ورودی مقالات
هایک همانند پوپر عقیده داشت که دانش بشری تصادفی و پراکنده است. او در کتاب «راه بردگی» با جسارت تمام میگوید که جمعگرایی یا تمایل برای تشکیل جامعهای با یک هدف بزرگ مشترک در ذات خود گمراهکننده و برای آزادی خطرناک است. پیچیدگی اقتصاد صنعتی باعث میشود هر فرد نتواند در بیش از یک حوزه محدود به مطالعه بپردازد. هایک استدلال میکند که از آنجا که اقتصاد دارای برنامهریزی متمرکز نمیتواند رضایت اکثریت مردم را کسب کند این اقتصاد در ذات خود سرکوبگر است. تمرکز قدرت اقتصادی باعث میشود قدرت سیاسی متمرکز شود. به گفته هایک، در مقابل، یک اقتصاد رقابتی و دولت مدنی «تنها نظامی است که میتواند با تمرکززدایی جلوی اعمال قدرت یک انسان بر انسان دیگر را بگیرد». از دیدگاه او دموکراسی ابزاری برای محافظت از آزادی است. دیدگاههای آن اندیشمندان اتریشی امروز بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا میکند. آنها تنش بین آزادی و پیشرفت اقتصادی را آشکار میسازند. تنشی که فناوری آن را تشدید کرده است. برخلاف گذشته، امروز شاید نظام متمرکز کارآمدترین نظام باشد. با این حال، اگر قدرت پراکنده نشود همیشه خطرناک خواهد بود.