواند کارکنان کافی و امکان تهیه برخی از غذاها را داشته باشد. اما او عقیده دارد ارائه همگانی غذای رایگان باعث میشود کودکان دریافتکننده احساس نکنند که برچسب میخورند. او میگوید همین دستاورد یک پیروزی بزرگ است.