اقتصاد کلان اتریشی
کتاب زمان و پول راجر گریسون درباره چیست؟
مرتضی مرادی: قبل از سال 1940، مکتب اتریش در وهله اول به دلیل نوآوریهای آن در نظریه پولی و پژوهش در مورد ادوار تجاری -آنچه بعدها اقتصاد کلان نامیده شد- بر مبنای کارهای میزس و به ویژه هایک شناخته میشد. در دهه 1950 انقلاب کینزی همه رویکردهای دیگر به اقتصاد کلان را به حاشیه راند و از طرف دیگر میزس و هایک نیز به کار روی زمینههای دیگری پرداختند. به این دو دلیل، از آن پس مکتب اتریش در وهله اول با این ادعا شناخته میشد که برنامهریزی اقتصادی متمرکز مانع از محاسبات اقتصادی عقلایی میشود. هرچند پس از جنگ جهانی دوم کارهایی در اقتصاد کلان اتریشی صورت گرفت اما بدنه فعالیتها در این مکتب معطوف به اقتصاد خرد بود. آنچه در زمینه اقتصاد کلان انجام شد، نسبت به نظریه ادوار تجاری اتریشی- که در دهه 1930 مطرح شده بود و مکتب اتریش عمدتاً توسط آن شناخته میشد - پیشرفت قابل ملاحظهای نداشت. کتاب زمان و پول گریسون، با برداشتن آنچه هایک بر زمین گذاشته بود، به جبران این کمبود میپردازد و یک مدل اقتصاد کلان را بر مبنای نظریه سرمایه اتریشی تشکیل میدهد که حاوی بینشهای مهمی در مورد پدیده اقتصاد کلان است.
نوشته بالا بخشی از پیوست اول کتاب زمان و پول، ترجمه محمد جوادی و امیررضا عبدلی است که از سوی انتشارات دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است. کتاب زمان و پول را میتوان یکی از مهمترین کتابهای مکتب اتریش در حوزه اقتصاد کلان دانست که در سال 2000 به چاپ رسید. ما در این پرونده ابتدا به معرفی مکتب اتریش و تاریخچه مختصری از آن میپردازیم و سپس مقدمه کتاب زمان و پول را ارائه میکنیم. قطعاً این پرونده نمیتواند همه آنچه کتاب گریسون مدنظر دارد را به خواننده منتقل کند و علاقهمندان باید برای فهم بهتر نظریات گریسون به اصل کتاب رجوع کنند، اما خواندن این پرونده هم خالی از لطف نیست.