شناسه خبر : 35963 لینک کوتاه

اثرات رکود

تداوم زخم‌های روانی تا چند دهه

در 40 سال گذشته، اقتصاددانان، بانکداران مرکزی و دیگر افراد برجسته در ماه آگوست هر سال در دامنه کوه‌های تتون (Teton) گردهم می‌آمدند تا چالش‌های پولی بزرگ زمان خود را حل کنند. اما امسال این‌گونه نشد. در زمان چاپ نشریه اکونومیست، موضوعات سمپوزیوم جکسون هول (Jackson Hole) که بانک فدرال‌رزرو کانزاس‌سیتی ترتیب داده بود به خاطر کووید 19 در فضای آنلاین برگزار شد. افرادی که به این سمپوزیوم می‌پیوندند به خوبی از آسیب‌های اقتصادی همه‌گیری آگاه هستند. اما دردسرها تازه آغاز می‌شوند. آن‌گونه که یکی از مقاله‌های کنفرانس توضیح می‌دهد احتمالاً کووید 19 باور افراد درباره جهان را به گونه‌ای از نو می‌سازد که وظیفه دشوار بازگرداندن اقتصادهای ضعیف به سلامت را پیچیده‌تر خواهد کرد. این تفکر که یک تکانه اقتصادی شدید می‌تواند آسیب‌های درازمدتی به بار آورد موضوع تازه‌ای نیست. از زمان رکود بزرگ، اقتصاددانان کلان متوجه شده‌اند که رکودهای عمیق، اقتصاد را به «تله نقدینگی» می‌کشانند که در آن نرخ‌های بهره به صفر می‌رسند و دیگر نمی‌توان به سادگی و با استفاده از سیاست پولی، اقتصاد را به حرکت درآورد. اگر یک محرک بودجه‌ای قدرتمند ارائه نشود اقتصاد همچنان در باتلاق خواهد ماند. یک رکود شدید ممکن است به ایجاد «هیستری» در بازار بینجامد و به عنوان مثال، باعث شود نرخ بیکاری افزایشی درازمدت را تجربه کند. افرادی که مدت‌های طولانی بیکار باشند مهارت‌ها و انگیزه خود را از دست می‌دهند و پیوند آنها با بازار کار به گونه‌ای گسسته می‌شود که حتی پس از بهبود تقاضا نیز برای پیدا کردن شغل مشکل خواهند داشت (الیور بلانچارد از موسسه فناوری ماساچوست و لارنس سامرز از دانشگاه هاروارد در دهه 1980 این پدیده را دلیل بالاتر بودن نرخ بیکاری اروپا در مقایسه با آمریکا می‌دانستند). هر دو آسیب می‌توانند در زمان خروج اقتصادها از بحران همه‌گیری کرونا دست و پای آنها را ببندند. علاوه بر این، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که دوره‌های وخیم اقتصادی صرفاً با تغییر باور افراد نسبت به آینده باعث کندی رشد می‌شوند. اولریک مالمندیر (Ulrike Malmendier) از دانشگاه کالیفرنیا و لزلی شنگ ‌شن (Leslie Sheng Shen) از فدرال‌رزرو الگوهای مصرف در دوره‌های پس از رکود را مطالعه کردند و متوجه شدند که دوره‌های سختی اقتصادی و بیکاری مصرف افراد را تا مدتی سرکوب می‌کند حتی با وجود اینکه درآمد و دیگر متغیرها کنترل شدند. مصرف‌کنندگان نه‌تنها پول کمتری خرج می‌کنند بلکه به دنبال کالاهای کم‌کیفیت یا تخفیفی می‌گردند. این تاثیر به ویژه بر جوانان دیده می‌شود که خود زمان اثر مخرب بر اقتصاد را طولانی‌تر می‌سازد. همه‌گیری‌ها به‌طور بالقوه نمکی بر زخم بحران‌های اقتصادی هستند. اسکار جوردا و همکاران از دانشگاه کالیفرنیا در مطالعه اخیر خود 19 مورد همه‌گیری از قرن چهاردهم تاکنون را بررسی کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که همه‌گیری‌ها، نرخ‌های واقعی بازدهی را به مدت دهه‌ها سرکوب می‌کنند. به گمان آنها این اثر می‌تواند انعکاسی از خسارات انسانی ناشی از همه‌گیری‌های گذشته باشد که نیروی کار را کوچک کردند و بازدهی سرمایه‌گذاری‌های جدید را کاهش دادند. آنها همچنین اذعان دارند که افزایش پس‌انداز توسط خانوارهای مضطرب نیز می‌تواند اثری سرکوب‌کننده داشته باشد. کار جدید پژوهشگران فدرال‌رزرو و دانشگاهی حاکی از آن است که کووید 19 می‌تواند زخم‌هایی مشابه ایجاد کند. آن‌گونه که نویسندگان مقاله شرح می‌دهند باور افراد به آینده تصمیمات آنها را درباره سرمایه‌گذاری شکل می‌دهد. چشم‌انداز ریسک آنها نیز تحت تاثیر تجربیاتشان قرار دارد. افزودن یک تکانه منفی بسیار شدید همانند کووید 19 به آن حجم تجربه پیشین باعث می‌شود افراد بازنگری عمیقی در باورهای خود داشته باشند که در سرتاسر طول حیاتشان ادامه می‌یابد. تردیدی نیست که حتی قبل از همه‌گیری ویروس کرونا در سال‌ جاری، برخی افراد بر مبنای هشدارهای متخصصان و آشنایی با تاریخ حدس می‌زدند که همه‌گیری‌های بسیار مخربی ممکن است اتفاق بیفتند. اما آسیب‌ها و جراحات ملموس و درازمدت ناشی از یک همه‌گیری واقعی به‌گونه‌ای باور در مورد احتمال یک تکانه مشابه را شکل می‌دهد که هیچ دانشی قادر به انجام آن نیست. نویسندگان مقاله مدلی ساختند تا بگویند چگونه تاثیر بر باورها ممکن است بر روند بهبودی از کووید 19 اثر بگذارد. پس از تکانه شدید اولیه حاصل از همه‌گیری، تولید بهبود می‌یابد اما به مسیر رشد گذشته بازنمی‌گردد. بخشی از این تاثیر سرکوبگر درازمدت را می‌‌توان به «نسخ سرمایه» نسبت داد یعنی این حقیقت که بخش‌هایی از سرمایه موجود را نمی‌توان دیگر به‌طور موثر یا اصلاً در آینده به‌کار برد. به عنوان مثال، به عنوان یک اقدام احتیاطی تراکم حضور در فضای اداری کاهش می‌یابد. اما همزمان افراد در مورد انتظارات خود از بازدهی سرمایه‌گذاری‌های آینده بازبینی می‌کنند زیرا احتمال بروز همه‌گیری‌های دیگر را بالا می‌دانند. این امر به سرمایه‌گذاری کمتر و کندی رشد می‌انجامد. در درازمدت، تولید ناخالص داخلی چهار درصد کمتر از سطح قبل از بحران خود خواهد بود. نویسندگان می‌گویند که ارزش تنزیلی کنونی خسارات مرتبط با نسخ سرمایه و تغییر باورها ممکن است 10 برابر هزینه تکانه اولیه باشد. اکثر خسارت‌های درازمدت در تغییر باورها ریشه دارند.

 

دلیلی برای باور

زخم‌های روانی می‌توانند پاسخ سیاستی به کووید 19 را به شدت پیچیده سازند. افزایش پس‌اندازهای احتیاطی و کاهش تمایل به سرمایه‌گذاری نرخ‌های بهره را بیشتر سرکوب می‌سازند در حالی که سطوح بسیار پایین نرخ بهره خود از قبل اندازه رشد اقتصادی حاصل از سیاست‌های پولی را محدود ساخته‌اند. همزمان، همه‌گیری‌ها تنها تکانه تاثیرگذار بر باورهای مرتبط با ریسک نیستند. تاثیرات تغییرات اقلیمی نیز کم‌کم نمودار می‌شوند. دولت‌ها ابزارهایی برای کاهش خسارات روانی بحران‌ها دارند. هزینه‌کرد برای کالاهای عمومی از قبیل زیرساختارها سودمند است و می‌تواند بازدهی سرمایه‌گذاری‌های مکمل بخش خصوصی را بالا ببرد. یک شبکه ایمنی محکم‌تر نیز می‌تواند هزینه بدبیاری‌های اقتصادی افراد را کاهش دهد. اما بهبود کامل مستلزم آن است که قبل از هر چیز احتمال بروز و آسیب‌های تکانه‌های آینده کاهش یابند. این امر از طریق آمادگی قبلی برای همه‌گیری و کاهش تغییرات اقلیمی امکان‌پذیر خواهد بود. هر نوع کم‌کاری باعث می‌شود وظیفه توان‌بخشی به اقتصاد ناتمام بماند.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...