چه کسی اهمیت میدهد؟
ضرورت اصلاح سیستم حمایتی از سالخوردگان
ترجمه: نیما شایانمهر- استفانی نام مستعارش است و از اولین روزش در Camilla Care Community، یک خانه سالمندان در میسیسا اوگا، شهری در کانادا اینطور میگوید: بوی مرگ میدهد. او و دیگر کارکنان بخش مراقبت، در ماه آوریل به دنبال شیوع کووید 19 به کمک فرستاده شدند، زمانی که بیماری راهروهای باریک و محوطههای شلوغ این مجموعه را درنوردید. بسیاری از کارکنان یا بیمار شدهاند یا از کار کردن سر باز زدهاند. تا اواسط ماه جولای، تقریباً یکسوم ساکنان فوت شدهاند. در بیرون از این مجموعه، بر قطعه چمنی، 69 صلیب سفید کوچک یاد آنها را گرامی داشتهاند. در میان کشورهای ثروتمند، تقریباً نیمی از تمام مرگومیرهای ناشی از کووید 19 در خانههای سالمندان و بهزیستی رخ داده است، جایی که کمتر از یک درصد مردم در آن ساکن هستند. در کانادا، 80 درصد از فوتیهای کووید 19 در مکانهایی مانند کامیلا رخ دادهاند. در بریتانیا، تخمین زده میشود که این بیماری پنج درصد از کل جمعیت چنین موسساتی را به کام مرگ برده باشد. مساله تنها این نیست که سن بالای ساکنان این مناطق، آنها را بهطور ویژه آسیبپذیر میکند، بلکه شرایط زندگی آنها برای نشر ویروس فرصت ایجاد میکند. زمانی که دیگر عوامل یکسان باشند، کشورهایی با مراکز نگهداری سالمندان کمتر، مرگومیر ناشی از کرونای کمتری داشتهاند. نتایج مطالعه نیل گاندال و همکارانش در دانشگاه تلآویو نشان داد تعداد تختهای خانههای سالمندان، با 28 درصد از تغییرات مرگومیر در اروپا و 16 درصد در آمریکا، در ارتباط هستند. سیاستمداران تحت فشارند تا منابع مالی بیشتری به بخشهای ایمنی، بازرسی و استانداردهای کیفی خانههای سالمندان اختصاص دهند. در کوتاهمدت، این مراکز احتیاج به تجهیزات مراقبت شخصی (more personal protective equipment (PPE بیشتر و دسترسی بهتر به تستهای کرونا دارند. اما فاجعه این بیماری این امکان را نیز فراهم کرده است که در مورد مراکز نگهداری سالمندان بازنگری کنیم. بسیاری از متخصصان عقیده دارند در آینده اکثریت عظیمی از سالخوردگان بایستی تا جای ممکن در منزل تحت مراقبت قرار گیرند. برای تقریباً تمام موارد، مگر شرایط بسیار شدید و خاص، این شیوه ارزانتر است. همچنین این روشی است که بسیاری از خود سالمندان خواهان آن هستند. قرار دادن آنها در موسسات بزرگ درست خلاف چیزی است که میخواهند: استقلال و خودگردانی. و برای آنهایی که هنوز به این مراکز نیاز دارند، خدمات اقامتی باید تغییر یابد. بیشتر انسانها، با بالا رفتن سن نیاز به خدمات مراقبتی پیدا میکنند. در برخی کشورها این امر موجب ورشکستگی آنها میشود. حدود 70 درصد آمریکاییهایی که به 65سالگی میرسند، در نهایت برای دستکم دو نیاز اساسی مانند حمام و لباس پوشیدن به کمک نیاز دارند. 48 درصد آنها خدمات مراقبتی دریافت میکنند و 16 درصد آنها دچار زوال عقل میشوند. ریسک برای زنان بالاتر است. بر اساس تحقیقی که در سال 2011 انجام شده است برای یک نفر از هر 10 نفری که در بریتانیا به سن 65 سال میرسد، هزینه مراقبتها در سالهای باقیمانده زندگیاش از یکصد هزار پوند یا 127 هزار دلار بیشتر است. تقاضا پیوسته در حال افزایش است. در کشورهای ثروتمند درصد جمعیتی که بالای 80 سال دارند تا سال 2050 دو برابر خواهد شد و در آن سال به ازای هر فرد بالای 65 سال، تنها دو فرد در سنین کار وجود خواهد داشت. هرچند که طول عمر انسانها در حال افزایش است، اما تعداد سالیانی که طی آن فرد از سلامتی مناسبی بهره میبرد به همان میزان و شدت، در حال رشد نیست. در کشورهایی مانند نروژ و سوئد، خدمات درمانی و رفاهی برای سالمندان نسبتاً خوب است اما آنچنان برای مالیاتدهندگان هزینه ایجاد میکند که باعث میشود با پیر شدن جمعیت، این امر نتواند پایدار بماند. در برخی از دیگر کشورها، مانند بریتانیا و آمریکا، مراقبتهای دولتی که توسط مالیاتدهندگان تامین مالی میشوند، تنها به عنوان آخرین گزینه برای سالخوردهترین و بیمارترین افراد در نظر گرفته میشوند. این امر عموماً به معنای تنها یک تخت در یک خانه سالمندان است. این موسسات بهطور کلی بیشترِ بودجه دولتی را که برای حمایت و مراقبت از سالمندان در نظر گرفته شده است دریافت میکنند. دیوید گرابووسکی از مدرسه پزشکی هاروارد میگوید: «بگذارید صادق باشیم، حتی قبل از همهگیری، هیچکس هرگز نمیخواست که به یک خانه سالمندان برود. این مساله بحرانی جدید بر روی بحرانی مزمن است.» این بخش دارای کارکنان کمی است. در چندین کشور، به شکل نادرستی، این بخش از بخش سلامت جدا شده است. جس شولز از دانشگاه ماستریخت میگوید: «خانههای سالمندان طی بحران کرونا، زمانی که نوبت به چیزهایی مانند تستهای تشخیص میرسید، در انتهای صف بودند.» در جاهایی مانند هنگکنگ و تایوان که شیوع سارس را در سال 2002 تا 2003 تجربه کرده بودند، خانههای سالمندان تجهیزات مراقبت شخصی (PPE) را ذخیره کرده بودند. در دیگر جاها، ذخیره بسیار کم بود. افرادی که در خانههای سالمندان در انگلیس کار میکنند میگویند که همهگیری وضعیت «سیندرلایی» آنها را تایید کرده است. آنها دو برابر کارکنان بیمارستانها احتمال مبتلا شدن به کرونا را دارند. یکی از کارکنان میگوید: «همه از چیزی که اتفاق افتاده خشمگین هستند ولی برای انجام هرکاری در مورد آن، بسیار خسته هستند.»
در تمام دنیا، کارکنان در مراکز نگهداری سالمندان زود به زود تغییر میکنند. در آلمان تقریباً یکسوم از کارکنان این بخش که طولانیتر هم سرکار بودهاند، بعد از تنها یک سال شغل خود را ترک میکنند. در فرانسه یکپنجم از موقعیتهای شغلی در این بخش در سال 2018 خالی بوده است. این مساله با دانستن این موضوع که کارکنان این بخش بهطور میانگین 35 درصد کمتر از همتایان خود در بیمارستانها حقوق میگیرند، قابل درک است. مسالهای که OECD، باشگاهی از کشورهای نوعاً ثروتمند اعلام کرده است. دریافت خدمات و کمک از گروهی از غریبهها که مدام در حال تغییر هستند برای همه ناخوشایند است، اما این مساله برای افرادی با زوال عقل مشکل خاصتری است. آنها اکثریت ساکنان خانههای سالمندان را تشکیل میدهند اما اغلب در جایی زندگی میکنند که افرادش برای شرایط آنها دارای تخصص نیستند. در اوج شیوع کرونا در لندن، بیش از یکچهارم کارکنان در خانههای سالمندان، یا نمیتوانستند یا نمیخواستند که کار کنند. مسوولان کارکنان موقت را برای جایگزینی آنها روانه کردند. امری که باعث شیوع هرچه بیشتر ویروس شد.
سن تنها یک عدد است
بسیاری از دولتها در مراقبتهای سلامت بلندمدت، بسیار کم هزینه میکنند. در کشورهای ثروتمند این مقدار از 2 /0 درصد تولید ناخالص ملی در مجارستان تا 7 /3 درصد در هلند متغیر است. برای کانادا این عدد 3 /1 درصد است، کمتر از میانگین کشورهای ثروتمند. این کشور تقریباً نصف تعداد کارکنان در بخش سلامت به ازای هر 100 نفر را نسبت به نروژ دارد. در آمریکا و بریتانیا یک مونوپسونی -انحصار خرید در برابر مونوپولی یا انحصار فروش- خسیس (Medicaid و مقامات محلی) بهطور نوعی کمتر از هزینه مراقبتهای اقامتی را بازپرداخت میکند. برای جبران کمبودها، خانههای سالمندان آمریکایی بهطور فعال مراجعانی را که توسط Medicare پوشش داده شدهاند پذیرش میکنند، برنامهای دست و دلبازانه که هزینههای پزشکی -و نه هزینههای بلندمدت- را برای سالمندان پرداخت میکند. مراجعان اغلب برای اقامتهای کوتاهمدت و برای دوره نقاهت بعد از عملهای جراحیای مانند پیوند لگن مراجعه میکنند و با خود بازپرداختهای دست و دلبازانهتری را به همراه میآورند. امری که توسط همهگیری کرونا تا حد زیادی متوقف شده است.
آدام گوردون از دانشگاه ناتینگهام میگوید: مانند دیگر مدلهای کسبوکار شکننده، همهگیری تنش بین نگهداری سالم سالمندان و شاد و خوش نگه داشتن آنها را عیان کرده است. سیاستگذاران خانههای سالمندان را تشویق میکنند که به طرزی بیامان بر استانداردهای منفیای مانند سقوطها و افتادنها، زخمهای بستر و از دست دادن وزن افراد تمرکز کنند. اما کیفیت زندگی به چیزهای مهمتری از افتادن از تخت وابسته است. آن تاملینسون، متخصصی در زمینه سالمندی، میگوید امیدوار است خانههای سالمندان کمتر شبیه زندان باشند و بیشتر بر «شاد نگه داشتن مردم» تمرکز کنند. یک سیستم بهتر، سالمندی در خانه را برای اغلب مردم راحتتر میکند. فناوری میتواند به این امر کمک کند. ضرورت انتقال یک فرد به خانه سالمندان اغلب با نگرانیهایی در مورد سلامتش آغاز میشود. کارکنان درمانی این مراکز شروع به بررسی ضربهها و کوفتگیها و ورمها میکنند. سوال در مورد سوختگیهای سیگار بر روی ملافهها اغلب نادیده گرفته میشود. قرصها داده نمیشوند. شیر همواره حذف میشود. حال خانهای را تصور کنید که سنسورها بر تمام این چیزها نظارت میکنند. آنها تغییرات در نحوه گام برداشتن، اشتها یا فعالیتهای دیگر را برای پیشبینی افتادن، از دست دادن آب بدن یا افسردگی تحت نظر میگیرند. یک توزیعکننده قرص کوچک به دارورسانی کمک میکند. یک روبات همراه تامینکننده اطمینان، اطلاعات، تمرین ذهنی و نقش همراه و همدم را برای آنها دارد. برخی از پیچیدهترین پیشرفتهای علمی و فناوری اخیر بر کمک به افراد دارای زوال عقل، تمرکز کردهاند. محصولی از شرکت Elovee، که استارتآپی آمریکایی است، به افراد اجازه میدهد که مکالمات سادهای با یک آواتار دیجیتال داشته باشند که ظاهر و صدایی شبیه به یکی از نزدیکان آنها را دارد. ایده این است که در لحظات خشم یا بیحوصلگی که هنگامی پیش میآیند که عزیزانشان نزدیکشان نیستند، به آنها اطمینان خاطر بدهد. ویلکو آکتربرگ از دانشگاه لیدن میگوید: فناوری هیچگاه جایگزین توجه مجدانه یک پرستار نخواهد شد. اما تحلیل دادهها میتواند در بهکارگیری کارآمدتر کارکنان کمک کند. تماس ویدئویی کار را برای خویشاوندان، کارکنان و پزشکان برای تماسهای بیشتر تسهیل خواهد کرد. جوآن گالیمور، مردی 91ساله از انگلیس که تنها زندگی میکند، میگوید تماس با خانوادهاش با استفاده از تبلتی که پرستارش طی شروع قرنطینه به او داده بود، بسیار تسکیندهنده بوده است. او از گفتوگو با نوههایش لذت میبرد. همچنین از دیدن اجراهای دامادش که در حال یادگیری نواختن گیتار است. بهبود راههای معمول ارائه کمک در خانه نیز ضروری است. Buurtzorg، یک فراهمکننده خدمات پرستاری در هلند، مدلی را ارائه داده که در 25 کشور امتحان شده است. جوس دِ بلوک، موسس آن میگوید که رازش بسیار ساده است: بگذارید پرستارها کارشان را انجام دهند. تیمهای کوچکی از آنان استقلال بالایی برای مراقبت از یک محله را مییابند. با از میان بردن بوروکراسی و کاغذبازی اداری، این مدل به پرستاران اجازه میدهد زمان بیشتری برای کمکرسانی داشته باشند. از آنجا که تمام کارکنان پرستاران دارای صلاحیت هستند، حقوق از پرستاران سنتی بالاتر است. اما از آنجا که به خوبی آموزش دیدهاند، میتوانند با صرف کمتر از یکسوم زمان عادی برای هر بیمار، کار بیشتری برایش انجام دهند. برای برخی افراد، خصوصاً آنهایی که بسیار تنها یا دارای زوال عقل هستند، بازدیدهای منزل کافی نیست. مراکز مراقبتهای روزانه میتوانند به آنها کمک کنند. برخی از آنها در سوئیس، مردم را از خانههایشان سوار میکنند، در پوشیدن لباس کمکشان میکنند و در پایان روز آنها را به خانه برمیگردانند. در سوئد، مراقبت از سالمندان از سوی دولت ارائه میشود، تقریباً به همان شکلی که مراقبت از کودکان ارائه میشود. شیلی تنها یک بخش کوچک از نیروی رسمی نگهداری سالمند دارد، اما دولت این کشور تصمیم گرفته است مراقبتهای روزانه برای سالمندان را اولویت قرار دهد. خدمات مراقبتهای روزانه میتواند سلامت فیزیکی و ذهنی سالمندان را بهبود بخشد. آنها همچنین برای خانوادهها مشاوره و فرجهای برای استراحت فراهم میکنند. در کشورهای ثروتمند، بیشتر از یک نفر از هر هشت نفر بالای 50 سال، برای فرد دیگری دستکم یکبار در هفته مراقبت انجام میدهد. جلوگیری از فرسودگی روانی (burnout) آنها، از نکات کلیدی کمک به افرادی است که در خانه و مسن هستند. حمایت بیشتر از این مراقبتکنندگان، همچنین ریسک کاهش سلامت خود این کمککنندگان را کاهش میدهد و احتمال خروج آنها از بازار کار را کمتر میکند. در آمریکا 48 درصد از افرادی که به سالمندان کمک میکنند، از فردی دارای زوال عقل نگهداری میکنند. یکچهارم این افراد خود دارای دست کم یک فرزند زیر 18 سال هستند که خود نیاز به نگهداری و کمک دارد. از میان آنهایی که پیش از این شغلی داشتهاند، 18 درصد از کار تماموقت به پارهوقت انتقال یافتهاند، آن هم به علت درخواست برای کمک. 16 درصد مرخصی گرفتهاند و 9 درصد کلاً شغل خود را از دست دادهاند.
برخی از سالمندان نیاز دارند که از خانههای نامناسب منتقل شوند. اما بیشتر آنها، در آن صورت نیاز خواهند داشت که به یک موسسه بروند. دانمارک، پیشرو در ارائه راهحلهای بدیل در این زمینه است. دولت این کشور بر روی نگهداریهای غیرمقیم بیشتر از نگهداری در خانه سالمندان هزینه میکند. گزینهها برای دانمارکیهای سالخورده شامل اجتماعات بازنشستگی و خانههایی نزدیک خانه سالمندان ولی نه داخل آن است. مسوولان در دیگر جاها سعی میکنند که ایجاد خانههای ضمیمه را برای خانوادهها برای تسهیل اقامت بستگان سالخورده فراهم کنند. دانشجویان و دیگر جوانان در هلند، تشویق میشوند که خانهها یا ساختمانها را با افراد مسن که از خانواده آنها نیز نیستند شریک شوند، گاهی در برابر اجارههای پایینتر. ایده این است که آنها همدم سالمندان میشوند و گاهی کمکی میرسانند. دان لیوِسترو، مشاوری در Gupta Strategists، تخمین میزند که حدود 25 تا 60 درصد از کمکی که به سالمندان در موسسات هلندی داده میشود، میتواند در منزل انجام شود. در کانادا نیز، طبق پژوهش تازهای، 40 درصد از ساکنان خانههای سالمندان در صورت ارائه حمایت درست میتوانند به خانه بروند. مطالعهای در سال 2014 در آلاباما دریافته است که افراد با نیازهای مشابه، در خانههای خود به میزان کسانی که در خانههای سالمندان هستند، هزینه نیاز دارند. اما گروهی که در خانه کمکها را دریافت میکنند، سالی 4500 دلار هزینههای کمتری دارند. زینا خیاط از SE Health، یک مرکز نگهداری در کانادا میگوید: «خانههای پرستاری ...» موقعیت رو به رشد جدیدی است. همیشه افرادی که بخواهند یا نیاز داشته باشند که مراقبتهای اقامتی دریافت کنند وجود خواهند داشت. در آن موارد، به گفته دکتر گرابووسکی: «کمتر اغلب بهتر است.» تحقیقات نشان میدهد خانههای سالمندان کوچکتر محدودیتهای کمتری دارند، بیماریهای کمتری را شاهد هستند و ساکنان راضیتری نسبت به مراکز بزرگتر دارند. موسسات کوچک دوستی نزدیکتری بین افراد و ارتباط بهتری میان کارکنان ایجاد خواهند کرد.
در تاپلو میسیسیپی، ساکنان «خانه سبز» با بوی بیکن، دارچین و قهوه تازه از خواب بیدار میشوند. بوی ثابت غذای پختهشده در آشپزخانه باز آنجا تعمدی است، کاهش اشتها میتواند در سنین بالا مشکلساز باشد. استیو مک آلیلی، یکی از موسسان میگوید: من افرادی را دیدهام که از خانههای سالمندان سنتی به اینجا آمدهاند و دوباره شروع به خوردن غذا کردهاند، دوباره راه افتادهاند و دوباره حرف زدهاند. «خانه سبز» شامل 10 خانه میشود که هرکدام 10 تا 12 نفر ساکن دارد. هیچ کفپوش پلاستیکی، نهارخوریهای با سینی و هیچ بازی بینگویی در کار نیست. آقای مک آلیلی میپرسد: شما فعالیت برنامهریزیشدهای در خانهتان دارید؟ اگر در خانه خود ندارید، در خانه سبز هم نخواهید داشت. بیل توماس، یک پزشک متخصص سالمندی که جنبش خانه سبز را در سال 2003 تاسیس کرده است خود را یک برانداز خانههای سالمندان خطاب میکند و میگوید دو اصل دارد: بهتر است در یک خانه زندگی کنید تا یک انبار. و اینکه مردم دوست دارند رئیس زندگی خود باشند. خانههای سالمندانی که از مدل خانه سبز پیروی میکنند اکنون در بیشتر از 30 ایالت در آمریکا وجود دارند.
اوهو وگ (Hogeweyk) در هلند گاهی «دهکده زوال عقل» خوانده میشود. این مجموعه میزبان 169 نفر است که در خانههای ششخوابه زندگی میکنند. همه آنها زوال عقل پیشرفته دارند. آنها آزادانه در محوطهای قدم میزنند که خیابانی با یک بار، یک آرایشگاه و یک سوپرمارکت دارد. اقامتکنندگان میتوانند وسایل و حیوان خانگی خود را بیاورند. آنها در کارهای روزمره کمک میکنند. 25 باشگاه، فعالیتها را سازماندهی میکنند. الوی فن هال، موسس آن میگوید: تقریباً هیچکس نمیخواهد دریافتکننده منفعل خدمات پرستاری باشد. 20 سال پیش، زمانی که خانه سالمندان سنتیای را که در همان مکان بود از بین برد، به او گوشزد کردند که افراد سقوط خواهند کرد. در عوض ساکنان سالمتر و شادابتر شدهاند. او میگوید: ما ریسکهای بسیار کمی در زندگی میکنیم. فناوری میتواند به بهبود مراقبتهای افراد مقیم خانههای سالمندان کمک کند، حتی با وجود اینکه تعداد افرادی را که به این مراقبتها نیاز دارند کاهش دهد. حسگرهایی که در خانههای سالمندان در نروژ و هلند کار گذاشته شدهاند، بستریهای بیمارستانی را کاهش دادهاند. Telemedicine اثر مشابهی در استونی و اسرائیل داشته است. در جنوب توکیو، در اتاق کنفرانس سادهای در طبقه دهم از یک برج اداری خاکستری، روباتی رو به بازدیدکنندگان اعلام میکند: غذایی که سفارش داده بودید رسید.
The Future Care Lab توسط سامپو، یکی از بزرگترین بیمهگران ژاپن تاسیس شده است. این شرکت با وسایل کاهش نیروی کاری مانند حمامهای خودتمیزشونده و ویلچری که تبدیل به تخت خواب میشود آزمایش شده است. این شرکت همچنین صفحهای ابداع کرده که زمانی که زیر تشک قرار میگیرد میتواند تنفس، تپش قلب و کیفیت خواب را بررسی کند. یک خانه سالمندان که سال گذشته آن را آزمایش کرده است میگوید این وسیله زمان لازم برای سرکشی 54 اتاق را توسط پرسنل از هفت ساعت در روز به 20 دقیقه کاهش داده است. ساکنان بهتر میخوابند زیرا کارکنان دیگر مرتب آنها را از خواب بیدار نمیکنند. بهبود مراقبتها ارزان نخواهد بود. اما تکیه بر مراقبتهای بیکیفیت، تنها هزینهها را به آینده منتقل میکند. تحقیقات در آمریکا ارتباط کاهش 10درصدی در بازپرداختهای Medicaid را با کاهش تقریباً 10درصدی در توانایی افراد سالخورده با انجام کارهایی مانند پیادهروی و استحمام و همچنین افزایش پنجدرصدی در دردهای همیشگی نشان میدهد. هرماه سیستم سلامت در بریتانیا حدود 83 هزار روز بیمارستان را به علت بلوکه شدن تختها از دست داده است، آنهم از سوی مراجعان مسنی که آنقدر بیمار نیستند که در بیمارستان بمانند ولی ماندهاند چون هیچ مراقبت خوبی در خارج از آنجا وجود نداشته است. دولتها میتوانند از بودجههای خودمراقبتی بیشتر استفاده کنند. اینها پولی هستند که به افرادی که نیاز به حمایت دارند تخصیص یافتهاند. دریافتکنندگان مجازند که خود تصمیم بگیرند پول چگونه هزینه شود. این امر فراهمکنندگان مراقبتهای بهداشتی را تشویق میکند سرویسهای شخصیسازیشده بیشتری ارائه و هزینهها را کاهش دهند. تربیت، استخدام و تلاش بیشتر برای نگهداری مراقبان و پرستاران نیز از اولویتهای ضروری است. به گفته OECD، تعداد کارکنان بخش خدمات سالمندان در کشورهای ثروتمند، باید 20 سال دیگر، 60 درصد افزایش یابد تا تنها نسبت فعلی کارکنان به افراد سالخورده حفظ شود. سرمایهگذاری در فناوری و استفاده بهینهتر از کارکنان آموزشدیده در بهترین حالت تنها نیمی از این افزایش را جبران خواهد کرد. متخصصان امیدوارند. خانم تاملینسون میگوید: من برای دههها این موضوع را گوشزد کردم و هیچکس هیچگاه نخواست که گوش کند. سپس کووید آمد و تلفن من از زنگ خوردن دست برنمیدارد. آقای توماس از پروژه خانه سبز میگوید: همهگیری مردم بیشتری را ترغیب کرده است که سازماندهی جمعی افراد سالخورده ایده چندان جالبی نیست. خوزه لوییس فرناندز از مدرسه اقتصاد لندن میگوید مراقبتهای اجتماعی هیچگاه شاهد چنین توجهی نبوده است. اما او نگران است که دولتها «در بودجهریزی برای تعهدات جدید زمانی که بودجه عمومی تحت فشار شدیدی است، به مشکل برخورد کنند». قولهای زیادی در گذشته دادهشده که عمل نشده است.
منبع: اکونومیست